در این لکچر انگلیسی درباره آینده به ۷ مورد از پیشبینیهای آیندهپژوهان میپردازیم. دنیای ما به سرعت در حال تغییر است. با سر کار آمدن اینترنت و در حال حاضر هوش مصنوعی، همه چیز به سرعت تغییر میکند. بنابراین خوب است بتوانیم خودمان را با این تغییرات تا جایی که امکان دارد، وفق دهیم. برخی از آیندهپژوهان پیشبینیهای جالب و بعضا ترسناکی داشتهاند که در این لکچر انگلیسی درباره آینده با ترجمه فارسی قرار است آنها را بررسی کنیم. در بخش لکچر انگلیسی موضوعات مختلف دیگری را هم ترجمه کردهایم که مطالعهی آنها خالی از لطف نیست.
7 Predictions About the Future That Should Scare the Hell Out of You
۷ پیشبینی در مورد آینده که شما را میترساند
1. Virtually anyone will be able to create their own pandemic
۱. تقریبا هر کسی میتواند همهگیری ایجاد کند
Earlier this year, Oxford’s Global Priorities Project compiled a list of catastrophes that could kill off 10 percent or more of the human population. High on the list was a deliberately engineered pandemic, and the authors warned that it could happen in as few as five years.
در اوایل سال جاری، پروژه اولویتهای جهانی آکسفورد، فهرستی از فجایعی را تهیه کرد که میتواند ۱۰ درصد یا بیشتر از جمعیت انسانی را بکشد. در بالای فهرست، بیماری همهگیر عمدا مهندسیشده بود و نویسندگان هشدار دادند که ممکن است طی پنج سال آینده اتفاق بیفتد.
Many of the technologies for this prospect are starting to appear, including the CRISPR/cas9 gene-editing system and 3D-bioprinters. What’s more, the blueprints for this kind of destruction are being made available. A decade ago, futurist Ray Kurzweil and technologist Bill Joy scolded the US Department of Health for publishing the full genome of the 1918 influenza virus, calling it “extremely foolish.” More recently, a number of scientists spoke out when Nature decided to publish a so-called “gain of function” study explaining how the bird flu could be mutated into something even deadlier.
بسیاری از فناوریها به خاطر این چشمانداز، ظهور کردهاند؛ از جمله سیستم ویرایش ژن CRISPR/cas9 و چاپگرهای زیستی سهبعدی. علاوهبراین، طرحهای اولیهای برای این نوع از تخریب هم در دسترس است. یک دهه پیش، ری کورزویل آیندهنگر و بیل جوی تکنولوژیست، وزارت بهداشت آمریکا را به دلیل انتشار ژنوم کامل ویروس آنفلوانزای ۱۹۱۸ سرزنش کردند و آن را «بسیار احمقانه» خواندند. اخیرا، زمانی که مجله نیچر تصمیم گرفت مطالعهای به نام «رشد عملکرد» منتشر کند که توضیح میدهد چگونه آنفولانزای پرندگان میتواند به چیزی حتی مرگبارتر جهش پیدا کند، تعدادی از دانشمندان، علنی نظرشان را بیان کردند.
The fear is that a rogue state, terrorist group, or a malign individual might create their own virus and unleash it. Natural selection is good at creating nasty and highly prolific viruses, but imagine what intentional design could concoct.
ترسی که وجود دارد این است که یک دولت سرکش، گروه تروریستی یا یک فرد شرور ممکن است ویروسی ساخته و آن را منتشر کند. انتخاب طبیعی در ایجاد ویروسهای بد و زایا، عملکرد خوبی دارد اما تصور کنید که چه نقشه عمدیای میتواند آنها ایجاد کند.
2. People who transfer their minds to computers are actually killing themselves
۲. افرادی که ذهن خود را به کامپیوتر منتقل میکنند، خودشان را میکشند
One of the more radical visions of the future is a world in which biological humans have traded-in their corporeal bodies in favor of a purely digital existence. This would require a person to literally upload their mind to a supercomputer, but this hypothetical process might actually result in the permanent destruction of the original person. It would be a form of unintentional suicide.
یکی از دیدگاههای رادیکالتر آینده، جهانی است که در آن انسانهای بیولوژیک بدن جسمانی خود را به نفع وجودی کاملا دیجیتالی معامله کردهاند. این امر مستلزم آن است که شخص به معنای واقعی کلمه ذهن خود را در یک ابر رایانه آپلود کند، اما این فرآیند فرضی ممکن است در واقع منجر به نابودی دائمی شخص اصلی شود. این کار میتواند نوعی خودکشی غیرعمدی باشد.
This is what’s known as the “continuity of consciousness” problem. Sure, we may eventually be able to cut, copy, and paste the essence of a person’s personality and memories to a digital substrate, but transferring the seat of consciousness itself may be an untenable proposition. Neuroscientists know that memories are parked in the brain as physical constructs; there’s something physically there to copy. But consciousness still eludes our understanding, and we’re not certain how it arises in the brain, let alone how we can transfer it from point A to point B. It’s also quite possible that subjective awareness cannot be replicated in the digital realm, and that it’s dependent on the presence and orientation of specific physical structures.
این همان چیزی است که به عنوان مشکل «تداوم آگاهی» شناخته میشود. مطمئنا، ممکن است در نهایت بتوانیم جوهر شخصیت و خاطرات یک فرد را کات، کپی و در یک بستر دیجیتالی پِیست کنیم، اما انتقال جایگاه آگاهی ممکن است یک پیشنهاد غیر قابل دفاع باشد. عصبشناسان میدانند که خاطرات به عنوان سازههای فیزیکی در مغز پارک (ذخیره) میشوند. یعنی چیزی به صورت فیزیکی برای کپی کردن وجود دارد. اما آگاهی هنوز از درک ما فراتر است و ما مطمئن نیستیم که آگاهی چگونه در مغز ایجاد میشود، چه رسد به این که چگونه بتوانیم آن را از نقطه A به نقطه B منتقل کنیم. همچنین کاملا ممکن است که آگاهی ذهنی نتواند در قلمرو دیجیتال تکرار شود چرا که به حضور و جهتگیری ساختارهای فیزیکی خاص بستگی دارد.
Many futurists predict that one day we'll upload our minds into computers, where we'll romp around…
بسیاری از آیندهپژوهان پیشبینی میکنند که روزی ذهن خود را در رایانهها آپلود خواهیم کرد، جایی که در آنجا پرسه خواهیم زد…
Mind uploading will likely require destructive atomic-scale scanning of the brain. It would be similar to the way teleportation is done in Star Trek. Indeed, one of the dirty little secrets of this sci-fi show is that the person being teleported is actually killed each time it happens, replaced by an exact duplicate who’s none the wiser. Mind transfers could be similar, where the original brain is destroyed, replaced by a digital being who’s convinced they’re still the original—but it would be a delusion.
آپلود ذهن احتمالا به اسکن مخرب مغزی در مقیاس اتمی نیاز دارد. این کار شبیه به روشی است که عملکرد انتقال از راه دور در مجموعه ی علمیتخیلی پیشتازان فضا انجام میشود. در واقع، یکی از رازهای کوچک و کثیف این نمایش علمی تخیلی این است که فردی که از راه دور، منتقل (تلپورت) میشود در واقع هر بار که این اتفاق میافتد کشته میشود و با یک نسخهی تکراری دقیق جایگزین میشود که چیزی را درک نمیکند. انتقالهای ذهنی هم میتواند مشابه آن باشد؛ جایی که مغز اصلی از بین میرود و یک موجود دیجیتالی جایگزین آن میشود که متقاعد شده است که هنوز شخص اصلی است - اما این یک توهم خواهد بود.
3. Privacy will become a thing of the past
۳. حریم خصوصی، خاطره میشود
We are rapidly approaching the era of ubiquitous surveillance, a time when virtually every aspect of our lives will be monitored. Privacy as we know it will cease to exist, supplanted by Big Brother’s eyes and ears.
ما به سرعت در حال نزدیک شدن به دوران نظارت همهجا و همیشگی هستیم؛ زمانی که تقریبا همه جنبههای زندگی ما تحت نظارت قرار میگیرد. حریم خصوصی همانطور که میدانیم دیگر وجود نخواهد داشت و با چشم و گوش افراد دارای قدرت، جایگزین میشود.
Governments, ever fearful of internal and external threats, will increasingly turn to low-cost, high-tech surveillance technologies. Corporations, eager to track the tendencies and behaviors of its users, will find it impossible to resist. Citizens of the surveillance society will have no choice but to accept that every last detail of their lives will be recorded.
دولتها که همیشه از تهدیدهای داخلی و خارجی میترسند، به طور فزایندهای به فناوریهای نظارتی کمهزینه و با تکنولوژی بالا روی میآورند. شرکتهایی که مشتاق ردیابی گرایشها و رفتارهای کاربران خود هستند، مقاومت در برابر آن را غیرممکن میدانند. شهروندان جامعهی تحت نظارت، چارهای نخواهند داشت جز این که بپذیرند که جدیدترین جزئیات زندگی آنها ثبت خواهد شد.
Already today, surveillance cameras litter our environment, while our computers, smartphones, and tablet devices follow our daily affairs, whether it be our purchasing proclivities or the types of porn we watch.
اکنون هم، دوربینهای نظارتی ما را احاطه کردهاند؛ همانطور که رایانهها، تلفنهای هوشمند و تبلتها امور روزمرهی ما را دنبال میکنند. خواه تمایل به خرید ما باشد یا انواع فیلمهایی که تماشا میکنیم.
Looking ahead, government agencies and police could deploy more sophisticated tracking devices, including the much-anticipated smart dust—tiny sensors that would monitor practically anything, from light and temperature to chemicals and vibrations. These particles could be sprinkled around Earth, functioning as the eyes and ears of the planet. In conjunction with powerful data mining algorithms, virtually everything we do would be monitored. To ensure accountability, we could watch the watchers—but will they allow it?
با نگاهی به آینده، سازمانهای دولتی و پلیس میتوانند دستگاههای ردیابی پیچیدهتری از جمله غبار هوشمند که بسیار مورد انتظار است را به کار گیرند؛ حسگرهای کوچکی که عملا همه چیز را از نور و دما گرفته تا مواد شیمیایی و ارتعاشات نظارت میکنند. این ذرات میتوانند به دور زمین پاشیده شوند و به عنوان چشم و گوش سیاره عمل کنند. در ارتباط با الگوریتمهای دادهکاوی قدرتمند، تقریبا هر کاری که انجام میدهیم نظارت میشود. برای اطمینان از مسئولیتپذیری آنها، میتوانیم ناظران را تماشا کنیم؛ اما آیا آنها اجازه میدهند؟
4. Robots will find it easy to manipulate us
۴. روباتها به راحتی ما را دستکاری میکنند
Long before artificial intelligences become truly conscious or self-aware, they’ll be programmed by humans and corporations to seem that way. We’ll be tricked into thinking they have minds of their own, leaving us vulnerable to all manner of manipulation and persuasion. Such is the near future envisaged by futurist and sci-fi novelist David Brin. He refers to these insidious machine minds as HIERS, or Human-Interaction Empathetic Robots.
مدتها قبل از این که هوش مصنوعی واقعا هوشیار یا خودآگاه شود، توسط انسانها و شرکتها برنامهریزی میشود تا اینطور به نظر برسد. ما فریب این فکر را میخوریم که آنها شیوهی تفکر خود را دارند و این ما را در برابر هر نوع دستکاری و متقاعدسازی، آسیبپذیر میکند. دیوید برین، آیندهنگر و رماننویس علمی تخیلی، چنین آیندهی نزدیکی را پیشبینی کرده است. او از این ذهنهای ماشینی موذی به عنوان HIERS یا رباتهای همدل با تعامل انسانی یاد میکند.
“Human empathy is both one of our paramount gifts and among our biggest weaknesses,” Brin told Gizmodo. “For at least a million years, we’ve developed skills at lie-detection...[but] no liars ever had the training that these new HIERS will get, learning via feedback from hundreds, then thousands, then millions of human exchanges around the world, adjusting their simulated voices and facial expressions and specific wordings, till the only folks able to resist will be sociopaths—and they have plenty of chinks in their armor, as well.”
برین در مصاحبه با گیزمودو گفته است: «همدلی انسانی هم یکی از موهبتهای مهم و هم یکی از بزرگترین نقاط ضعف ما است. حداقل برای یک میلیون سال، ما مهارتهایی را در تشخیص دروغ توسعه دادهایم...[اما] هیچ دروغگویی، آموزشهایی را که این HIERS جدید از طریق بازخورد صدها، سپس هزاران و سپس میلیونها تبادل انسانی در سراسر جهان میآموزد، ندیده است. آنها صداهای شبیهسازیشده، حالات چهره و عبارات خاص خود را تنظیم میکنند تا زمانی که تنها افرادی که میتوانند در برابر آنها مقاومت کنند، افراد جامعهستیز باشند. آنها البته نقاط ضعف زیادی هم دارند.»
We puny humans can be depressingly fragile and flawed.
ما انسانهای ضعیف میتوانیم بهطور ناراحتکنندهای شکننده و ناقص باشیم.
Brin figures that some experts will be able to tell when they’re being manipulated by one of these bots, but “that will matter about as much as it does today, as millions of voters cast their ballots based on emotional cues, defying their own clear self-interest or reason.” Eventually, robots may guide and protect their gullible human partners, advising them when “to ignore the guilt-tripping scowl, the pitiable smile, the endearingly winsome gaze, the sob story or eager sales pitch—and, inevitably, the claims of sapient pain at being persecuted or oppressed for being a robot.”
برین تخمین میزند که برخی از کارشناسان میتوانند تشخیص دهند که چه زمانی توسط یکی از این رباتها دستکاری میشوند، اما «این موضوع به اندازه امروز اهمیت خواهد داشت، زیرا میلیونها رایدهنده بر اساس نشانههای احساسی رای میدهند و از تمایل شخصی یا دلیل روشن خود سرپیچی میکنند.» در نهایت، رباتها ممکن است شرکای انسانی سادهلوح خود را راهنمایی کرده و از آنها محافظت کنند، و به آنها توصیه کنند که چه زمانی «عذاب وجدان، لبخند رقتانگیز، نگاه جذاب، داستان گریهآور یا فروش مشتاقانه و به ناچار، از ادعای درد عاقلانه در مورد آزار و اذیت یا سرکوب شدن به دلیل ربات بودن، چشمپوشی کنند.»
5. The effects of climate change will be irreversible
۵. اثرات تغییر اقلیم غیر قابل برگشت خواهد بود
Late last year, world leaders forged an agreement to limit human-caused global warming to two degrees Celsius. It’s a laudable goal, but we may have already passed a critical tipping point. The effects of climate change are going to be felt for hundreds, and possibly thousands, of years to come. And as we enter into the planet’s Sixth Mass Extinction, we run the risk of damaging critical ecosystems and radically diminishing the diversity of life on Earth.
در اواخر سال گذشته، رهبران جهان توافقنامهای را برای محدود کردن گرمایش زمین توسط انسان به دو درجه سانتیگراد منعقد کردند. این هدفی ستودنی است، اما ممکن است از یک نقطه اوج حساس عبور کرده باشیم. اثرات تغییرات آب و هوایی صدها و احتمالا هزاران سال آینده احساس خواهد شد. و با ورود به ششمین دوره انقراض انبوه سیاره، با خطر آسیب رساندن به اکوسیستمهای حیاتی و کاهش شدید تنوع حیات روی زمین مواجه میشویم.
Climate models show that even if carbon dioxide levels came to a sudden halt, the levels of this greenhouse gas in Earth’s atmosphere will continue to warm our planet for hundreds of years. Our oceans will slowly release the CO2 it has been steadily absorbing, and our atmosphere may not return to pre-industrial levels for many centuries. As a recent assessment from the Intergovernmental Panel on Climate Change stated, “A large fraction of climate change is largely irreversible on human time scales.”
مدلهای اقلیمی نشان میدهند که حتی اگر سطح دیاکسیدکربن ناگهان متوقف شود، سطوح این گاز گلخانهای در جو زمین همچنان سیاره ما را برای صدها سال گرم میکند. اقیانوسهای ما به آرامی دیاکسیدکربنی را که بهطور پیوسته جذب میکرده آزاد میکنند و جو زمین ممکن است برای قرنها به سطح قبل از صنعت بازنگردد. همانطور که ارزیابی اخیر از هیئت بین دولتی تغییرات آب و هوایی نشان داد: «بخش بزرگی از تغییرات آب و هوایی تا حد زیادی در مقیاسهای زمانی بشری، برگشتناپذیر است.»
In The Bulletin, science writer Dawn Stover lists the ramifications:
The melting of snow and ice will expose darker patches of water and land that absorb more of the sun’s radiation, accelerating global warming and the retreat of ice sheets and glaciers. Scientists agree that the Western Antarctic Ice Sheet has already gone into an unstoppable decline. Currents that transport heat within the oceans will be disrupted. Ocean acidification will continue to rise, with unknown effects on marine life. Thawing permafrost and sea beds will release methane, a greenhouse gas. Droughts predicted to be the worst in 1,000 years will trigger vegetation changes and wildfires, releasing carbon. Species unable to adapt quickly to a changing climate will go extinct. Coastal communities will be submerged, creating a humanitarian crisis.
در بولتن (The Bulletin)، داون استوور، نویسنده علمی، این پیامدها را فهرست میکند:
ذوب شدن برف و یخ، لکههای تیرهتری از آب و زمین را در معرض دید قرار میدهد که بیشتر تابش خورشید را جذب میکند؛ در نتیجه گرمایش جهانی و ذوب شدن و عقبنشینی صفحات یخی و یخچالهای طبیعی را تسریع میکند. دانشمندان توافق دارند که یخسار جنوبگان باختری، در حال حاضر هم رو به کاهشی غیرقابلتوقف بوده است. جریان هایی که گرما را در اقیانوسها منتقل میکنند مختل خواهند شد. اسیدی شدن اقیانوسها با اثرات ناشناختهای بر زندگی آبزیان به افزایش خود ادامه خواهد داد. ذوب شدن خاک منجمد و بستر دریا باعث آزاد شدن متان میشود که یک گاز گلخانهای است. خشکسالیهایی که پیشبینی میشود بدترین خشکسالی در ۱۰۰۰ سال گذشته باشد، باعث تغییرات پوشش گیاهی و آتشسوزیهای جنگلی و آزاد شدن کربن میشود. گونه هایی که قادر به سازگاری سریع با آبوهوای متغیر نیستند، منقرض خواهند شد. جوامع ساحلی زیر آب خواهند رفت و بحران انسانی ایجاد خواهد کرد.
Our only recourse, it would seem, is to start geoengineering the planet, but that will also introduce complications.
به نظر میرسد تنها چاره ما این است که مهندسی زمین را شروع کنیم، اما این کار نیز مشکلاتی را به همراه خواهد داشت.
6. The antibiotic era will end
۶. دوران آنتی بیوتیک به پایان خواهد رسید
An increasing number of diseases are becoming resistant to antibiotics. Eventually, we could make the unhappy transition to a “post-antibiotic era,” a time when even the most routine infections could threaten our lives.
تعداد فزایندهای از بیماریها در برابر آنتی بیوتیکها مقاوم میشوند. در نهایت، میتوانیم گذار ناخوشایند را به «دوران پس از آنتیبیوتیک» تجربه کنیم؛ زمانی که حتی معمولترین عفونتها میتوانند زندگی ما را تهدید کنند.
The era of antimicrobial resistant bacteria will change medicine as we know it. Transplant surgery will become difficult, if not impossible. Simple operations, such as a burst appendix, will be perilous once again. Pneumonia would ravage the elderly, as would many other diseases of old age, including cancer.
عصر باکتریهای مقاوم، علم پزشکی را از آنچه که در مورد آن میدانیم، تغییر خواهد داد. جراحی پیوند اگر غیرممکن نباشد، دشوار خواهد بود. عملهای ساده، مانند ترکیدن آپاندیس، بار دیگر خطرناک خواهد بود. ذاتالریه، مانند بسیاری از بیماریهای دیگر دوران سالمندی، از جمله سرطان، افراد مسن را نابود میکند.
How bad could it get? A recent report by the Institute and Faculty of Actuaries in Britain predicted that the new era of antimicrobial resistance will kill upwards of 10 million people each year by 2050. No wonder they’re calling it the “antibiotic apocalypse.”
اوضاع چقدر میتواند بد شود؟ گزارش اخیر موسسه و دانشکده اکچوئر در بریتانیا پیشبینی کرد که دورهی جدید مقاومت ضدمیکروبی تا سال ۲۰۵۰ هر سال بیش از ۱۰ میلیون نفر را میکشد.
Thankfully, we’re not completely out of options. Scientists are currently on the hunt for undiscovered antibacterial compounds. They’re also working to develop bacteria-fighting viruses and vaccines. Failing that, we could alway design artificial microorganisms that can hunt down and destroy problematic bacteria.
خوشبختانه، ما به طور کامل بدون راه چاره نیستیم. دانشمندان در حال حاضر در جستجوی ترکیبات ضدباکتریایی کشفنشده و توسعه ویروسها و واکسنهای ضد باکتری هستند. در صورت عدم موفقیت، میتوانیم میکروارگانیسمهای مصنوعی طراحی کنیم که میتوانند باکتریهای مشکلساز را شکار و نابود کنند.
7. We’ll never make contact with aliens
۷. ما هرگز با بیگانگان ارتباط نخواهیم گرفت
We take it for granted that eventually—whether it be next week or sometime during the next millennia—we’ll make contact with an extraterrestrial intelligence. Trouble is, it’ll likely never happen. That’s because there’s no one out there transmitting signals for us to intercept, and no one’s traveling between stars in search of new places to conquer.
این نکته را بدیهی میدانیم که در نهایت - چه هفته آینده باشد یا در هزارههای بعدی - با یک هوش فرازمینی تماس خواهیم گرفت. مشکل این است که به احتمال زیاد هرگز این اتفاق نخواهد افتاد. دلیلش این است که هیچ کس در خارج وجود ندارد که سیگنالهایی را برای ما رهگیری کند و هیچ کس بین ستارهها در جستجوی مکانهای جدید برای تسخیر، سفر نمیکند.
The ongoing Great Silence isn’t just a trivial observation. Our galaxy is ancient, so we should have made contact with aliens by now. Signs of ET, from radio signal leakage through to megascale engineering projects, should be virtually everywhere. Yet we see nothing.
سکوت بزرگ جاری، فقط یک مشاهدهی پیشپاافتاده نیست. کهکشان ما کهن است، بنابراین تا به حال باید با بیگانگان ارتباط برقرار میکردیم. نشانههای ET، از نشت سیگنال رادیویی گرفته تا پروژههای مهندسی در مقیاس بزرگ، باید تقریبا در همه جا وجود داشته باشد. با این حال ما نشانهای نمیبینیم.
The fact that we haven’t had an alien meet-and-greet could be read as a dire warning for our future. Perhaps there’s a technological barrier that can’t be surmounted, such as artificial superintelligence or weaponized nanotechnology. Alternately, aliens might be paranoid and xenophobic, playing it safe in case the neighbors are hostile. Alternately, intelligent life may choose to explore the infinite realms of cyberspace instead of the cold, dead cosmos. Either way, zipping around the galaxy in spaceships doesn’t appear to be an option.
این واقعیت که ما ملاقات و احوالپرسی بیگانه نداشتهایم میتواند به عنوان یک هشدار وحشتناک برای آینده ما باشد. شاید یک مانع فناورانه وجود داشته باشد که نتوان از آن عبور کرد، مانند ابَر هوش مصنوعی یا نانوتکنولوژی تسلیحاتی. شاید بیگانگان، پارانوئید و بیگانههراس باشند و ممکن است به خاطر احتمال دشمنی همسایگان، محتاطانه عمل میکنند. زندگی هوشمند ممکن است بهجای کیهان سرد و مرده، کاوش در قلمروهای بینهایت فضای مجازی را انتخاب کند. در هر صورت، به نظر نمی رسد که دور زدن اطراف کهکشان در سفینههای فضایی، یکی از گزینهها باشد.
اپلیکیشن زبانشناس
اگر به دنبال بهترین اپلیکیشن فارسی آموزش زبان انگلیسی هستید، همین حالا اپلیکیشن زبانشناس زبان را دانلود و نصب کنید. اپلیکیشن زبانشناس با الگوبرداری از اپلیکیشنهای برتر خارجی آموزش انگلیسی، رفع مشکلات آن برای فارسیزبانان و امکانات ویژهای که ارائه میدهد، اپلیکیشنی ایدهآل برای یادگیری زبان انگلیسی است. این اپلیکیشن علاوه بر در اختیار گذاشتن دورههای زبان انگلیسی از سطح مبتدی تا پیشرفته، امکان یادگیری زبان انگلیسی همراه با فیلم و موسیقی را فراهم میکند که آموزش زبان را بسیار آسان و لذتبخش میکند. همچنین جعبه لایتنر زبانشناس، لغات ضروری زبان انگلیسی و بسیاری از داستانهای کوتاه انگلیسی، فقط بخشی از امکانات فوقالعادهی این اپ است.
سخن پایانی
آینده میتواند بسیار ترسناک باشد. با توجه به پیشبینیهای این لکچر انگلیسی درمورد آینده باید کمکم خودمان را برای روبهرو شدن با بعضی از آنها آماده کنیم. خوب است همیشه خودمان را آپدیت نگه داریم و سعی کنیم تغییرپذیر باشیم. سپاس از اینکه تا انتها همراه ما بودید. پیشنهاد مطالعه مقاله بعدی: 10 داستان کوتاه انگلیسی درباره دانشمندان