آموزش مکالمه انگلیسی در مورد فعالیتهای هفتگی یک موضوع مهم و پرطرفدار است. همه ما برای یک هفته خود برنامهریزی میکنیم و دوست داریم فعالیتهای مفیدی را در زمینه زندگی شخصی و کاری خود انجام دهیم. هر فردی با توجه ویژگیهای خاص زندگی شخصی و کاریاش میتواند فعالیتهای هفتگی متنوعی را تجربه کند.
با توجه به اهمیت این موضوع دو مکالمه انگلیسی در مورد فعالیتهای هفتگی را برای شما آماده کردهایم. در مکالمه اول به بررسی برنامهریزی برای فعالیتهای هفتگی میپردازیم و مکالمه دوم نیز گفتوگوی دو دوست درباره هفتهای که سپری کردند را با یکدیگر بررسی میکنیم. همچنان همراه ما باشید.
مکالمه انگلیسی درباره فعالیتهای هفتگی بین جوزف و ریچارد
جوزف و ریچارد همکلاسیهای قدیمی هستند که معمولا در آخر هفتهها یکدیگر را ملاقات میکنند. بعد از سلام و احوالپرسی، ریچارد متوجه ناراحتی و سردرگمی جوزف میشود. جوزف نمیتواند کارهای هفتگی خود را مدیریت کند به همین دلیل برنامه زندگیاش به هم ریخته است. ریچارد به او کمک میکند تا برای فعالیتهای هفتگیاش برنامهریزی کند و این مکالمه انگلیسی بین آنها شکل میگیرد:
Joseph: Hi Richard, glad to see you.
جوزف: سلام ریچارد، از دیدنت خوشحالم.
Richard: Oh Joseph. I'm also happy to see you. What's up?
ریچارد: اوه جوزف. من هم از دیدن شما خوشحالم. چه خبر؟
Joseph: I'm good thanks.
جوزف: خوبم ممنون.
Richard: Richard: Hey, are you sure everything's going well? Do you seem to have a problem and are upset?
ریچارد: هی، مطمئنی همه چیز خوب پیش میره؟ به نظر میرسه مشکلی دارید و ناراحت هستید؟
Joseph: Honestly, yes, I have a problem. I can't do any of my work accurately. I can't keep my promises and things don't go my way.
جوزف: راستش، بله، من یک مشکل دارم. من نمیتوانم هیچ یک از کارهایم را دقیق انجام دهم. نمیتوانم به وعدههایم عمل کنم و هیچ چیز بر وفق مراد من پیش نمیرود.
Richard: Are you planning?
ریچارد: آیا برنامهریزی میکنی؟
Joseph: Not at all. I don't plan. I used to write the daily tasks that I wanted to do but after a while, I got tired of writing them.
جوزف: نه اصلا. من برنامهریزی نمیکنم. کارهای روزانهای را که میخواستم انجام دهم مینوشتم اما بعد از مدتی از نوشتن آنها خسته شدم.
Richard: Planning is very important. Writing also makes us follow them and not neglect them. If daily writing doesn't help you, plan weekly.
ریچارد: برنامهریزی بسیار مهم است. نوشتن نیز باعث میشود که از آنها پیروی کنیم و غافل نشویم. اگر نوشتن روزانه به شما کمکی نمیکند، هفتگی برنامهریزی کنید.
Joseph: How should I plan weekly?
جوزف: چگونه باید برنامهریزی هفتگی داشته باشم؟
Richard: The first thing is that you should do your weekly planning on Sunday. Find a quiet place and spend ten to fifteen minutes planning your upcoming week. Planning on Sunday will make you start Monday morning more focused and productive
ریچارد: اولین نکته این است که باید برنامهریزی هفتگی خود را در روز یکشنبه انجام دهید. یک مکان آرام پیدا کنید و ده تا پانزده دقیقه را صرف برنامهریزی هفته آینده خود کنید. برنامهریزی در روز یکشنبه باعث میشود صبح دوشنبه را متمرکزتر و پربارتر شروع کنید.
Joseph: I realized it. What else should I do?
جوزف: متوجه شدم. دیگه چیکار کنم؟
Richard: You need to set your weekly priorities. Start by making a list of all the things you want to do that week. Review them all and decide on your top four or five priorities for the week. You'll get confused at the beginning of the week if you don't prioritize.
ریچارد: باید اولویتهای هفتگی خود را تعیین کنید. با تهیه فهرستی از تمام کارهایی که میخواهید در آن هفته انجام دهید، شروع کنید. همه آنها را مرور کنید و در مورد چهار یا پنج اولویت اصلی خود در هفته تصمیم بگیرید. اگر اولویتبندی نکنید در ابتدای هفته دچار سردرگمی خواهید شد.
Joseph: Time to do things is not important?
جوزف: زمان انجام کارها مهم نیست؟
Richard: The most important part is timing. Once you've identified your priorities for the week, you can schedule them in order of importance. When planning your day, focus on priorities that will help you reach your weekly goals. Be sure to write your program where you can see it clearly.
ریچارد: مهمترین بخش، زمانبندی است. هنگامی که اولویتهای هفته خود را مشخص کردید، میتوانید آنها را به ترتیب اهمیت برنامهریزی کنید. هنگام برنامهریزی روز خود، روی اولویتهایی تمرکز کنید که به شما کمک میکند به اهداف هفتگی خود برسید. حتما برنامه خود را در جایی بنویسید که بتوانید آن را به وضوح ببینید.
Joseph: How do I stick to my weekly schedule?
جوزف: چگونه به برنامه هفتگی خود پایبند باشم؟
Richard: To stick to your weekly schedule, you need to track your progress in following the plan. Celebrate your small successes and try to resolve any obstacles you may encounter. Reviewing the weekly program and checking your successes in implementing the program will give you more confidence and not stop implementing the program.
ریچارد: برای اینکه به برنامه هفتگی خود پایبند باشید، باید پیشرفت خود را در پیروی از برنامه پیگیری کنید. موفقیتهای کوچک خود را جشن بگیرید و سعی کنید موانعی را که ممکن است با آنها روبرو شوید برطرف کنید. بررسی برنامه هفتگی و بررسی موفقیتهای شما در اجرای برنامه باعث میشود اعتمادبهنفس بیشتری داشته باشید و از اجرای برنامه دست نکشید.
Joseph: How can I avoid planning failure?
جوزف: چگونه میتوانم از شکست برنامهریزی جلوگیری کنم؟
Richard: There are some things to remember. Do not plan in a hurry and do not fill all your time with activities. Not always 100% of your work runs according to plan. There are always unexpected things you cannot plan for. Do significant things early in the week.
ریچارد: چیزهایی هست که باید به خاطر بسپارید. با عجله برنامهریزی نکنید و تمام وقت خود را با فعالیتها پر نکنید. همیشه ۱۰۰% کار شما طبق برنامه پیش نمیرود. همیشه چیزهای غیرمنتظرهای وجود دارد که نمیتوانید برای آنها برنامهریزی کنید. کارهای مهم را در اوایل هفته انجام دهید.
Joseph: Thank you, Richard. You helped me so much. I will definitely try weekly planning.
جوزف: ممنون ریچارد. خیلی کمکم کردی. حتما برنامهریزی هفتگی را امتحان میکنم.
Richard: You're welcome. I'm glad I could help.
ریچارد: خواهش میکنم. خوشحالم که تونستم کمک کنم.
جملات و اصطلاحات مهم مکالمه انگلیسی درباره فعالیتهای هفتگی
I can't do any of my work accurately. I can't keep my promises and things don't go my way.
وقتی کسی نمیتواند کارهای خود را به خوبی انجام دهد از این عبارت استفاده میکند.
Are you planning?
برای اینکه بدانید آیا طرف مقابلتان برنامهریزی را انجام میدهد یا نه از این جمله سوالی استفاده کنید.
Planning is very important. Writing also makes us follow them and not neglect them.
این جمله به اهمیت برنامهریزی اشاره دارد.
If daily writing doesn't help you, plan weekly.
کسانی که نمیتوانند روزانه برنامهریزی کنند، باید به سراغ برنامهریزی هفتگی بروند. برای بیان آن این جمله را به کار بگیرید.
You should do your weekly planning on Sunday.
برنامهریزی هفتگی وقتی موثر است که در آخر هفته انجام شود. برای انگلیسی زبانها یکشنبه و برای ایرانیها جمعه، آخر هفته است.
Planning on Sunday will make you start Monday morning more focused and productive.
این جمله به علت برنامهریزی در روز یکشنبه اشاره دارد.
You need to set your weekly priorities.
برای اینکه بتوانید در اجرای فعالیتهای هفتگی خود موفق باشید باید اولویتبندی کنید. این جمله برای اشاره به اولویتبندی گزینه مناسبی است.
The most important part is timing.
این جمله اشاره به اهمیت زمانبندی در اجرای فعالیتهای هفتگی دارد.
To stick to your weekly schedule, you need to track your progress in following the plan.
برای پایبند بودن به اجرای فعالیتهای هفتگی باید پیشرفت خود را پیگیری کنید. برای بیان این عبارت از چنین جملهای استفاده کنید.
There are some things to remember. Do not plan in a hurry and do not fill all your time with activities. Not always 100% of your work runs according to plan. There are always unexpected things you cannot plan for. Do significant things early in the week.
این جمله به روشهایی اشاره میکند که مانع از شکست شما در برنامهریزی برای اجرای فعالیتهای هفتگی میشود.
مکالمه انگلیسی درباره فعالیتهای هفتگی بین لونا و لوسی
لوسی و لونا دوستانی هستند که دیربهدیر یکدیگر را میبینند. به همین دلیل در دیدارهای خود در مورد موضوعات مختلف صحبت میکنند. در این دیدار آنها در مورد فعالیتهای هفتگی خود با یکدیگر حرف میزنند و این مکالمه انگلیسی بین آن شکل میگیرد:
Lucy: Hey Luna, how was your week?
لوسی: هی لونا، هفته شما چطور بود؟
Luna: It was pretty good, thanks for asking. How about yours?
لونا: خیلی خوب بود، ممنون که پرسیدی. مال شما چطور؟
Lucy: It was busy, but I managed to get everything done. So, what did you do this week?
لوسی: شلوغ بود، اما من موفق شدم همه چیز را انجام دهم. خب این هفته چیکار کردی؟
Luna: Well, I had a few exams, but I think I did pretty well on them. I also went to the gym a couple of times and had dinner with my family.
لونا: خب، من چند امتحان داشتم، اما فکر میکنم در آنها خیلی خوب عمل کردم. من هم چند بار به باشگاه رفتم و با خانواده شام خوردم.
Lucy: That sounds nice. I went to a few meetings at work, finished a big project, and I went on a walk with my friends.
لوسی: به نظر قشنگ میاد. من به چند جلسه در محل کار رفتم، یک پروژه بزرگ را تمام کردم و با دوستانم به پیادهروی رفتم.
Luna: Oh, that sounds like fun. Where did you go hiking?
لونا: اوه، به نظر سرگرمکننده است. کجا رفتی پیادهروی؟
Lucy: We went to a nearby mountain and hiked a 5-mile trail. The view was amazing.
لوسی: ما به یک کوه نزدیک رفتیم و یک مسیر ۵ مایلی را پیادهروی کردیم. منظره شگفتانگیز بود.
Luna: That sounds really cool. I need to go on a hike sometime.
لونا: این خیلی باحال به نظر میرسد. من باید یه زمانی برم پیادهروی.
Lucy: Yeah, you should definitely come with us next time.
لوسی: آره، حتما دفعه بعد باید با ما بیای.
جملات و اصطلاحات مهم مکالمه انگلیسی درباره فعالیتهای هفتگی
How was your week?
برای شروع صحبت در مورد فعالیتهای هفتگی از این عبارت استفاده کنید.
I managed to get everything done.
برای اینکه بگویید توانستید به همه کارهای خود برسید، از این جمله استفاده کنید.
I had a few exams, but I think I did pretty well on them. I also went to the gym a couple of times and had dinner with my family.
برای اشاره به اینکه این هفته چه کارهایی انجام دادید، از این عبارت استفاده کنید.
We went to a nearby mountain and hiked a 5-mile trail.
برای اینکه بگویید در این هفته برای پیادهروی به کوه رفتید، از این عبارت استفاده کنید.
I need to go on a hike sometime.
برای اینکه بگویید میخواهید پیادهروی را در برنامه خود قرار دهید از این عبارت استفاده کنید.
[image]
جملات کاربردی برای مکالمه انگلیسی درباره فعالیتهای هفتگی
در ادامه چند جمله کاربردی به زبان انگلیسی در مورد فعالیتهای هفتگی را با هم بررسی میکنیم. به این جملهها و معانی آنها دقت کنید:
Every Monday, I go to the store to buy groceries.
هر دوشنبه برای خرید مواد غذایی به فروشگاه میروم.
I have an appointment with my therapist on Tuesdays.
من سهشنبهها با درمانگرم قرار ملاقات دارم.
On Wednesday evenings, I attend a yoga class.
چهارشنبه عصر در کلاس یوگا شرکت میکنم.
Thursdays are my designated laundry day, and I wash all my clothes for the week.
پنجشنبهها روز خشکشویی من است و تمام لباسهایم را برای این هفته میشویم.
I meet a friend every Friday morning and have coffee with her.
من هر جمعه صبح با یکی از دوستانم ملاقات میکنم و با او قهوه مینوشم.
On Saturdays, I usually spend the day running errands and completing any necessary chores.
شنبهها معمولا روز را به انجام کارهای روزمره و انجام کارهای ضروری میگذرانم.
Sunday morning, I have plans for a long walk or nature walk.
یکشنبه صبح برنامههایی برای پیادهروی طولانی یا طبیعتگردی دارم.
Every week I dedicate an hour to setting the meal plan and preparing for the coming week.
هر هفته یک ساعت را به تنظیم برنامه غذایی و آماده شدن برای هفته آینده اختصاص میدهم.
I make it a point to call or video chat with my family every week to stay in touch.
برای حفظ ارتباط، هر هفته با خانوادهام تماس یا چت ویدئویی انجام میدهم.
سخن پایانی
در این مقاله دو مکالمه انگلیسی درباره فعالیتهای هفتگی را با هم مرور کردیم. در مکالمه اول با برنامهریزی برای فعالیتهای هفتگی خود آشنا شدید و در مکالمه دوم به فعالیتهای رایجی که افراد در طول هفته انجام میدهند، پی بردید. البته دامنه فعالیتهای یک فرد در طول هفته میتواند گسترده و متنوع باشد از این رو مکالمه روزمره انگلیسی به شما کمک میکند تا در مورد انواع کارهایی که یک فرد در طول هفته انجام میدهد، صحبت کنید و جذابیت خاصی به گفتوگوهای خود ببخشید.