در این مقاله، نگاهی خواهیم داشت به چند مکالمه الهامبخش از افرادی در سراسر جهان که متعهد به کمک به دیگران هستند و در مورد اینکه چرا این مکالمات بسیار معنادار و مهم هستند، بحث خواهیم کرد.
بدون شک اگر که در یک کشور انگلیسیزبان زندگی میکنید، برقراری ارتباط و یاری رساندن به افراد به صورت موثر، فقط با تسلط بر انگلیسی و آموزش مکالمه انگلیسی میسر خواهد شد. در ادامه با مکالماتی که درباره کمک به دیگران است، همراه ما باشید.
مکالمه انگلیسی درباره کمک به دیگران و سالمندان
شایسته است که والدین به فرزندان خود در مورد کمک به دیگران، از ابتدای کودکی نکاتی را بیاموزند. در همین راستا به مکالمه انگلیسی درباره کمک به دیگران که بین مادر و فرزند خردسالش شکل گرفته توجه کنید.
Mother: "Honey, how about we volunteer our time today and help out some of the elderly people in our community?"
مادر: عزیزم، نظرت چیه که امروز به صورت داوطلبانه وقت بگذاریم و به بعضی از سالمندان جامعه خود کمک کنیم؟
Child: "Why would we do that? I don't even know any elderly people."
کودک: چرا این کار را میکنیم؟ من حتی نمیدانم افراد سالمند چه کسانی هستند.
Mother: "Well, we can start by doing some of the little things that might make their day a little brighter. We can visit their homes, mow their lawns, take out their trash, and even offer them rides to the store if they need it. It's a great way to make a difference in their lives."
مادر: خب، میتوانیم با انجام برخی از کارهای کوچک که ممکن است روزشان را کمی زیباتر کند (امیدوارشان کند)، شروع کنیم. میتوانیم به خانههای آنها سر بزنیم، چمنهایشان را با چمنزن بزنیم، زبالههایشان را بیرون بیاوریم و حتی در صورت نیاز آنها را به فروشگاه برسانیم. این یک راه عالی برای ایجاد تغییر در زندگی آنها است.
Child: "But what if they don't want our help?"
کودک: اما اگر از ما کمک نخواهند چه؟
Mother: "Most people would be very happy and grateful to have someone who cares enough to offer a helping hand. I think they'd really appreciate the thoughtfulness and kindness that comes along with our volunteering. We could even invite them over for dinner one day and have them share stories about their life. I'm sure they would really enjoy that."
مادر: بیشتر مردم بسیار خوشحال و سپاسگزار میشوند که کسی را داشته باشند که به اندازه کافی برای کمک کردن به او اهمیت میدهد. من فکر میکنم که آنها واقعاً قدردان توجه و مهربانی داوطلبانه ما خواهند بود. حتی میتوانیم آنها را برای شام دعوت کنیم. میتوانیم از آنها بخواهیم داستانهایی در مورد زندگی خود تعریف کنند. مطمئنم که واقعاً از این کار لذت میبرند.
Child: "I think that sounds really nice. Let's do it! Where should we start?"
کودک: خیلی خوبه. بیایید این کار را انجام دهیم! از کجا باید شروع کنیم؟
Mother: "We can start by calling your local senior center and asking about volunteer opportunities or by looking for flyers in your local library. There are also websites that can connect us with different volunteering organizations."
مادر: میتوانیم با تماس با مرکز سالمندان و اطلاع در مورد فرصتهای موجود برای کمک داوطلبانه به سالمندان یا با جستوجوی بروشور در کتابخانه محلی شروع کنیم. همچنین وبسایتهایی وجود دارند که میتوانند ما را با سازمانهای داوطلبانه مختلف در ارتباط کنند.
Child: "That sounds great. I'm excited to start volunteering today and make someone else's day brighter."
کودک: به نظر عالی است. من هیجانزدهام که امروز این کار داوطلبانه را شروع کنم و روزشان را زیباتر کنم.
Mother: "Me too honey. You can do great things with a little bit of kindness and compassion. I'm proud of you for having the initiative to make a difference."
مادر: «من هم همینطور عزیزم. تو میتوانی با کمی مهربانی و دلسوزی کارهای بزرگی انجام دهی. به تو افتخار میکنم که این ابتکار عمل برای ایجاد تغییر را داشتی.
مکالمه انگلیسی درباره کمک به دیگران بین آنجلینا و ویلیام
ماشین آنجلینا در بزرگراه خراب شده و از کار افتاده است. ویلیام که در بزرگراه برای رسیدن به محل کار خود رانندگی میکند، پس از دیدن آنجلینا، میایستد و بدون اینکه او را بشناسد به کمک او میرود. و در نهایت این مکالمه انگلیسی که بیانگر انساندوستی و کمک به دیگران است، بین این دو صورت میگیرد.
Angelina: "Thank you so much for stopping to help me, I'm not sure what I would have done if you hadn't stopped. My car just stopped working and I didn't know what to do!"
آنجلینا: خیلی متشکرم که برای کمک به من توقف کردی، نمیدانم اگر توقف نمیکردی چه کار میکردم. ماشین من از کار افتاده و نمیدانم باید چه کار کنم!
William: "No worries, glad to be of help. I'm William, what's your name?"
ویلیام: نگران نباش، خوشحالم که کمکت میکنم. من ویلیام هستم، اسم شما چیه؟
Angelina: "My name is Angelina. Have we met before? You look really familiar."
آنجلینا: اسم من آنجلینا است. قبلاً همدیگر را دیدهایم؟ واقعاً آشنا به نظر میرسید.
William: "No, I don't think so. But you can never be too sure. Anyway, let me take a look and see what I can do for you."
ویلیام: نه، اینطور فکر نمیکنم و نمیتوانم با اطمینان بگویم. به هر حال، اجازه دهید نگاهی بیندازم و ببینم چه کاری میتوانم برای شما انجام دهم.
Angelina: "That would be wonderful! I have no idea what's wrong. It just died."
آنجلینا: عالیه! من نمیدانم چه مشکلی دارد. فقط موتور از کار ایستاد.
William: "Let me check the engine, it might be an issue with the spark plugs. Could be that something is wrong with the fuel line, or maybe a belt needs replacing, it might take a while, so why don't you relax while I work?"
ویلیام: اجازه دهید موتور را بررسی کنم، ممکن است مشکل از شمعها باشد. ممکن است مشکلی در خط سوخت باشد، یا شاید تسمه نیاز به تعویض داشته باشد، ممکن است کمی طول بکشد، چطوره زمانی که مشغول به کار هستم شما استراحت کنید؟
Angelina: "Thanks, that sounds great. I'll be over there on the side of the road, waiting for your good news."
آنجلینا: ممنون، عالیه. من آنجا در کنار جاده میروم و منتظر خبرهای خوب شما هستم.
William: "Will do. Hang in there, I'll get you back on the road in no time."
ویلیام: این کار را میکنم. کمی صبر کن، من تو را در کوتاهترین زمان به جاده برمیگردانم.
After about 30 minutes, William got Angelina's car up and running.
پس از حدود ۳۰ دقیقه، ویلیام ماشین آنجلینا را درست کرد.
Angelina: "Thank you so much for helping me. What did you find to be the problem?"
آنجلینا: خیلی ممنون که به من کمک کردی. مشکل از چی بود؟
William: "Well, You're all set. Nothing too serious, just a disconnected wire.
ویلیام: خب، همه چیز آمادست. چیز مهمی نیست، فقط یک سیم قطع شده بود.
Angelina: "That's a relief! I was so worried it was something worse. I guess I got lucky! Thank you so much for your help"
آنجلینا: خیالم راحت شد! من خیلی نگران بودم که چیز بدتری باشد. حدس میزنم خوششانس بودم! از کمک شما بسیار متشکرم
William: "Glad I could help. Now get on your way, you don't want to be late for work. It was nice meeting you, Angelina."
ویلیام: خوشحالم که توانستم کمکت کنم. حالا برو به کارت برس، قطعاً دوست نداری که دیر به کارت برسی. از دیدنت خوشحال شدم، آنجلینا.
مکالمه انگلیسی درباره کمک به دیگران بین کشیش و راشل
راشل برای انجام مناسک مذهبی خود به کلیسا مراجعه کرده است، او بعد از تمام شدن این مراسم دینی، درباره کمک به دیگران با کشیش گفتوگو میکند. به این مکالمه انگلیسی درباره کمک به دیگران دقت کنید.
Priest: Rachel, good to see you today. What can I do for you?
کشیش: راشل، خوشحالم که امروز شما را میبینم. چه کاری میتوانم برای شما انجام دهم؟
Rachel: I wanted to talk to you about how I can best help others. I’ve always felt a strong desire to give back, but I don’t always know the best way to go about it.
راشل: میخواستم در مورد اینکه چطور میتوانم به دیگران کمک کنم با شما صحبت کنم. من همیشه میل شدیدی برای نیکی کردن احساس میکردم، اما بهترین روش را برای انجام آن نمیدانم.
Priest: That’s a great desire to have, and it sounds like you’re very motivated to make a positive difference in the world. I believe there are many different ways you can make a difference in people’s lives.
کشیش: این یک آرزوی بزرگ است و به نظر میرسد که انگیزه زیادی برای ایجاد تغییر مثبت در جهان دارید. من معتقدم راههای مختلفی وجود دارد که میتوانید در زندگی افراد تغییر ایجاد کنید.
Rachel: What kind of things can I do to help?
راشل: چه کارهایی میتوانم برای کمک انجام دهم؟
Priest: Well, for starters, you could volunteer with a local charity or organization. It could be anything from helping out in the soup kitchen, to tutoring students, to sorting clothes for a shelter.
کشیش: خوب، برای شروع، میتوانید در یک موسسه یا سازمان خیریه محلی داوطلب شوید. این میتواند هر چیزی باشد، از کمک در آشپزخانه، تدریس خصوصی به دانشآموزان، تهیه کردن لباس برای بیپناهان.
Rachel: What about donating my time or money to those in need?
راشل: در مورد اهدای وقت یا پولم به نیازمندان چطور؟
Priest: Absolutely. Financial donations to an organization can be especially powerful and meaningful. But donating your time is just as important. You can become a mentor or tutor, or work with youth organizations to create safe and meaningful activities. You could also volunteer at hospitals, libraries, or senior centers.
کشیش: قطعا. کمکهای مالی به یک سازمان میتواند مفید و معنادار باشد. اما اهدای زمان به همان اندازه مهم است. میتوانید مربی شوید یا با سازمانهای جوانان برای ایجاد فعالیتهای ایمن و معنادار کار کنید. همچنین میتوانید در بیمارستانها، کتابخانهها یا مراکز سالمندان داوطلب شوید.
Rachel: These are all great ideas! I feel inspired to make a difference.
راشل: اینها همه ایدههای عالی هستند! احساس میکنم برای ایجاد تفاوت (از صحبتهای شما) الهام گرفتهام.
Priest: That’s wonderful to hear! Always remember that no matter how small your contribution, every effort counts and can make a huge difference. And don’t forget to reach out and help those in your own community, too.
کشیش: شنیدن این فوق العاده است! همیشه به یاد داشته باشید که مهم نیست سهم شما چقدر کوچک است، هر تلاشی مهم است و میتواند تفاوت بزرگی ایجاد کند. فراموش نکنید که به افراد جامعه خود نیز کمک کنید.
لغات پرکاربرد به انگلیسی درباره کمک به دیگران
در ادامه به بررسی لغات پرکاربردی میپردازیم که در هنگام مکالمه درباره کمک به دیگران به کار میروند.
- "Let me know how I can help"
به من اطلاع دهید که چگونه میتوانم کمک کنم.
ارائه کمک و نشان دادن اینکه شما برای هر چیزی که ممکن است نیاز باشد در دسترس هستید.
- "How can I best support you?"
چگونه میتوانم به بهترین شکل از شما حمایت کنم؟
به طور فعال از کسی بپرسید که چگونه میتوانید کمک و اعتبار ارائه دهید.
- "You're not alone"
شما تنها نیستید.
به کسی اطمینان دهید که منزوی نیست یا بدون کمک در حال مبارزه نیست.
- "Is there anything I can do?"
آیا کاری هست که بتوانم انجام دهم؟
ارائه کمک بدون سلب استقلال فردی.
- "Let's look at this together"
بیایید با هم به این موضوع نگاه کنیم.
به کسی نشان دهید که هر دوی شما با هم با یک چالش روبهرو هستید.
- "You are strong"
شما قوی هستید.
تشویق و توانمندسازی فردی که ممکن است احساس ضعف یا گمراهی کند.
- "What can I do to make this easier for you?"
چه کاری میتوانم انجام دهم تا این کار برای شما آسانتر شود؟
تلاش برای برداشتن مقداری از بار از دوش شخص.
- "It's not your fault"
تقصیر شما نیست.
امتناع از سرزنش و رهایی از هرگونه فشار احساس گناه.
- "There are many options"
گزینههای زیادی وجود دارد.
نشان میدهد که معتقدید راهی برای خروج از وضعیت فعلی وجود دارد.
- "You can do this"
شما میتوانید این کار را انجام دهید.
حمایت از توانایی یک فرد برای رسیدن به پتانسیل خود.
- "I'm here to listen"
من اینجا هستم تا گوش کنم.
اطمینان دادن به اینکه کسی میتواند افکارش شنیده شود و قضاوت نشود.
- "It's important to take care of yourself"
مهمه که از خودتون مراقبت کنید.
- "How do you feel about that?"
در مورد آن چه احساسی دارید؟
ابراز نگرانی فعال و تشویق گفتگو.
- "You deserve better"
شما لایق شرایط بهتری هستید.
به کسی اجازه دهید بداند که ارزش دارد و نیازی به پذیرش چیزهای ناخواسته ندارد.
- "It's normal to be scared"
طبیعی است که ترسیده باشید.
بیان اینکه همه ترسهایی دارند و خوب است که آنها را بپذیرید.
- "I believe in you"
من به تو ایمان دارم.
نشان دادن اعتماد به تواناییها و نقاط قوت یک نفر.
- "You don't have to do this alone"
لازم نیست این کار را به تنهایی انجام دهید.
به فرد یادآوری میکند که در صورت نیاز میتواند به کمک تکیه کند.
جمع بندی
در این مقاله ۳ مکالمه انگلیسی درباره کمک به دیگران را بررسی کردیم و عنوان کردیم که در مواقعی که قصد یاری رساندن به افراد یک جامعه را دارید، چگونه میتوانید سرصحبت را باز کنید و وارد عمل شوید.
با تمرین و ممارست در بحث مکالمه روزمره انگلیسی میتوانید به زبان انگلیسی تسلطی باورنکردنی پیدا کنید و بعد از مدتی بهراحتی در زمینه کمک به دیگران و هر مورد دیگری با افراد انگلیسیزبان به گفتوگو بپردازید.