مکالمه‌ی انگلیسی در مورد دندان‌درد با ترجمه‌ی فارسی

در این بخش مکالمه‌ی انگلیسی در مورد دندان‌درد با ترجمه‌ی فارسی آن را ارائه می‌دهیم.

آموزش مکالمه‌ی انگلیسی درباره‌ی دندان‌درد موضوع امروز مقاله‌ی ما است. این مکالمات شامل گفت‌وگوهای مربوط به علائم، عوامل، تشخیص، درمان و پیشگیری از دندان‌درد است. این مکالمات به شما کمک می‌کنند تا با اعتماد‌به‌نفس بتوانید با دندانپزشک خود صحبت کنید و از خدمات دندانپزشکی برخوردار شوید. تا انتها همراه ما باشید.

مکالمه‌ی انگلیسی در مورد دندان‌درد بین ناتالی و دندانپزشک

ناتالی با دندان‌دردی شدید به دندانپزشک خود مراجعه می‌کند. دندانپزشک پس از بررسی‌های مختلف متوجه علت آن می‌شود و برای درمان آن اقدامات لازم را انجام می‌دهد. این مکالمه‌ی انگلیسی بین آن‌ها شکل می‌گیرد:

Natalie: Hi, I have an appointment for 10 o'clock. My name is Natalie.

ناتالی: سلام، من برای ساعت ۱۰ وقت دارم. اسم من ناتالی است.

Dentist: Hi Natalie, I'm Dr. Lee. Please come in and have a seat.

دندانپزشک: سلام ناتالی، من دکتر لی هستم. لطفا بیایید و بنشینید.

Natalie: Thank you, doctor.

ناتالی: ممنون دکتر.

Dentist: So, what seems to be the problem?

دندانپزشک: خب، مشکل چیه؟

Natalie: Well, I have a terrible toothache on the left side of my mouth. It's been bothering me for a few days now.

ناتالی: خب، من یک دندان‌درد وحشتناک در سمت چپ دهانم دارم. الان چند روزه داره اذیتم می‌کنه.

Dentist: I see. Do you know which tooth is causing the pain?

دندانپزشک: متوجهم. آیا می‌دانید کدام دندان باعث درد می‌شود؟

Natalie: I think it's the second molar from the back.

ناتالی: فکر می‌کنم دندان دوم از عقبه.

Dentist: OK, let me take a look. Open your mouth wide, please. Hmm, I can see some decay on that tooth. It looks like you have a cavity.

دندانپزشک: باشه، بذار یه نگاهی بندازم. دهنتو کامل باز کن لطفا هوم، من مقداری پوسیدگی روی آن دندان می‌بینم. به نظر می‌رسد که یک پوسیدگی دارید.

Natalie: Oh no, that's not good.

ناتالی: اوه نه این خوب نیست.

Dentist: Don't worry, it's not too serious. We can fix it with a filling. But first, we need to take an X-ray to see how deep the cavity is.

دندانپزشک: نگران نباش، خیلی جدی نیست. می‌توانیم آن را با پر کردن درست کنیم. اما ابتدا باید یک عکس اشعه ایکس بگیریم تا ببینیم عمق پوسیدگی چقدر است.

Natalie: OK, I understand.

ناتالی: باشه، فهمیدم.

Dentist: All right, I'll be back in a minute. Just relax and listen to some music.

دندانپزشک: باشه، یک دقیقه دیگه برمی‌گردم. فقط استراحت کنید و کمی موسیقی گوش دهید.

Natalie: Thank you, doctor.

ناتالی: ممنون دکتر.

(After a while, the dentist returns with the X-ray results.)

(پس از مدتی، دندانپزشک با نتایج اشعه‌ی ایکس برمی‌گردد.)

Dentist: OK, Natalie, I have some good news and some bad news. The good news is that the cavity is not very deep, so we can fill it without any problem. The bad news is that the tooth is infected, so you need to take some antibiotics before we can do the filling.

دندانپزشک: باشه ناتالی، چند خبر خوب و چند خبر بد دارم. خبر خوب این است که این پوسیدگی خیلی عمیق نیست، بنابراین می‌توانیم بدون مشکل آن را پر کنیم. خبر بد این است که دندان عفونی شده است، بنابراین قبل از اینکه بتوانیم پر کردن دندان را انجام دهیم باید آنتی‌بیوتیک مصرف کنید.

Natalie: Oh, I see. How long do I have to take antibiotics?

ناتالی: اوه، متوجهم. چه مدت باید آنتی‌بیوتیک مصرف کنم؟

Dentist: You have to take them for a week, twice a day. Here is the prescription. You can get them at any pharmacy.

دندانپزشک: باید این قرص‌ها را یک هفته، دو بار در روز مصرف کنید. این نسخه‌ی شما است. می‌توانید این قرص‌ها را از هر داروخانه‌ای تهیه کنید.

Natalie: All right, thank you. And when can I come back for the filling?

ناتالی: باشه، ممنون و چه زمانی می‌توانم برای پر کردن برگردم؟

Dentist: You can come back next week, after you finish the antibiotics. I'll make an appointment for you. How about next Thursday at 10 o'clock?

دندانپزشک: می‌توانید هفتهی بعد، بعد از اتمام آنتی‌بیوتیک‌ها برگردید. من یک نوبت برای شما می‌گذارم. پنج‌شنبه‌ی بعدی ساعت ۱۰ چطوره؟

Natalie: That sounds good. Thank you, doctor.

ناتالی: خوبه. ممنونم دکتر.

Dentist: You're welcome, Natalie. And in the meantime, if you have any pain, you can take some over-the-counter painkillers, like ibuprofen or acetaminophen. But don't take aspirin, because it can make the bleeding worse.

دندانپزشک: خواهش می‌کنم، ناتالی و در عین حال، اگر درد دارید، می‌توانید از مسکن‌های بدون نسخه مانند ایبوپروفن یا استامینوفن استفاده کنید. اما آسپرین مصرف نکنید، زیرا می‌تواند خونریزی را بدتر کند.

Natalie: OK, I'll remember that. Thank you for your advice, doctor.

ناتالی: باشه، یادم می‌مونه. ممنون از راهنمایی‌تون، دکتر.

Dentist: You're welcome, Natalie. And don't forget to brush your teeth twice a day and floss daily. That will help prevent further decay and infection.

دندانپزشک: خواهش می‌کنم، ناتالی و فراموش نکنید که روزی دو بار مسواک بزنید و روزانه از نخ دندان استفاده کنید. این به جلوگیری از پوسیدگی و عفونت بیشتر کمک می‌کند.

Natalie: I will, doctor. Thank you for your help.

ناتالی: انجام خواهم داد، دکتر. از کمک شما متشکرم.

Dentist: You're welcome, Natalie. Have a nice day.

دندانپزشک: خواهش می‌کنم، ناتالی. روز خوبی داشته باشید.

Natalie: You too, doctor. Bye.

ناتالی: شما هم دکتر. خداحافظ.

Dentist: Bye, Natalie. See you next week.

دندانپزشک: خداحافظ ناتالی. هفته‌ی آینده می‌بینمت.

جملات و اصطلاحات مهم مکالمه‌ی انگلیسی در مورد دندان‌درد

I have an appointment for 10 o'clock.

این جمله نشان می‌دهد که شما قبلا با دندانپزشک تماس گرفته‌اید و یک زمان مشخص برای ملاقات با او انتخاب کرده‌اید.

I have a terrible toothache on the left side of my mouth.

این جمله را می‌توانید برای توصیف مشکل خود به دندانپزشک به کار ببرید.

I think it's the second molar from the back.

این جمله را می‌توانید برای نشان دادن دندانی که درد می‌کند به دندانپزشک به کار ببرید.

I can see some decay on that tooth. It looks like you have a cavity.

این جمله را دندانپزشک برای تشخیص وضعیت دندان شما به کار می‌برد.

We can fix it with a filling.

این جمله را دندانپزشک برای پیشنهاد راه‌حل برای مشکل شما به کار می‌برد.

We need to take an X-ray to see how deep the cavity is.

این جمله را دندانپزشک برای توضیح دلیل نیاز به عکس‌برداری از دندان شما به کار می‌برد.

You need to take some antibiotics before we can do the filling.

این جمله را دندانپزشک برای توضیح دلیل نیاز به مصرف دارو قبل از پر کردن دندان شما به کار می‌برد.

You can take some over-the-counter painkillers, like ibuprofen or acetaminophen.

این جمله را دندانپزشک برای توصیه به شما برای کاهش درد دندان به کار می‌برد.

Don't forget to brush your teeth twice a day and floss daily.

این جمله را دندانپزشک برای یادآوری به شما برای رعایت بهداشت دهان و دندان به کار می‌برد.

مکالمه‌ی انگلیسی در مورد دندان‌درد بین کلر و آلیا

کلر و آلیا دوستانی صمیمی هستند. آلیا روز گذشته دندان‌درد وحشتناکی را تجربه کرد. دوستش کلر که از این موضوع مطلع شد برای پرسیدن حال آلیا پیش او می‌رود و مکالمه‌ی انگلیسی زیر بین آن‌ها شکل می‌گیرد:

Claire: Hi, Aaliyah. How are you feeling today?

کلر: سلام آلیا. امروز چطوری؟

Aaliyah: Hi, Claire. I'm feeling much better, thank you. I had a terrible toothache yesterday.

آلیا: سلام، کلر. حالم خیلی بهتر است، ممنون. دیروز دندان‌درد وحشتناکی داشتم.

Claire: Oh, no. That sounds awful. What happened?

کلر: اوه، نه. افتضاح به نظر می‌رسد. چی شد؟

Aaliyah: Well, I was eating some ice cream and suddenly I felt a sharp pain in my lower left molar. It was so bad that I couldn't finish my dessert.

آلیا: خب، داشتم بستنی می‌خوردم که ناگهان درد شدیدی در دندان آسیاب پایین چپم احساس کردم. آن‌قدر بد بود که نتونستم دسرمو تموم کنم.

Claire: Ouch. That must have hurt a lot. Did you go to the dentist?

کلر: اوه. این باید خیلی درد داشته باشد. دندانپزشکی رفتی؟

Aaliyah: Yes, I did. He took an X-ray and found out that I had a cavity. He said I needed a filling as soon as possible.

آلیا: بله، رفته‌ام. او عکس گرفت و متوجه شد که من پوسیدگی دارم. گفت که در اسرع وقت نیاز به پر کردن دارم.

Claire: I'm sorry to hear that. How did the filling go?

کلر: از شنیدن این حرف متاسفم. پر کردن چطور پیش رفت؟

Aaliyah: It was not too bad. The dentist gave me a local anesthetic and drilled the decayed part of my tooth. Then he filled it with a composite material. It took about 20 minutes.

آلیا: خیلی بد نبود. دندانپزشک به من یک بی‌حسی موضعی داد و قسمت پوسیده‌ی دندانم را سوراخ کرد. سپس آن را با یک ماده‌ی ترکیبی پر کرد. حدود ۲۰ دقیقه طول کشید.

Claire: That's good. Did it hurt afterwards?

کلر: این خوب است. بعدش درد داشت؟

Aaliyah: No, not really. The anesthetic wore off after a few hours and I felt some minor discomfort, but nothing serious. The dentist told me to avoid hot and cold foods and drinks for a day or two and to brush and floss regularly.

آلیا: نه، نه واقعا. داروی بی‌حسی بعد از چند ساعت از بین رفت و احساس ناراحتی جزئی کردم، اما چیز جدی نبود. دندانپزشک به من گفت یکی دو روز از خوردن غذاها و نوشیدنی‌های سرد و گرم پرهیز کنم و مرتب مسواک بزنم و نخ دندان بکشم.

Claire: That sounds like good advice. I'm glad you're feeling better now.

کلر: به نظر توصیه‌ی خوبی است. خوشحالم که الان احساس بهتری داری.

Aaliyah: Thank you, Claire. You're very kind. Have you ever had a toothache?

آلیا: متشکرم، کلر. تو خیلی مهربونی. آیا تا به حال دندان‌درد داشته‌ای؟

Claire: Yes, I have. When I was a kid, I had a lot of tooth problems. I ate too many sweets and didn't brush my teeth properly. I had several cavities and even a root canal once.

کلر: بله، داشتم. وقتی که بچه بودم، مشکلات زیادی با دندان‌هایم داشتم. شیرینی‌های زیادی می‌خوردم و دندان‌هایم را درست مسواک نمی‌زدم. چندین پوسیدگی و حتی یک عصب‌کشی داشتم.

Aaliyah: Wow. That sounds horrible. How did you cope with that?

آلیا: عجب. وحشتناک به نظر می‌رسد. چگونه با آن کنار آمدی؟

Claire: Well, I learned my lesson the hard way. I started to take better care of my teeth and visit the dentist regularly. I also cut down on sugar and switched to sugar-free gum.

کلر: خب، من درسم را به‌سختی یاد گرفتم. شروع کردم به مراقبت بهتر از دندان‌هایم و منظم به دندانپزشک مراجعه می‌کنم. شکر را هم کم کردم و به آدامس بدون قند روی آوردم.

نکته: جمله‌ی I learned my lesson the hard way می‌تواند به صورت‌های «من پشت دستم را داغ کردم.» یا «من عبرت گرفتم.» ترجمه شود.

Aaliyah: That's smart. I should do the same. I don't want to have another toothache ever again.

آلیا: این هوشمندانه است. من باید همین کار را بکنم. من دیگر نمی‌خواهم دندان‌درد دیگری داشته باشم.

Claire: Me neither. They're the worst. Let's make a pact to keep our teeth healthy and happy.

کلر: من هم نه. دندان‌درد بدترین‌ درد است. بیا قول بدیم که دندان‌هایمان را سالم و شاد نگه داریم.

Aaliyah: Deal. And let's celebrate by having some ice cream. Just kidding.

آلیا: قبول و بیا با خوردن بستنی جشن بگیریم. شوخی می‌کنم.

Claire: Haha. You're funny, Aaliyah. I like you.

کلر: هاها. تو بامزه‌ای آلیا. من ازت خوشم میاد.

Aaliyah: I like you too, Claire. You're a good friend.

آلیا: من هم تو را دوست دارم، کلر. تو دوست خوبی هستی.

جملات و اصطلاحات مهم مکالمه‌ی انگلیسی در مورد دندان‌درد

I had a terrible toothache yesterday.

این جمله راهی برای ابراز درد دندان به زبان انگلیسی است.

I felt a sharp pain in my lower left molar.

این جمله راهی برای توصیف محل و نوع درد دندان است.

مکالمه‌ی انگلیسی در مورد دندان‌درد بین کایلی و نویا

نویا سفری پر ماجرا را در ایتالیا پشت سر گذاشته است. او در این سفر به‌جای لذت بردن از مناظر جذاب ایتالیا درگیر دندان‌درد می‌شود. همین موضوع روی کیفیت سفرش تاثیر می‌گذارد و در این رابطه با کایلی که یکی از دوستان صمیمی‌اش است، صحبت می‌کند. به این گفت‌وگوی جالب، توجه کنید:

Kaylee: Hi Nevaeh, how was your trip to Italy?

کایلی: سلام نویا، سفرت به ایتالیا چطور بود؟

Nevaeh: Hi Kaylee, it was amazing. I had so much fun and saw many beautiful places.

نویا: سلام کایلی، فوق‌العاده بود. خیلی لذت بردم و جاهای زیبای زیادی دیدم.

Kaylee: That's great. Did you try any of the famous Italian dishes?

کایلی: عالیه. آیا غذاهای معروف ایتالیایی را امتحان کردی؟

Nevaeh: Yes, I did. I had pizza, pasta, gelato, and tiramisu. They were all delicious.

نویا: بله، امتحان کردم. پیتزا، پاستا، ژلاتو و تیرامیسو خوردم. همه‌شون خوشمزه بودند.

Kaylee: Yummy. I'm jealous. But I heard you had some trouble with your tooth. What happened?

کایلی: نوش جان. حسودیم شد. اما شنیدم که با دندانت مشکل داشتی. چه اتفاقی افتاد؟

Nevaeh: Oh, that was a nightmare. On the second day of my trip, I felt a sharp pain in my lower left molar. It was so bad that I couldn't eat or sleep.

نویا: اوه، یک کابوس بود. در روز دوم سفر درد شدیدی در دندان آسیاب پایین چپم احساس کردم. آن‌قدر بد بود که نه می‌توانستم بخورم و نه بخوابم.

Kaylee: Ouch. That sounds awful. Did you go to the dentist?

کایلی: اوه. افتضاح به نظر می‌رسه. دندانپزشکی رفتی؟

Nevaeh: Yes, I did. But it was not easy to find one. I didn't speak any Italian, and most of the dentists were closed for the weekend. I had to use Google Translate and ask some locals for help.

نویا: آره، پیدا کردم. اما پیدا کردنش راحت نبود. من ایتالیایی بلد نبودم و اکثر دندان‌پزشک‌ها تا آخر هفته تعطیل بودند. مجبور شدم از گوگل ترنسلیت استفاده کنم و از مردم محلی کمک بگیرم.

Kaylee: How did you manage that?

کایلی: چطور توانستی آن را مدیریت کنی؟

Nevaeh: Well, I typed "dentist near me" in Google and got some results. Then I called the first one on the list and said "Ciao, ho mal di denti. Posso venire da voi?"

نویا: خب، من توی گوگل نوشتم «دندان‌پزشک نزدیک من» و چند تا نتیجه گرفتم. بعد زنگ زدم به اولین نفری که توی لیست بود و گفتم Ciao, ho mal di denti. Posso venire da voi?"؟"

Kaylee: What does that mean?

کایلی: یعنی چی؟

Nevaeh: It means "Hello, I have a toothache. Can I come to you?"

نویا: یعنی «سلام، من دندون درد دارم می‌تونم بیام پیشتون؟»

Kaylee: And what did they say?

کایلی: و آن‌ها چه گفتند؟

Nevaeh: They said "Si, certo. Venite subito. Siamo aperti fino alle cinque."

نویا: آن‌ها گفتند: "Si, certo. Venite subito. Siamo aperti fino alle cinque".

Kaylee: And that means?

کایلی: و این یعنی؟

Nevaeh: It means "Yes, of course. Come right away. We are open until five."

نویا: یعنی «بله البته همین الان بیا تا پنج باز هستیم.»

Kaylee: Wow, you were lucky. So you went to the dentist and got your tooth fixed?

کایلی: وای، تو خوش‌شانس بودی. پس به دندانپزشکی رفتی و دندانت را درست کردی؟

Nevaeh: Not exactly. When I got there, I realized that the dentist was not a regular dentist, but a cosmetic dentist. He specialized in teeth whitening, veneers, and implants. He didn't do any root canals or fillings.

نویا: نه دقیقا. وقتی به آنجا رسیدم، متوجه شدم که دندانپزشک یک دندانپزشک معمولی نیست، بلکه یک دندانپزشک زیبایی است. او در سفید کردن دندان، روکش و ایمپلنت تخصص داشت. او هیچ عصب‌کشی یا پرکردن انجام نداد.

Kaylee: Oh no. That's not what you needed.

کایلی: اوه نه. این چیزی نیست که نیاز داشتی.

Nevaeh: No, it wasn't. But he was very nice and tried to help me. He gave me some painkillers and antibiotics, and referred me to another dentist who could do the procedure I needed.

نویا: نه، این‌طور نبود. او خیلی مهربان بود و سعی کرد به من کمک کنه. او به من داروهای ضد درد و آنتی‌بیوتیک داد و من را به دندان‌پزشک دیگری معرفی کرد که می‌توانست عملی که من نیاز داشتم را انجام بدهد.

Kaylee: Did you go to the other dentist then?

کایلی: اون‌وقت پیش دندانپزشک دیگه رفتی؟

Nevaeh: Yes, I did. But I had to wait until Monday, because he was also closed for the weekend. So I spent two more days in agony, and couldn't enjoy my trip at all.

نویا: بله، رفتم. اما باید تا دوشنبه صبر می‌کردم، چون او هم برای آخر هفته تعطیل بود؛ بنابراین دو روز دیگر را در عذاب گذراندم و اصلا نتوانستم از سفرم لذت ببرم.

Kaylee: I'm so sorry, Nevaeh. That's terrible.

کایلی: خیلی متاسفم، نویا. این وحشتناکه.

Nevaeh: It's okay, Kaylee. It's not your fault. It was just bad luck. But I learned a valuable lesson. Next time I travel, I will make sure to have a travel insurance that covers dental emergencies, and to check the reviews and ratings of the dentists before I call them.

نویا: اشکالی نداره کایلی. تقصیر تو نیست. فقط بدشانسی بود. اما درس ارزشمندی گرفتم. دفعه‌ی بعد که به سفر می‌روم، مطمئن می‌شوم که بیمه‌ی مسافرتی دارم که اورژانس‌های دندانپزشکی را پوشش می‌دهد و قبل از تماس با دندانپزشکان، نظرات و رتبه‌بندی‌های دندانپزشکان را بررسی می‌کنم.

Kaylee: That's a good idea, Nevaeh. I hope you feel better now.

کایلی: این ایده‌ی خوبی است، نویا. امیدوارم الان احساس بهتری داشته باشی.

Nevaeh: Thank you, Kaylee. I do feel better now. The other dentist did a great job, and I'm pain-free now.

نویا: ممنون کایلی. الان احساس بهتری دارم. دندانپزشک دیگر کار بسیار خوبی انجام داد و من اکنون دردی ندارم.

Kaylee: Well, I wish you all the best, Nevaeh. And I hope you can go back to Italy someday and enjoy it without any problems.

کایلی: خب، برایت بهترین‌ها را آرزو می‌کنم، نویا و امیدوارم روزی بتوانید به ایتالیا برگردید و بدون هیچ مشکلی از آن لذت ببرید.

Nevaeh: Thank you, Kaylee. You're such a good friend. I hope so too.

نویا: ممنون کایلی. تو خیلی دوست خوبی هستی. منم امیدوارم.

جملات و اصطلاحات مهم مکالمه‌ی انگلیسی در مورد دندان‌درد

Hi Nevaeh, how was your trip to Italy?

این جمله مهم است چون یک راه خوب برای شروع یک مکالمه‌ی دوستانه است.

Did you try any of the famous Italian dishes?

این جمله نشان می‌دهد که شما به فرهنگ و غذای کشوری که دوستتان به آن سفر کرده‌ علاقه‌مند هستید و می‌خواهید نظرش را بشنوید.

I had to use Google Translate and ask some locals for help.

این جمله نشان می‌دهد که دوستتان با مشکل زبان روبه‌رو شده‌ ولی با استفاده از یک ابزار آنلاین و کمک مردم محلی آن را حل کرده‌ است.

سخن پایانی

در این مقاله، چند مکالمه‌ی انگلیسی را در مورد دندان‌درد به شما آموزش دادیم. این فرصت هیجان‌انگیز برای مکالمه‌ی روزمره‌ی انگلیسی درباره‌ی دندان‌درد و مسائل مربوط به دندانپزشکی را از دست ندهید.