معنی پشت صحنه به انگلیسی چیست؟
کلمۀ Backstage، اصطلاح انگلیسی پشت صحنه فیلم بوده و از ترکیب دو واژۀ Back و Stage ساخته شده است.
Backstage
فونتیک: /bakˈsteɪdʒ/
· Adverb (قید): in or to the area behind the stage in a theatre, especially the wings or dressing rooms. "I went backstage after the show"
ناحیۀ پشت صحنۀ تئاتر؛ مخصوصاً پشت پردههای کناری یا اتاقهای رختکن. «بعد از نمایش، به پشت صحنه رفتم.»
· Adjective (صفت): relating to or situated in the area behind the stage in a theatre. "a backstage tour of the opera house"
مربوط یا واقع در ناحیۀ پشت صحنۀ تئاتر. «تور پشت صحنه خانۀ اپرا»
· Noun (اسم): the area in a theatre out of view of the audience, especially in the wings or dressing rooms. "backstage was the scene of pleasant pandemonium"
قسمتی از صحنۀ تئاتر که از دید تماشاگران خارج است؛ مخصوصاً پشت پردههای کناری یا اتاقهای رختکن. «پشت صحنه، منظرۀ دلپذیری از جوشوخروش بود.»
Backstage یا Behind-the-scene؟
خیلی از افراد به جای Backstage، از واژۀ Behind the scene به عنوان معادل انگلیسی پشت صحنه استفاده میکنند. بهطور کلی در بسیاری از مواقع، این دو واژه میتوانند معنی یکسان یا بسیار مشابهی داشته باشند؛ با این حال، معمولاً Backstage یک مکان یا همان Location است اما Behind the Scene میتواند داستانهایی از نحوۀ ساخت و اجرای یک فیلم باشد.
تفاوت Cast و Crew
به گروه بازیگرانی که جلوی دوربین ظاهر میشوند، Cast و به عوامل پشت صحنه فیلم، Crew گفته میشود.
عوامل پشت صحنه به انگلیسی
عوامل پشت صحنه یا Backstage Crew، کسانی هستند که در صفر تا صد فرآیند ساخت و اجرای نمایشها مشارکت دارند و الزاماتی مانند تجهیزات صحنهآرایی، نور، صدا و دوربین را فراهم میکنند.
گروه تهیه و تولید
تهیهکننده به انگلیسی: Producer
مدیر تولید به انگلیسی: Production Manager
مجری طرح به انگلیسی: Project Executive
مدیر تدارکات به انگلیسی: Procurement Manager
گروه نویسندگان
فیلمنامهنویس به انگلیسی: Screenwriter
گروه کارگردانی
کارگردان به انگلیسی: Director
دستیار کارگردان به انگلیسی: Assistant Director
کارگردان هنری به انگلیسی: Art Director
منشی صحنه به انگلیسی: Script Supervisor
گروه بازیگری پشت صحنه
مسئول انتخاب بازیگران به انگلیسی: Casting Director
صداپیشه به انگلیسی: Voice Actor
گروه صحنه و لباس
مدیر صحنه به انگلیسی: Stage Manager
طراح صحنه به انگلیسی: Set Designer
طراح لباس به انگلیسی: Costume designer
گروه چهرهپردازی
گریمور به انگلیسی: Makeup Artist
موآرا به انگلیسی: Hair Artist
گروه فیلمبرداری
کارگردان تلویزیونی به انگلیسی: Television Director
مدیر فیلمبرداری به انگلیسی: Cinematographer
فیلمبردار به انگلیسی: Cameraman
گروه صدا
صدابردار به انگلیسی: Sound Recordist
مدیر دوبلاژ به انگلیسی: Dubbing Manager
مهندس صدا به انگلیسی: Audio Engineer
آهنگساز به انگلیسی: Composer
گروه تدوین
تدوینگر به انگلیسی: Editor
دستیار تدوینگر به انگلیسی: Editor Assistant
از A تا Z اصطلاحات پشت صحنه به انگلیسی!
اگر دنبال یکی از اصطلاحات انگلیسی مربوط به هنرهای نمایشی و سینما هستید، میتوانید از جدول زیر به عنوان مرجع خود استفاده کنید:
حروف | اصطلاح انگلیسی پشت صحنه فیلم | معنی فارسی |
---|---|---|
A | Abby Singer Shot | نمای ابی سینگر |
Aerial Shot | نمای هوایی | |
Ambient Light | نور محیط | |
Anamorphic | آنامورفیک | |
Angle | زاویه بصری | |
Animation | انیمیشن | |
Aperture | عدسی | |
Apple Box | سکو | |
Artificial light | نور مصنوعی | |
Art Director | مدیر صحنه | |
Aside | کنارگویی | |
Aspect ratio | نسبت ابعاد تصویر | |
Assembly | مونتاژ | |
Assistant Director | دستیار کارگردان | |
B | Backdrop | پرده پشت صحنه |
Background | پسزمینه | |
Background music | موسیقی متن | |
Backlighting | نور پسزمینه | |
Back projection | تصویرنما | |
Balance | توازن | |
Best Boy | دستیار متصدی برق | |
Biopic | فیلم زندگینامهای | |
Blue screen | پرده آبی | |
Bounce board | تخته بازتاب | |
Bracketing | براکتکردن | |
C | Call sheet | برنامه کار |
Call time | زمان توقف | |
Cameo | حضور افتخاری | |
Camera | دوربین | |
Camera Angle | زاویه دوربین | |
Camera movement | حرکت دوربین | |
Camera operator | تصویربردار | |
Cannes Film Festival | جشنواره فیلم کن | |
Cast | بازیگران | |
Casting director | مسئول انتخاب بازیگر | |
Cel | طلق | |
CGI | شبیهسازی رایانهای | |
Clapperboard | کلاکت | |
Claymation | انیمیشن خمیری | |
Close-up | نمای نزدیک | |
Composition | ترکیببندی | |
Contrast | سایهروشن | |
Coverage | پوشش (نوری) | |
Crane shot | نمای جرثقیلی | |
Crew | عوامل (گروه) | |
Cue | فرمان | |
D | Dailies | راش |
Deep focus shot | نمای عمق صحنه | |
Depth of field | عمق میدان | |
Depth of focus | عمق کانونی | |
Diffusion | نرمکردن تصویر | |
Director | کارگردان | |
Dissolve | آمیزش نما | |
Dolly shot | نمای روانهای | |
Double exposure | روی هم افتادن دو عکس | |
Dutch angle | زاویه هلندی | |
E | Establishing shot | نمای معرف |
Extra | سیاهیلشکر | |
Extreme close-up | نمای خیلی نزدیک | |
F | Fade | محو تدریجی |
Film noir | فیلم سیاه (نوآر) | |
Filter | صافی | |
Film editing | ویرایش فیلم | |
Fish-eye lens | عدسی چشم ماهی | |
Flashback | قطع به گذشته | |
Flash-forward | قطع به آینده | |
Focus | واضحکردن تصویر | |
Frame | کادر | |
G | Gaffer | متصدی برق |
Genre | ژانر | |
Grip | مسئول دکور صحنه | |
H | Handheld shot | نمای روی دست |
Head-on shot | نمای روبهرو | |
Helicopter shot | هلیشات | |
High angle shot | نمای از بالا | |
I | Insert shot | میاننما |
Interlude | میانپرده | |
J | Jump cut | برش پرشی |
Juxtaposition | پیونددادن | |
K | Key light | نور اصلی |
L | Lavalier | لاوالیر (نوعی میکروفون) |
Leitmotif | نقشمایه معرف | |
Lens | عدسی | |
Letterboxing | نمایش قاب عریض | |
Library shot | نمای آماده | |
Lip sync | لبهمگامی | |
Location | محیط فیلمبرداری | |
Long shot | نمای دور | |
Looping | تکرارشونده | |
Low angle shot | نمای از پایین | |
M | Magic hour | ساعت جادویی |
Martini shot | شات مارتینی (اصطلاح هالیوودی) | |
Mask | نقاب | |
Master shot | نمای مادر | |
Medium shot | نمای متوسط | |
Montage | تدوین (مونتاژ) | |
N | Narration | روایتگری |
O | Overcranking | سرعت زیاد دوربین |
Overhead shot | نمای بالاسر | |
P | Pan | چرخش افقی دوربین |
P.O.V. shot | نمای زاویۀ دید | |
Production Assistant | دستیار تولید | |
R | Realism | واقعگرایی (نوعی ژانر فیلم) |
Rear screen projection | نمایش از پشت پرده | |
Reel | حلقه فیلم | |
Rigger | کارگر صحنه | |
Rough cut | برش اولیه | |
S | Screen test | آزمون بازیگری |
Screenplay | فیلمنامه | |
Screenwriter | فیلمنامهنویس | |
Shot list | فهرست نماها | |
Slow motion | حرکت آهسته | |
Soft focus | وضوح نرم | |
Soundtrack | نوار صدا | |
Special effects | جلوههای ویژه | |
Steadicam | پایادوربین | |
Stop motion | استاپ موشن | |
Storyboard | فیلمنامه مصور | |
Storyline | خط داستانی | |
Subtitle | زیرنویس | |
T | Take | برداشت |
Time lapse | تایم لپس | |
Tracking shot | نمای ریلی | |
U | Underexposure | فرونوردهی |
V | Venice Film Festival | جشنواره فیلم ونیز |
Vignette | صحنه کوتاه | |
Visual effects | جلوههای بصری | |
Voice-over | صدای خارج از تصویر | |
W | Walk-through | اولین اجرا |
Wide angle shot | نمای زاویه باز | |
Wrap | پایان یک دورۀ ضبط | |
Z | Zoom shot | نمای زوم |
Bottom Line
برای اشاره به قسمتی از سالن تئاتر که از دید تماشاگران مخفی است و عوامل پشت صحنه در آن فعالیت میکنند، باید از کلمۀ Backstage استفاده کنید؛ اما اگر منظورتان اتفاقاتی است که در پشت صحنه جریان دارد، اصطلاح behind the scenes، انتخاب بهتری خواهد بود. همچنین به عوامل پشت صحنه، Crew گفته میشود و نباید آن را با Cast (گروه بازیگران) یک اجرا اشتباه بگیرید.