مکالمه‌ی انگلیسی در مورد پست با ترجمه فارسی

در این بخش مکالمه‌ی انگلیسی در مورد پست با ترجمه فارسی آن را به شما ارائه خواهیم داد.

در دنیای امروز که همه‌ی نقاط دنیا به یکدیگر وصل شده‌اند، آموزش و بهبود مهارت‌های زبانی، امری کلیدی برای پیشرفت فردی و ارتقای ارتباطات است. آموزش مکالمه‌ی انگلیسی به‌صورت روزمره در زمینه‌های مختلف یک روش برای تقویت زبان است.

آشنایی با اصطلاحات و مکالمات مرتبط با خدمات پستی، فرصتی مناسب برای تقویت مهارت زبانی و بهبود ارتباطات روزمره است. در این مقاله چند مکالمه‌ی انگلیسی در مورد پست را برایتان آماده کرده‌ایم. تا انتها همراه ما باشید.

مکالمه‌ی انگلیسی در مورد پست بین الا و امیلی

الا می‌خواهد بسته‌ای را برای پسرعمویش به کانادا ارسال کند و در این راه با دوستش امیلی همراه می‌شود. بین آن‌ها گفت‌وگوی جالبی در ادارهی پست شکل می‌گیرد که به شرح زیر است:

Ella: Hi, Emily. I need to go to the post office. Do you want to come with me?

الا: سلام امیلی. باید برم اداره‌ی پست آیا می‌خواهید با من بیایید؟

Emily: Sure, why not? What do you need to do there?

امیلی: حتما، چرا که نه؟ در آنجا چه کاری باید انجام دهید؟

Ella: I need to send a package to my cousin in Canada. It's his birthday next week.

الا: من باید یک بسته برای پسرعمویم در کانادا بفرستم. هفته‌ی آینده تولدش است.

Emily: That's nice of you. What did you get him?

ایمیلی: این از مهربانی شماست. چه چیزی برای او گرفتی؟

Ella: I got him a Persian rug. He loves Persian culture and art.

الا: برایش فرش ایرانی گرفتم. او عاشق فرهنگ و هنر ایرانی است.

Emily: Wow, that's a great gift. How much does it weigh?

امیلی: وای، این یک هدیه‌ی عالی است. چقدر وزن دارد؟

Ella: It's not very heavy. It's about two kilograms.

الا: خیلی سنگین نیست. حدود دو کیلوگرم است.

Emily: OK, then it shouldn't be too expensive to send. Let's go to the post office and find out.

امیلی: باشه، پس ارسالش نباید خیلی گران باشد. بیا بریم اداره‌ی پست و بفهمیم.

Ella: All right, let's go.

الا: باشه، بریم.

(They arrive at the post office and wait in line.)

(آن‌ها به اداره‌ی پست می‌رسند و در صف منتظر می‌مانند.)

Ella: Look, there's a sign that says the post office offers different services. There's regular mail, express mail, registered mail, and courier service.

الا: ببین، تابلویی وجود دارد که می‌گوید اداره‌ی پست خدمات مختلفی ارائه می‌دهد. پست معمولی، پست سریع، پست سفارشی و خدمات پیک وجود دارد.

ادامه‌ی مکالمه انگلیسی درباره‌ی پست

Emily: Which one do you want to use?

امیلی: از کدام می‌خواهی استفاده کنی؟

Ella: I think I'll use express mail. It's faster and more reliable than regular mail. And it's cheaper than courier service.

الا: فکر می‌کنم از پست سریع استفاده کنم. سریع‌تر و قابل اعتمادتر از پست معمولی است و ارزان‌تر از خدمات پیک هم هست.

Emily: Good choice. How long does it take to deliver?

امیلی: انتخاب خوبی است. چقدر طول می‌کشد تا تحویل داده شود؟

Ella: It says here it takes about five to seven business days.

الا: اینجا می‌گوید حدود پنج تا هفت روز کاری طول می‌کشد.

Emily: That's not bad. It should arrive before his birthday then.

امیلی: این بد نیست. باید قبل از تولدش برسد.

Ella: I hope so.

الا: امیدوارم.

(They reach the counter and talk to the clerk.)

(آن‌ها به پیشخان می‌رسند و با منشی صحبت می‌کنند.)

Clerk: Hello, how can I help you?

منشی: سلام، چگونه می‌توانم به شما کمک کنم؟

Ella: Hi, I want to send this package to Canada by express mail, please.

الا: سلام، من می‌خواهم این بسته را از طریق پست سریع به کانادا ارسال کنم، لطفا.

Clerk: OK, let me weigh it and measure it. It's two kilograms and thirty centimeters by twenty centimeters by ten centimeters. That will be 25 dollars, please.

منشی: باشه، بگذارید وزنش کنم و اندازه بگیرم. دو کیلوگرم و ابعاد آن سی ‌سانتی‌متر در بیست ‌سانتی‌متر در ده‌ سانتی‌متر است. می‌شود ۲۵ دلار لطفا.

Ella: Here you go.

الا: بفرمایید.

Clerk: Thank you. Do you need a tracking number?

منشی: متشکرم. آیا به شماره‌ی پیگیری نیاز دارید؟

Ella: Yes, please.

الا: بله، لطفا.

Clerk: All right, here's your receipt and your tracking number. You can track your package online or by phone.

منشی: بسیار خوب، این رسید و شماره‌ی پیگیری شما است. می‌توانید بسته‌ی خود را آنلاین یا تلفنی پیگیری کنید.

Ella: Thank you very much.

الا: خیلی ممنون.

Clerk: You're welcome. Have a nice day.

منشی: خواهش می‌کنم. روز خوبی داشته باشید.

Ella: You too.

الا: شما هم همین‌طور.

(Ella and Emily leave the post office.)

(الا و امیلی اداره‌ی پست را ترک می‌کنند.)

Ella: That was easy. I'm glad I sent the package today.

الا: آسان بود. خوشحالم که امروز بسته را فرستادم.

Emily: Me too. I'm sure your cousin will love your gift.

امیلی: منم همین‌طور. من مطمئنم که پسرعمویت هدیه را دوست خواهد داشت.

مکالمه‌ی انگلیسی در مورد پست بین شارلوت و کارمند پست

شارلوت می‌خواهد نامه‌ای را به توکیو بفرستد و برای این کار به اداره‌ی پست مراجعه می‌کند. بین او و کارمند پست گفت‌وگویی شکل می‌گیرد که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:

Charlotte: Hi, I need to send this letter to Tokyo as soon as possible. How much does it cost?

شارلوت: سلام، من باید این نامه را در اسرع وقت به توکیو بفرستم. قیمت آن چند است؟

Postal worker: Let me see. This is an international express mail, right?

کارمند پست: بذار ببینم. این یک نامه‌ی سریع بین‌المللی است، درست است؟

Charlotte: Yes, that's right.

شارلوت: بله، درست است.

Postal worker: OK, it will cost you $35.50 and it will take about 3 to 5 business days to arrive.

کارمند پست: بسیار خوب، ۳۵/۵۰ دلار برای شما هزینه خواهد داشت و رسیدن آن حدود ۳ تا ۵ روز کاری طول می‌کشد.

Charlotte: $35.50? That's too expensive! Can't you make it cheaper?

شارلوت: ۳۵/۵۰ دلار؟ خیلی گران است! نمی‌توانید آن را ارزان‌تر کنید؟

Postal worker: I'm sorry, but this is the standard rate for this service. If you want to save some money, you can use the regular mail, but it will take longer.

کارمند پست: متاسفم، اما این نرخ استاندارد برای این سرویس است. اگر می‌خواهید مقداری پول پس‌انداز کنید، می‌توانید از پست معمولی استفاده کنید، اما زمان بیشتری طول می‌کشد.

Charlotte: How much longer?

شارلوت: تا کی؟

Postal worker: Well, it depends on the destination and the customs clearance, but it can take up to 15 business days or more.

کارمند پست: خب، بستگی به مقصد و ترخیص کالا از گمرک دارد، اما ممکن است تا ۱۵ روز کاری یا بیشتر طول بکشد.

Charlotte: 15 days? That's too long! I need this letter to get there by next week. It's very important.

شارلوت: پانزده روز؟ خیلی زیاده! من باید این نامه را تا هفته‌‌ی بعد برسانم. خیلی مهمه.

ادامه‌ی مکالمه‌ی انگلیسی درباره‌ی پست

Postal worker: I'm sorry, but this is the best option we have. You can either pay the express fee or take the risk of delay.

کارمند پست: متاسفم، اما این بهترین گزینه است. می‌توانید هزینه‌ی اکسپرس را بپردازید یا ریسک تاخیر را بپذیرید.

Charlotte: Oh, this is so frustrating. Why is it so hard to send a letter to Japan?

شارلوت: اوه، این خیلی ناامیدکننده است. چرا ارسال نامه به ژاپن این‌قدر سخت است؟

Postal worker: Well, Japan is very far from here, and there are many factors that can affect the delivery time, such as weather, traffic, security, etc.

کارمند پست: خب، ژاپن از اینجا بسیار دور است و عوامل زیادی وجود دارد که می‌تواند بر زمان تحویل تاثیر بگذارد، مانند آب‌وهوا، ترافیک، امنیت و…

Charlotte: But I thought Japan was very advanced and efficient. Don't they have a good postal system?

شارلوت: اما من فکر می‌کردم ژاپن بسیار پیشرفته و کارآمد است. آیا آن‌ها سیستم پستی خوبی ندارند؟

Postal worker: They do, but we have no control over what happens in their country. Sometimes, they have strict customs regulations that can cause delays or even returns.

کارمند پست: دارند اما ما کنترلی بر آنچه در کشورشان می‌افتد نداریم. گاهی اوقات، قوانین گمرکی سخت‌گیرانه‌ای دارند که می‌تواند باعث تاخیر یا حتی بازگشت شود.

Charlotte: Returns? What do you mean?

شارلوت: بازگشت؟ منظورت چیه؟

Postal worker: I mean, sometimes, they don't accept certain items or documents and they send them back to the sender.

کارمند پست: منظورم این است که بعضی مواقع اقلام یا مدارک خاصی را قبول نمی‌کنند و برای فرستنده برگشت می‌زنند.

Charlotte: What kind of items or documents?

شارلوت: چه نوع اقلام یا اسنادی؟

Postal worker: Well, for example, they don't allow any kind of animal products, such as meat, dairy, eggs, etc. They also don't allow any kind of drugs, weapons, explosives, etc. And they have some restrictions on cultural or religious materials, such as books, magazines, DVDs, etc.

کارمند پست: خب، برای مثال، هیچ نوع محصول حیوانی مانند گوشت، لبنیات، تخم‌مرغ و… را نمی‌پذیرند. همچنین هیچ نوع مواد مخدر، سلاح، مواد منفجره … را نمی‌پذیرند و محدودیت‌هایی روی محصولات فرهنگی یا مذهبی مانند کتاب، مجله، دی‌وی‌دی و… دارند.

Charlotte: Really? That's very strict. But I'm not sending any of those things. I'm just sending a letter.

شارلوت: واقعا؟ این خیلی سخت‌گیرانه است. ولی من هیچ‌کدام از آن چیزها را نمی‌فرستم من فقط نامه می‌فرستم.

Postal worker: I understand, but you still have to fill out a customs declaration form and attach it to the envelope.

کارمند پست: متوجه شدم، اما باز هم باید فرم اظهارنامه‌ی گمرکی را پر کنید و به پاکت ضمیمه کنید.

Charlotte: A customs declaration form? What's that?

شارلوت: فرم اظهارنامه‌ی گمرکی؟ آن چیست؟

Postal worker: It's a form that you have to fill out with your name, address, phone number, and the contents and value of your letter. You also have to sign it and declare that you are not sending anything prohibited or restricted.

کارمند پستی: فرمی است که باید نام، آدرس، شماره تلفن و محتویات و ارزش نامه‌ی خود را پر کنید. همچنین باید آن را امضا کنید و اعلام کنید که چیزی ممنوع یا محدودشده ارسال نمی‌کنید.

Charlotte: Wow, that's a lot of work. Do you have the form here?

شارلوت: واو، خیلی کار داره. فرم را اینجا دارید؟

Postal worker: Yes, I do. Here you go.

کارمند پست: بله، دارم. بفرمایید.

Charlotte: Thank you. Can you help me fill it out?

شارلوت: متشکرم. آیا می‌توانید به من کمک کنید تا آن را پر کنم؟

Postal worker: Sure, I can. Just follow the instructions and ask me if you have any questions.

کارمند پست: مطمئنا، می‌توانم. فقط دستورالعمل‌ها را دنبال کنید و اگر سوالی دارید از من بپرسید.

Charlotte: OK, thank you. You're very kind.

شارلوت: باشه، ممنون. شما خیلی مهربانید.

Postal worker: You're welcome. I'm just doing my job.

کارمند پست: خواهش می‌کنم. من فقط کارم را انجام می‌دهم.

Charlotte: Well, I appreciate it. I hope this letter gets there on time.

شارلوت: خب، من قدردانش هستم. امیدوارم این نامه به‌موقع برسد.

Postal worker: I hope so too. Good luck.

کارمند پست: من هم امیدوارم. موفق باشید.

مکالمه‌ی انگلیسی در مورد پست بین هارپر و ادیسون

هارپر و ادیسون دو کارمند پست هستند که در زمان استراحت خود با یکدیگر در مورد موضوعات مختلفی صحبت می‌کنند. به این گفت‌وگوی جالب، توجه کنید:

Harper: Hi, Addison. How are you today?

هارپر: سلام، ادیسون. امروز چطوری؟

Addison: I'm fine, thanks. How about you?

ادیسون: من خوبم، ممنون. تو چطور؟

Harper: I'm good, too. Just a bit tired from all the work.

هارپر: من هم خوبم. فقط کمی از این همه کار خسته شدم.

Addison: Yeah, me too. It's been a busy day at the post office.

ادیسون: آره، من هم همین‌طور. روز شلوغی در اداره‌ی پست بود.

Harper: Tell me about it. We had so many packages to sort and deliver.

هارپر: در مورد آن به من بگو. بسته‌های زیادی برای مرتب‌سازی و تحویل داشتیم.

Addison: I know, right? And some of them were really heavy or fragile.

ادیسون: می‌دانم، درست است؟ و برخی از آن‌ها واقعا سنگین یا شکننده بودند.

Harper: Yeah, I had to be extra careful with those ones. I don't want to damage anything or get a complaint from the customers.

هارپر: آره، من باید بیشتر مراقب آن‌ها می‌بودم. نمی‌خواهم به چیزی آسیب بزنم یا از طرف مشتریان شکایتی دریافت کنم.

Addison: Exactly. Speaking of customers, did you have any interesting ones today?

ادیسون: دقیقا. حالا که صحبت از مشتریان شد، آیا امروز مشتری جالبی داشتی؟

Harper: Well, there was this one lady who wanted to send a cake to her grandson in Canada.

هارپر: خب، این یک خانم بود که می‌خواست برای نوه‌اش در کانادا کیک بفرستد.

ادامه‌ی گفت‌وگوی انگلیسی بین هارپر و ادیسون

Addison: A cake? Really?

ادیسون: کیک؟ واقعا؟

Harper: Yeah, really. She said it was his birthday and she wanted to surprise him.

هارپر: بله، واقعا. گفت تولدش است و می‌خواهد او را سورپرایز کند.

Addison: Wow, that's sweet. But how did she pack it?

ادیسون: وای، این خیلی شیرینه. او چگونه آن را بسته‌بندی کرد؟

Harper: She just wrapped it in some plastic and put it in a cardboard box.

هارپر: او فقط آن را در مقداری پلاستیک پیچیده و در یک جعبه‌ی مقوایی گذاشت.

Addison: Oh, no. That's not good.

ادیسون: اوه، نه. این خوب نیست.

Harper: I know. I told her that it was not a good idea and that the cake might get spoiled or squashed during the transit.

هارپر: می‌دانم. به او گفتم که این ایده‌ی خوبی نیست و ممکن است کیک در حین حمل‌ونقل خراب یا له شود.

Addison: And what did she say?

ادیسون: و او چه گفت؟

Harper: She said she didn't care and that she was willing to take the risk. She said it was a special cake that she made herself and that her grandson would love it.

هارپر: او گفت که برایش مهم نیست و حاضر است ریسک کند. او گفت این یک کیک خاص است که خودش درست کرده و نوه‌اش آن را دوست دارد.

Addison: Well, I hope she's right. But I doubt it.

ادیسون: خب، امیدوارم حق با او باشد. اما من شک دارم.

ادامه‌ی مکالمه‌ی انگلیسی درباره‌ی پست

Harper: Me too. I felt bad for her, but I couldn't do anything. I just gave her the postage fee and wished her good luck.

هارپر: من هم همین‌طور. برای او حس بدی داشتم، اما نتونستم کاری بکنم. فقط هزینه‌ی پست را بهش دادم و برایش آرزوی موفقیت کردم.

Addison: Yeah, that's all you can do. Sometimes you just have to let people make their own mistakes.

ادیسون: بله، این تنها کاری است که می‌توانی انجام دهی. گاهی اوقات فقط باید به مردم اجازه دهید اشتباهات خود را انجام دهند.

Harper: True. Anyway, enough about work. How's your personal life going?

هارپر: درست است. به هر حال، در مورد کار کافی است. زندگی شخصی‌ات چطور پیش می‌رود؟

Addison: It's going well, thanks. I'm actually seeing someone new.

ادیسون: به‌خوبی پیش می‌رود، متشکرم. من با یک نفر جدید ملاقات می‌کنم.

Harper: Really? That's great. Who is it?

هارپر: واقعا؟ عالیه. کیه؟

Addison: His name is Ryan. He's a teacher at the local high school.

ادیسون: نام او رایان است. او معلم دبیرستان محلی است.

Harper: Wow, a teacher. That's impressive. How did you meet him?

هارپر: عجب، یک معلم. جالب است. چطور با او آشنا شدی؟

Addison: I met him at the library. We both like reading and we started talking about books.

ادیسون: من او را در کتابخانه ملاقات کردم. ما هر دو به مطالعه علاقه داریم و شروع کردیم به صحبت در مورد کتاب.

Harper: That's nice. What kind of books do you like?

هارپر: خیلی خوبه. چه نوع کتاب‌هایی را دوست داری؟

Addison: I like fiction, especially fantasy and sci-fi. How about you?

ادیسون: من داستان‌های تخیلی، به‌خصوص فانتزی و علمی - تخیلی را دوست دارم. شما چطور؟

Harper: I like non-fiction, especially history and biography. I like to learn about real people and events.

هارپر: من داستان‌های واقعی را دوست دارم، به‌خصوص تاریخ و زندگینامه. دوست دارم درباره‌ی افراد و رویدادهای واقعی بیاموزم.

Addison: That's cool. We have different tastes, but we can still be friends.

ادیسون: خیلی خوبه. ما سلیقه‌های متفاوتی داریم، اما هنوز هم می‌توانیم دوست باشیم.

Harper: Of course. I respect your preferences. So, how's Ryan? Is he nice?

هارپر: البته. من به ترجیحات تو احترام می‌گذارم. خب، رایان چطوره؟ آیا او خوب است؟

Addison: He's very nice. He's smart, funny, kind, and handsome.

ادیسون: خیلی خوب است. او باهوش، بامزه، مهربان و خوش‌تیپ است.

Harper: He sounds perfect. I'm happy for you.

هارپر: عالی به نظر می‌رسد. برات خوشحالم.

Addison: Thank you, Harper. You're a good friend.

ادیسون: متشکرم هارپر. تو دوست خوبی هستی.

Harper: You're welcome. And you're a good friend, too.

هارپر: خواهش می‌کنم و تو هم دوست خوبی هستی.

Addison: Thanks. Well, I guess we should get back to work. We still have some packages to deliver.

ادیسون: ممنون. خب، حدس می‌زنم باید به سر کار برگردیم. هنوز چند بسته برای تحویل داریم.

Harper: Yeah, you're right. Let's go.

هارپر: آره، حق با توئه. بیا بریم.

Addison: OK, see you later.

ادیسون: باشه، بعدا می‌بینمت.

Harper: Bye, take care.

هارپر: خداحافظ، مواظب خودت باش.

سخن پایانی

در این مقاله چند مکالمه‌ی انگلیسی در مورد پست را با هم مرور کردیم. تمرین مکالمه‌ی روزمره‌ی انگلیسی مرتبط با پست و خدمات اداره‌ی پست می‌تواند به بهبود مهارت‌های زبانی و ارتقای توانایی‌های ارتباطی شما کمک زیادی کند. به عبارت دیگر، آشنایی با موضوعات روزمره مانند پست، به ما کمک می‌کند تا بهتر و روان‌تر در مکالمات روزمره‌ی انگلیسی شرکت کنیم و در ارتباط با دیگران موثرتر باشیم.