فیلم سینمایی «گرگ و میش» با عنوان انگلیسی «Twilight» یکی از بهترین فیلمهای سینمایی در ژانر فانتزی، رمانتیک، علمی، تخیلی و هیجانانگیز است که آن را در سال ۲۰۰۸ ساختهاند. این فیلم بستر مناسبی را برای ساخت فیلمهای متنوع دیگری در موضوع «خونآشام» فراهم کرد. رمانی به نام «سپیدهدم» اثر «استفانی میر» وجود دارد که این فیلم سینمایی را بر اساس آن ساختهاند. با دانلود زیرنویس انگلیسی Twilight تماشای این فیلم سینمایی جذاب را فراموش نکنید.
داستان فیلم سینمایی گرگ و میش در مورد چیست؟
داستان در ابتدا زندگی بلا سوان ۱۷ ساله را روایت میکند که تصمیم میگیرد از فینیکس که خانهی مادرش در آنجا قرار دارد به شهر کوچک و خلوت فورکس برود چرا که پدرش در آن شهر زندگی میکند. بلا میخواهد پیش پدرش باشد؛ البته بیشتر از همه دوست دارد کمی اطراف خود را خلوت کند. پدر او رئیس پلیس شهر است و برای خود اعتبار و احترام ویژهای دارد.
شروع ماجرای اصلی با ورود بلا به مدرسه آغاز میشود. او در مدرسهی جدید ثبتنام میکند و بعد از مدتی با «ادوارد کالن» آشنا میشود. ادوارد یک نوجوان ۱۷ یا ۱۸ ساله به نظر میرسد، اما در حقیقت ۱۰۹ سال از عمرش میگذرد. بلا کشش عجیبی به ادوارد پیدا میکند، غافل از اینکه او و خانوادهاش خونآشام هستند. البته آنها فقط از خون تغذیه میکنند ولی همین موضوع میتواند خطرهای زیادی را برای بلا به همراه داشته باشد.
مدتی میگذرد و رابطهی آنها حالت عجیب و غریبی به خود میگیرد. تا اینکه خطر تصادفی وحشتناک بلا را تهدید میکند. نزدیک است که بلا با ماشین روبهروی خود تصادف کند اما ادوارد با سرعت و قدرت فوقالعادهی خود از بروز چنین حادثهای جلوگیری میکند.
بلا شروع به پرسیدن سوالات مختلف دربارهی قابلیتهای عجیب و غریب ادوارد میکند و بهتدریج علاقهی خود را به او نشان میدهد. ادوارد نیز به بلا علاقهمند میشود و این دو بهشدت به یکدیگر وابستگی پیدا میکنند.
بلا حقیقت را کشف میکند
بلا به مرور زمان حقایقی را دربارهی خانوادهی کالن کشف میکند. آنها خونآشام هستند؛ اما به جای خوردن خون انسان، خود را با خوردن خون حیوانات تغذیه میکنند. هر چند این موضوع باعث کشته شدن حیوانات میشود؛ اما نشان میدهد که ادوارد نمیتواند خطری جدی برای بلا باشد.
بلا و ادوارد عاشق یکدیگر میشوند و ادوارد بلا را به خانه خود میبرد تا با خانوادهاش آشنا شود. ادوارد همچنین به بلا نشان میدهد که چگونه در نور خورشید پوستش مثل الماس درخشان میشود. اما رابطهی آنها با خطراتی روبهرو میشود؛ زیرا گروهی از خونآشامهای دیگر به شهر میآیند و بلا را به عنوان شکار خود انتخاب میکنند. در واقع میخواهند با خوردن خون بلا او را از بین ببرند.
ادوارد و خانوادهاش سعی میکنند بلا را از دست آنها نجات دهند؛ اما بلا گول یکی از آنها به نام «جیمز» را میخورد و به یک سالن رقص قدیمی فرستاده میشود. جیمز بلا را مورد حمله قرار میدهد و دندانهایش را در بازوی او فرو میکند. بلا آلوده میشود؛ اما ادوارد و خانوادهاش به موقع میرسند و جیمز را نابود میکنند. ادوارد سعی میکند سم خونآشام را از بدن بلا خارج کند و جلوی تبدیل شدن او به یک خونآشام را بگیرد.
انتقام در راه است
فیلم با صحنهی پایان سال تحصیلی به پایان میرسد که بلا و ادوارد در آن مراسم مانند یک زوج در کنار یکدیگر حضور دارند. بلا به ادوارد میگوید که میخواهد تبدیل به یک خونآشام شود تا بتواند همیشه با او باشد؛ اما ادوارد مخالف است و معتقد است که زندگی بهعنوان خونآشام چیز بسیار سخت و تاریکی است.
به خاطر بسپارید در درگیری ادوارد و جیمز، جیمز کشته میشود. جیمز معشوقهای به نام ویکتوریا داشت و ویکتوریا از کشته شدن او بسیار عصبانی و خشمگین است. در مراسم جشن دبیرستان در حالی بلا و ادوارد لحظههای زیبایی را در آرامش سپری میکنند، ویکتوریا از گوشهای در حال تماشای آنها است و میخواهد با کشیدن نقشهای حسابشده از آنها به خاطر کشتن جیمز انتقام بگیرد. این یعنی، داستان فیلم همواره ادامه دارد.
سینمایی «گرگ و میش» که در سال ۲۰۰۸ ساخته شد، دنبالههایی نیز دارد. این فیلمها داستانهای متفاوتی را روایت میکنند اما در واقع دنباله یکدیگر هستند که در زیر میتوانید با آنها آشنا شوید:
«گرگ و میش: ماه نو» محصول سال ۲۰۰۹
«گرگ و میش: خسوف» محصول سال ۲۰۱۰
«گرگ و میش: سپیدهدم» قسمت اول ۱۸ نوامبر ۲۰۱۱ و قسمت دوم در ۱۶ نوامبر ۲۰۱۲
مفاهیم مهم فیلم سینمایی گرگ و میش
این فیلم به چندین مفهوم مهم میپردازد که میتوان آنها را به چند دستهی اصلی تقسیم کرد. مهمترین آنها به شرح زیر است:
بیگانگی
بلا یک دختر نوجوان بیگانه است که احساس میکند در هیچ جایی ارزش و احترامی ندارد و کسی منتظر او نیست؛ در حالی که ادوارد و خانواده کالن به خاطر وضعیت خود بهعنوان خونآشامها، بیشتر از او بیگانه هستند و این را احساس میکنند.
بلا قبل از آشنایی با ادوارد، با دو محیط کاملا متفاوت روبهرو میشود: فینکس آفتابی و فورکس بارانی. میر، نویسندهی رمان، این دو محیط را با هم مقایسه میکند و سختیهای سازگار شدن بلا با محیط جدید را نشان میدهد. بهعلاوه، آسمانهای همیشه ابری فورکس پردهای کامل برای کالنها است که نمیتوانند در نور خورشید بروند چرا که ممکن است طبیعت فراطبیعیشان فاش شود.
اشتیاق
اشتیاقهای عادی و غیرعادی در فیلم فراوان به چشم میخورند. هر دو میتوانند گرمای قلب را به تصویر بکشند؛ هر دو میتوانند تراژدی باشند. تراژدی را میتوان در عشق پدر بلا به مادرش دید. حتی با گذشت بیش از ده سال از طلاق آنها، پدرش همواره امید دارد.
عشق و علاقههای سرزده و سرسامآور را میتوان در دبیرستان بلا دید. قبل از آنکه بلا به محلهی جدید خود عادت کند، چندین پسر مایل به قرار گذاشتن با او هستند و بسیاری از دختران به خاطر جلو رفتن او در رابطه با پسران، به او حسادت میکنند.
در حالت کلی، بلا و ادوارد بازی خطرناک و شدید تمایلات عاطفی را با چالشهای فراطبيعی پيش میبرند. بلا برای او چيزی شبيه به آرامبخش است. ادوارد حرفهایی را به بلا میزند که تا به حال نتوانسته به کس دیگری بگوید. همین موضوع علاقهی آنها را به یکدیگر تشدید میکند.
انسجام
انسجام یک مفهوم مهم در فیلم است که به رابطه بین بلا و ادوارد و همچنین خانواده کالن اشاره دارد. بلا و ادوارد با وجود تفاوتهای زیادی که بین آنها وجود دارد، مانند نژاد، سن، فرهنگ و سبک زندگی، توانستهاند یک رابطهی عاطفی قوی و پایدار را با یکدیگر برقرار کنند.
آنها با توجه به نقاط مشترکی که دارند، مانند عشق به موسیقی، کتابها و طبیعت، به یکدیگر نزدیک میشوند. آنها همچنین با پذیرفتن تفاوتهای یکدیگر، مانند خوردن خون توسط ادوارد و تمایل به تبدیل شدن به خونآشام توسط بلا، از یکدیگر حمایت میکنند.
خانوادهی کالن نیز یک مثال دیگر از انسجام هستند. آنها با وجود اینکه خواستگاههای مختلفی دارند؛ اما یک خانوادهی مهربان و متحد را تشکیل میدهند. آنها با رعایت قوانین خودساخته مانند عدم خوردن خون انسان و عدم فاش کردن هویت خود به دیگران، در جامعه حضور دارند و با چالشهای زنده ماندن بهعنوان خونآشام دست و پنجه نرم میکنند. آنها نیز بلا را بهعنوان عضو جدید خانوادهی خود پذیرفته و برای حفظ جان او با خطرات فراوانی روبهرو میشوند.
انتقادهای مختلف
فیلم «گرگ و میش» نظرات مختلف منتقدان را به دنبال داشته است. برخی از منتقدان «گرگ و میش» را يك فيلم رمانتيك میدانند و برخی ديگر از «گرگ و میش» بهعنوان يك فيلم كسلكننده، کلیشهای و بدون منطق كه با فیلمبرداری تاريك و بازيگری بیروح ساخته شده است، انتقاد کردهاند.
با این حال «گرگ و میش» توانست جایزههای زیادی را از آن خود کند و بین قشرهای مختلف جامعه با سلیقههای گوناگون محبوبیت زیادی به دست آورد. با دانلود زیرنویس انگلیسی Twilight به تماشای این فیلم سینمایی جذاب و فانتزی بنشینید و بگویید که این فیلم را چطور تحلیل میکنید؟ در مورد بازیگران، داستان فیلم و فضای آن چه نظری دارید؟ آیا گرگ و میش ارزش تماشا کردن دارد؟