آموزش مکالمهی انگلیسی دربارهی ساعت موضوع امروز مقالهی ما است. یکی از مهارتهای اساسی در زبان انگلیسی، توانایی مکالمه است. مکالمهی انگلیسی به شما کمک میکند تا با افراد دیگر ارتباط برقرار کنید، اطلاعات جدید یاد بگیرید، فرهنگها و آداب و رسوم مختلف را بشناسید و اعتمادبهنفس خود را افزایش دهید.
در این مقاله، با ارائهی چند مکالمهی انگلیسی در مورد ساعت به شما چند جمله و عبارت مفید و رایج را آموزش میدهیم. این گفتوگوهای هیجانانگیز را از دست ندهید.
مکالمهی انگلیسی در مورد ساعت بین جوزف و لوکاس
لوکاس و جوزف با هم دوست هستند. جوزف متوجه میشود که دوستش لوکاس یک ساعت جدید خریده که بسیار زیبا و دوستداشتنی است. مکالمهی زیر بین آنها شکل میگیرد:
Joseph: Hi Lucas, how are you?
جوزف: سلام لوکاس، خوبی؟
Lucas: I'm fine, thanks. How about you?
لوکاس: من خوبم، ممنون. تو چطوری؟
Joseph: I'm good, too. Hey, I noticed you have a new watch. It looks very nice.
جوزف: من هم خوبم. هی، متوجه شدم که یک ساعت جدید داری. خیلی قشنگه.
Lucas: Thanks, Joseph. It's a gift from my grandfather. He gave it to me for my birthday.
لوکاس: ممنون، جوزف. این هدیهی پدربزرگم است. برای تولدم به من داد.
Joseph: Wow, that's very thoughtful of him. What kind of watch is it?
جوزف: واو، او خیلی به فکرت بوده. این ساعت چه نوعی است؟
Lucas: It's a mechanical watch. It has a spring inside that needs to be wound every day. It also has a balance wheel that oscillates back and forth to regulate the time.
لوکاس: این یک ساعت مکانیکی است. درون آن یک فنر دارد که باید هر روز آن را بچرخانم. همچنین دارای یک چرخ تعادل است که برای تنظیم زمان به جلو و عقب نوسان میکند.
Joseph: That sounds very interesting. How does it work?
جوزف: خیلی جالب به نظر میرسد. چطور کار میکند؟
Lucas: Well, it's based on the principle of a clock, which is a device that measures and displays time. A clock has a power source, an oscillator, a controller, a counter, and an indicator. The power source provides energy to the oscillator, which makes regular movements in equal intervals of time. The controller adjusts the speed of the oscillator to keep it accurate. The counter records the number of movements and converts them into units of time, such as seconds, minutes, and hours. The indicator shows the time on a dial or a screen.
لوکاس: خب، این بر اساس اصل هر ساعت کار میکند که دستگاهی است که زمان را اندازهگیری میکند و نمایش میدهد. ساعت دارای منبع تغذیه، نوسانگر، کنترلکننده، شمارنده و نشانگر است. منبع تغذیه انرژی را به نوسانگر میرساند که در فواصل زمانی مساوی حرکات منظمی انجام میدهد. کنترلکننده سرعت نوسانگر را تنظیم میکند تا آن را دقیق نگه دارد. شمارنده تعداد حرکات را ثبت میکند و آنها را به واحدهای زمان مانند ثانیه، دقیقه و ساعت تبدیل میکند. نشانگر زمان را با عدد یا روی صفحه نمایش نشان میدهد.
Joseph: I see. So a mechanical watch is like a mini clock that you can wear on your wrist.
جوزف: فهمیدم. بنابراین یک ساعت مکانیکی مانند یک ساعت کوچک است که میتوانید آن را روی مچ خود قرار دهید.
Lucas: Exactly. And a clock is one of the most important inventions in human history. It has many purposes and benefits for our society and culture.
لوکاس: دقیقا و ساعت یکی از مهمترین اختراعات تاریخ بشر است. اهداف و فواید بسیاری برای جامعه و فرهنگ ما دارد.
Joseph: Really? Like what?
جوزف: واقعا؟ مثل چی؟
Lucas: Well, for example, a clock helps us to organize our daily activities and routines. We can plan our work, study, leisure, and sleep according to the time. We can also coordinate with other people and arrange meetings, appointments, and events. A clock also helps us to measure the duration and frequency of things, such as how long we exercise, how often we eat, or how fast we run. A clock also helps us to navigate and travel. We can use the position of the sun, the moon, and the stars to tell the time and direction. We can also use clocks and watches to synchronize with different time zones and locations around the world.
لوکاس: خب، برای مثال، ساعت به ما کمک میکند تا فعالیتها و کارهای روزمرهی خود را سازماندهی کنیم. میتوانیم بر اساس زمان برای کار، مطالعه، اوقات فراغت و خواب خود برنامهریزی کنیم. همچنین میتوانیم با افراد دیگر هماهنگ کنیم و جلسات، قرارملاقاتها و رویدادها را ترتیب دهیم. یک ساعت همچنین به ما کمک میکند مدت زمان و دفعات کارها را اندازهگیری کنیم، مانند مدتزمان ورزش، چند بار غذا خوردن یا سرعت دویدن. یک ساعت همچنین به ما در جهتیابی و سفر کمک میکند. میتوانیم از موقعیت خورشید، ماه و ستارگان برای تشخیص زمان و جهت استفاده کنیم. همچنین میتوانیم از ساعتها و ساعتهای مچی برای همگامسازی با مناطق زمانی و مکانهای مختلف در سراسر جهان استفاده کنیم.
Joseph: Wow, you're right. Clocks are very useful and important. I never thought about it that way before.
جوزف: وای حق با توست. ساعتها بسیار مفید و مهماند. قبلا هرگز اینطور به آنها فکر نکرده بودم.
Lucas: Me neither. I learned a lot from my grandfather. He is very passionate about clocks and watches. He has a collection of them in his house. He told me that there are many types and styles of clocks and watches, such as analog, digital, atomic, sundial, water clock, pendulum, cuckoo, alarm, stopwatch, and so on. He also told me that there are many famous clockmakers and watchmakers in history, such as Thomas Tompion, Simon Willard, Edmund Beckett, Seth Thomas, Edward John Dent, and others.
لوکاس: من هم همینطور. من از پدربزرگم خیلی چیز یاد گرفتم. او به ساعتها و ساعتهای مچی علاقهمند است. او مجموعهای از آنها در خانهاش دارد. به من گفت که انواع و سبکهای مختلفی از ساعتها و ساعتهای مچی وجود دارند؛ مانند آنالوگ، دیجیتال، اتمی، خورشیدی، آبی، آونگ، کوکو، زنگدار، کرونومتر و... او همچنین به من گفت که در طول تاریخ، ساعتسازان مشهوری زندگی کردهاند؛ مثل توماس تامپیون، سایمون ویلارد، ادموند بکت، ست توماس، ادوارد جان دنت و دیگران.
Joseph: That's amazing. Your grandfather sounds like a very knowledgeable and generous person. You're lucky to have him as your family.
جوزف: این شگفتانگیز است. پدربزرگت فردی بسیار آگاه و سخاوتمند به نظر میرسد. تو خوششانسی که او را بهعنوان عضوی از خانواده داری.
Lucas: Thank you, Joseph. I appreciate his gift and his wisdom. I think clocks and watches are not only instruments, but also works of art and symbols of culture. They reflect the creativity and innovation of human beings. They also show the value and meaning of time, which is precious and irreplaceable.
لوکاس: ازت متشکرم جوزف. من از هدیه و دانش او سپاسگزارم. به نظرم ساعتها تنها ابزار نیستند، بلکه آثار هنری و نمادهای فرهنگی نیز هستند. آنها منعکسکنندهی خلاقیت و نوآوری انساناند. همچنین ارزش و معنای زمان را نشان میدهند که ارزشمند و بیبدیل است.
Joseph: I agree with you, Lucas. Time is the most important thing we have in life. We should cherish it and use it wisely. And we should also respect and appreciate the clocks and watches that help us to keep track of it.
جوزف: با تو موافقم، لوکاس. زمان مهمترین چیزی است که در زندگی داریم. باید آن را گرامی بداریم و عاقلانه از آن استفاده کنیم و همچنین باید به ساعتهایی که به ما در پیگیری آن کمک میکنند احترام بگذاریم.
Lucas: Well said, Joseph. You're a very smart and thoughtful person.
لوکاس: خوب گفتی، جوزف. تو یک فرد بسیار باهوش و متفکری.
Joseph: Thank you, Lucas. You're very kind and friendly. You're lucky to have a good heart in your chest.
جوزف: ممنون لوکاس. تو بسیار مهربان و صمیمی هستی. خوششانسی که قلب مهربانی در سینه داری.
Lucas: Thank you, Joseph. You're welcome. I'm glad we're friends.
لوکاس: متشکرم جوزف. خواهش میکنم. خوشحالم که با هم دوستیم.
Joseph: Me too, Lucas. Me too.
جوزف: من هم لوکاس. من هم همینطور.
جملات و اصطلاحات مهم مکالمهی انگلیسی در مورد ساعت
How are you? / How about you?
این دو جمله دو سوال رایج و مودبانه برای پرسیدن از حال کسی است.
I noticed you have a new …
این جمله برای نشان دادن توجه و علاقه به چیزی است که کسی جدیدا به دست آورده است، مثلا برای ساعت، لباس، ماشین و… استفاده میشود. این جمله میتواند شروع یک مکالمه راجع به چنین موضوعاتی باشد.
It looks very nice.
این جمله برای تعریف از چیزی که کسی دارد یا پوشیده است، مثل ساعت، لباس، مو و… استفاده میشود.
That's very thoughtful of him/her.
این جمله برای ابراز قدردانی و احترام از کسی که کار خوب و مهربانانهای کرده است، مثل دادن هدیه، کمک کردن، تشکر کردن و… استفاده میشود.
What kind of … is it? / How does it work?
این دو سوال برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد چیزی که کسی دارد یا استفاده میکند، مثل ساعت، ماشین، کامپیوتر و… استفاده میشود. این سوالات نشان میدهند که شما علاقهمند و کنجکاو هستید.
I see / Exactly.
برای اینکه نشان دهید متوجه یا موافق چیزی هستید که کسی به زبان آورده است، از این دو عبارت استفاده کنید.
Really? / Like what?
وقتی کسی چیزی میگوید که باعث تعجب شما میشود، میتوانید از این دو عبارت استفاده کنید.
I never thought about it that way before.
این جمله برای نشان دادن اینکه شما دیدگاه جدید یا متفاوتی راجع به چیزی شنیدهاید و آن را قبول دارید، استفاده میشود.
مکالمهی انگلیسی در مورد ساعت بین معلم و دانشآموزان
معلم یک کلاس تصمیم میگیرد که ساعت را به دانشآموزان خود آموزش دهد. برای دانشآموزان ابهامات زیادی در مورد ساعت و خواندن آن وجود دارد که معلم با ارائهی مثالهایی به رفع این ابهامات میپردازد. به این گفتوگوی جالب توجه کنید:
Teacher: Good morning, class. Today we are going to learn how to tell the time in English.
معلم: صبحبخیر کلاس. امروز میخواهیم یاد بگیریم که چگونه زمانها را به زبان انگلیسی بگوییم.
Harry: Good morning, teacher. How do we tell the time in English?
هری: صبحبخیر معلم. چگونه زمان را به زبان انگلیسی میگوییم؟
Teacher: Well, Harry, we use a clock to tell the time. A clock has two hands: a long hand and a short hand. The long hand is called the minute hand and the short hand is called the hour hand.
معلم: خب، هری، ما از ساعت برای تشخیص زمان استفاده میکنیم. ساعت دارای دو عقربه است: یک عقربهی بلند و یک عقربهی کوتاه. عقربهی بلند را عقربهی دقیقهشمار و عقربهی کوتاه را عقربهی ساعتشمار میگویند.
Joseph: What do the minute hand and the hour hand do, teacher?
جوزف: عقربههای دقیقهشمار و ساعتشمار چه میکنند، معلم؟
Teacher: The minute hand moves around the clock every hour and points to the minutes. The hour hand moves slowly around the clock every 12 hours and points to the hours. For example, look at this clock. [shows a clock with the time 10:15]
معلم: عقربهی دقیقهشمار هر یک ساعت دور صفحهی ساعت حرکت میکند و به دقیقهها اشاره میکند. عقربهی ساعتشمار، هر ۱۲ ساعت بهآرامی دور ساعت حرکت میکند و به ساعتها اشاره میکند. برای مثال به این ساعت نگاه کنید. (ساعتی را با زمان ۱۰:۱۵ نشان میدهد.)
ادامه مکالمه انگلیسی بین معلم و دانشآموزان درباره ساعت
Sara: What time is it, teacher?
سارا: ساعت چنده معلم؟
Teacher: It is 10:15. We say it is fifteen minutes past ten. We can also say it is a quarter past ten. A quarter means 15 minutes.
معلم: ساعت ۱۰:۱۵ است. میگوییم ساعت ده و پانزده دقیقه است. همچنین میتوان گفت ساعت ده و ربع است. یک ربع یعنی ۱۵ دقیقه.
Jack: I see. And what if the minute hand points to 30, teacher?
جک: متوجهام و اگر عقربهی دقیقهشمار ۳۰ را نشان دهد چه؟
Teacher: Then we say it is half past the hour. For example, if the clock shows 10:30, we say it is half past ten. Half means 30 minutes.
معلم: بعد میگوییم نیم ساعت گذشته است. مثلا اگر ساعت ۱۰:۳۰ را نشان دهد، میگوییم ده و نیم است. نیم یعنی ۳۰ دقیقه.
Arthur: What about the other minutes, teacher? How do we say them?
آرتور: دقایق دیگر چطور، معلم؟ چگونه آنها را بگوییم؟
Teacher: Good question, Arthur. For the other minutes, we have two ways of saying them. We can either say the number of minutes past the hour, or the number of minutes to the next hour. For example, if the clock shows 10:45, we can say it is forty-five minutes past ten, or we can say it is fifteen minutes to eleven. We can also say it is a quarter to eleven. A quarter to means 15 minutes before.
معلم: سوال خوبی است، آرتور. دو راه برای بیان دقایق دیگر داریم. میتوانیم تعداد دقیقهها را از ساعتی که گذشته یا تعداد دقیقههای مانده به ساعت بعد را بگوییم. بهعنوان مثال، اگر ساعت ۱۰:۴۵ را نشان میدهد، میتوانیم بگوییم ده و چهلوپنج دقیقه است یا میتوانیم بگوییم پانزده دقیقه به یازده است. همچنین میتوان گفت ساعت یک ربع به یازده است. «یک ربع به» یعنی ۱۵ دقیقه قبل از...
Philip: Wow, that's interesting, teacher. Can you give us some more examples, please?
فیلیپ: وای، این جالب است، معلم. لطفا چند مثال دیگر بزنید؟
Teacher: Sure, Philip. Let me show you some more clocks and you can tell me what time it is. [shows a clock with the time 9:00]
معلم: حتما فیلیپ. بگذارید چند ساعت دیگر به شما نشان دهم و میتوانید بگویید ساعت چند است. (ساعتی را با زمان ۹:۰۰ نشان میدهد.)
Harry: It is nine o'clock.
هری: ساعت نه است.
Teacher: Very good, Harry. [shows a clock with the time 12:00]
معلم: خیلی خوبه، هری. (ساعتی را با ساعت ۱۲:۰۰ نشان میدهد.)
Joseph: It is twelve o'clock.
جوزف: ساعت دوازده است.
Teacher: Excellent, Joseph. [shows a clock with the time 3:25]
معلم: عالیه، جوزف. (ساعتی را با زمان ۳:۲۵ نشان میدهد.)
Sara: It is twenty-five minutes past three.
سارا: ساعت سه و بیستوپنج دقیقه است.
Teacher: Well done, Sara. [shows a clock with the time 6:50]
معلم: آفرین سارا. (ساعتی را با زمان ۶:۵۰ نشان میدهد.)
Jack: It is ten minutes to seven.
جک: ده دقیقه به هفت است.
Teacher: Correct, Jack. [shows a clock with the time 8:05]
معلم: درست است، جک. (ساعتی را با زمان ۸:۰۵ نشان میدهد.)
Arthur: It is five minutes past eight.
آرتور: ساعت هشت و پنج دقیقه است.
Teacher: That's right, Arthur. [shows a clock with the time 11:40]
معلم: درست است، آرتور. (ساعتی را با زمان ۱۱:۴۰ نشان میدهد.)
Philip: It is twenty minutes to twelve.
فیلیپ: بیست دقیقه به دوازده است.
Teacher: Perfect, Philip. You are all doing great. Now, let's practice some more with a worksheet. Please, take one and pass it on. [hands out a worksheet with some clocks and blanks to fill in the time]
معلم: عالیه، فیلیپ. همهتون عالی کار میکنید. حالا بیایید با یک برگه بیشتر تمرین کنیم. لطفا یکی بردارید و بقیه را پخش کنید. (معلم یک برگه با چند ساعت و جای خالی برای نوشتن زمان توزیع میکند.)
How do we tell the time in English?
برای پرسیدن اینکه چطور میتوانید ساعت را به انگلیسی بگویید، میتوانید از این عبارت استفاده کنید.
A clock has two hands: a long hand and a short hand. The long hand is called the minute hand and the short hand is called the hour hand.
برای توضیح ساعت و ویژگیهای آن میتوانید از این عبارت استفاده کنید.
It is 10:15. We say it is fifteen minutes past ten. We can also say it is a quarter past ten. A quarter means 15 minutes.
برای نشان دادن اینکه ساعت ده و پانزده دقیقه است، این عبارت را به کار بگیرید.
For example, if the clock shows 10:30, we say it is half past ten. Half means 30 minutes.
برای توضیح ۳۰ دقیقه یا نیم از این جمله استفاده کنید.
For example, if the clock shows 10:45, we can say it is forty-five minutes past ten, or we can say it is fifteen minutes to eleven. We can also say it is a quarter to eleven. A quarter to means 15 minutes before.
این جمله توضیح کاملی در مورد ساعت ده و چهلوپنج دقیقه است که میتوانید آن را در جملهبندیهای خود استفاده کنید.
مکالمهی انگلیسی در مورد ساعت بین آلیس و جان
جان مجموعهای از چند ساعت دارد و این موضوع توجه آلیس را به خود جلب میکند. آنها در مورد ساعتها با هم صحبت میکنند و این مکالمهی انگلیسی جالب بینشان شکل میگیرد:
Alice: Hey, John! You seem to have quite a collection of watches. What's the story behind your fascination with them?
آلیس: هی جان! به نظر میرسد مجموعهای از ساعتها دارید. ماجرای علاقهی شدید شما به آنها چیست؟
John: Hey, Alice! Ah, watches, they're more than just timekeepers to me. Each one has a unique tale. My grandfather gave me my first watch when I was a kid. It was this classic pocket watch, and I was mesmerized by the ticking hands.
جان: هی، آلیس! آه، ساعتها، برای من چیزی بیش از زمانسنج هستند. هر کدام یک داستان منحصربهفرد دارند. وقتی بچه بودم پدربزرگم اولین ساعتم را به من داد. یک ساعت جیبی کلاسیک بود و من مجذوب عقربههای آن شدم.
Alice: That's beautiful! Watches do carry a sense of legacy. I have this antique wristwatch passed down from my grandmother. It’s exquisite, with intricate engravings.
آلیس: زیباست! ساعتها حسی از میراث بودن دارند. من این ساعت مچی عتیقه را دارم که از مادربزرگم رسیده است. نفیس است، با حکاکیهای پیچیده.
John: Absolutely, they're like little pieces of history. And the craftsmanship! Have you seen those intricate mechanisms in automatic watches? It's like a tiny world of gears and springs working together.
جان: قطعا، آنها مانند تکههای کوچک تاریخ هستند و هنر دست! آیا آن مکانیسمهای پیچیده را در ساعتهای اتوماتیک دیدهاید؟ مانند دنیای کوچکی از چرخدندهها و فنرهایی است که با هم کار میکنند.
Alice: Yes, I find it fascinating how something so small can be so complex. But I must admit, with smartphones, I often rely on them for the time. Do you think watches are becoming obsolete?
آلیس: بله، برای من جالب است که چگونه یک چیز کوچک میتواند اینقدر پیچیده باشد. اما باید اعتراف کنم که با وجود گوشیهای هوشمند، برای فهمیدن زمان به آنها تکیه میکنم. آیا فکر میکنید ساعتها در حال منسوخ شدن هستند؟
John: I hear you. Smartphones are convenient, but there's a charm in glancing at your wrist instead of pulling out a phone. Watches are more than just telling time; they're about style, personality, and craftsmanship. Plus, they're an expression of art.
جان: باهات موافقم. گوشیهای هوشمند راحت هستند، اما نگاه کردن به مچ دست بهجای بیرون کشیدن گوشی، جذابیت دارد. ساعتها چیزی بیش از بیان زمان هستند. آنها در مورد سبک، شخصیت و مهارت هستند. بهعلاوه، آنها نمایشی از هنر هستند.
Alice: That's true. There's an emotional connection with watches. But with technology evolving, do you think the future of watches will change?
آلیس: این درست است. ارتباط عاطفی با ساعت وجود دارد. اما با پیشرفت تکنولوژی، آیا فکر میکنید آیندهی ساعتها تغییر خواهد کرد؟
John: It's evolving, for sure. Smartwatches are becoming more popular, blending technology with traditional watchmaking. But I believe the classic mechanical watches will always have their aficionados. The feeling of wearing a handcrafted piece of art is unmatched.
جان: مطمئنا در حال تغییر است. ساعتهای هوشمند با ترکیب کردن فناوری با ساعتسازی سنتی، محبوبتر میشوند. اما معتقدم ساعتهای مکانیکی کلاسیک همیشه طرفداران خود را خواهند داشت. احساس به مچ بستن یک اثر هنری دستساز، بینظیر است.
Alice: Absolutely. Speaking of which, what's your favorite watch in your collection?
آلیس: قطعا. ساعت موردعلاقهی شما در مجموعهتان چیست؟
John: Ah, tough question! But if I had to pick one, it'd be this vintage dive watch. The history behind it, the ruggedness, and the way it tells a story of adventure—it's simply captivating.
جان: آه، چه سوال سختی! اما اگر بخواهم یکی را انتخاب کنم، این ساعت غواصی قدیمی است. تاریخچهی پشت آن، ناهمواری و شیوهای که داستانی از ماجراجویی را روایت میکند، فریبنده است.
Alice: That sounds amazing. Do you have any tips for someone looking to start a watch collection?
آلیس: شگفتانگیز است. آیا برای کسی که بهدنبال شروع کردن یک مجموعه ساعت است نکتهای دارید؟
John: Start with what speaks to you. It could be a style, a brand, or even a particular era. Educate yourself, appreciate the craftsmanship, and take your time building your collection. It's a journey, not a race.
جان: با چیزی که با شما حرف میزند، شروع کنید. میتواند یک سبک، یک برند یا حتی یک دورهی خاص باشد. یاد بگیرید، از هنر ساعتسازی قدردانی کنید و برای ساخت مجموعهی خود وقت بگذارید. این یک سفر است، نه یک مسابقه.
Alice: Wise words! I might just start my own collection now. Thanks for the insight, John!
آلیس: حرفهای درستی زدید! شاید الان مجموعهی خودم را شروع کنم. ممنون برای بینشی که به من دادید، جان!
John: Anytime, Alice! Remember, collecting watches is about the stories they carry and the joy they bring. Enjoy the journey!
جان: خواهش میکنم، آلیس! به یاد داشته باشید، جمعآوری ساعتها درباره داستانهایی است که حمل میکنند و لذتی که به ارمغان میآورند. سفر خوش بگذرد!
جملات و اصطلاحات مهم مکالمهی انگلیسی در مورد ساعت
You seem to have quite a collection of watches.
برای شروع صحبت در مورد ساعت و مجموعهای از ساعتها که کسی آنها را جمعآوری کرده است، میتوانید از این جمله استفاده کنید.
Watches, they're more than just timekeepers to me.
ساعتها برای برخی از افراد بسیار اهمیت دارند. اگر شما نیز جزو این افراد هستید برای نشان دادن اهمیت آنها میتوانید از این عبارت استفاده کنید.
I hear you.
برای اینکه موافقت خود را با یک موضوع، ایده یا نظر اعلام کنید میتوانید این عبارت را به کار بگیرید.
سخن پایانی
در این مقاله چند مکالمهی انگلیسی در مورد ساعت را با هم خواندیم. یاد گرفتید که چگونه میتوانید ساعت را به زبان انگلیسی بخوانید، بنویسید و بگویید. همچنین چند جمله و عبارت کاربردی را آموزش دادیم که به شما کمک میکنند تا در مورد ساعت به زبان انگلیسی مکالمه کنید.
این فرصت جذاب برای بهبود مکالمهی روزمرهی انگلیسی دربارهی ساعتها را از دست ندهید.