مکالمه‌ی انگلیسی در مورد تخت جمشید با ترجمه‌ی فارسی

در این بخش به ارائه‌ی ٰمکالمه‌ی انگلیسی در مورد تخت جمشید با ترجمه‌ی فارسی آن می‌پردازیم.

تخت جمشید یکی از شگفت‌انگیزترین میراث‌ فرهنگی جهان است. علاوه‌بر‌این یک موضوع خوب برای آموزش مکالمه‌ی انگلیسی است. در این مقاله چند مکالمه‌ی انگلیسی در مورد تخت جمشید را برایتان آماده کرده‌ایم. تا انتها در سفری به گذشته همراه ما باشید.

مکالمه‌ی انگلیسی در مورد تخت جمشید بین اسکات و جاستین

اسکات در سفری که به ایران داشته از مکان‌های تاریخی مختلف از جمله تخت جمشید دیدن کرده است. تخت جمشید آن‌قدر برای او جذاب و شگفت‌انگیز بوده که او تصمیم می‌گیرد در مورد این موضوع با جاستین صحبت کند. به این مکالمه‌ی انگلیسی جذاب توجه کنید:

Scott: Hi Justin, how are you?

اسکات: سلام جاستین، خوبی؟

Justin: I'm good, thanks. How about you?

جاستین: من خوبم، ممنون. تو چطور؟

Scott: I'm fine, too. I just came back from Iran yesterday.

اسکات: من هم خوبم. همین دیروز از ایران برگشتم.

Justin: Really? How was your trip?

جاستین: واقعا؟ سفرت چطور بود؟

Scott: It was amazing. I visited many historical and cultural sites, but the most impressive one was Persepolis.

اسکات: شگفت‌انگیز بود. از مکان‌های تاریخی و فرهنگی زیادی بازدید کردم، اما تاثیرگذارترین آن‌ها پرسپولیس بود.

Justin: Persepolis? What is that?

جاستین: پرسپولیس؟ اون چیه؟

Scott: Persepolis was the ceremonial capital of the ancient Persian Empire. It was built by the kings Darius, Xerxes and Artaxerxes in the 6th and 5th centuries BC. It's located about 60 km northeast of Shiraz, in the Fars province of Iran.

اسکات: پرسپولیس پایتخت تشریفاتی امپراتوری ایران باستان بود. این بنا توسط پادشاهان داریوش، خشایارشا و اردشیر در قرن ششم و پنجم قبل از میلاد ساخته شد. این شهر در ۶۰ کیلومتری شمال شرقی شیراز در استان فارس واقع شده است.

Justin: Wow, that sounds fascinating. What did you see there?

جاستین: وای، به نظر جذاب می‌رسد. اون‌جا چی دیدی؟

Scott: Well, I saw the ruins of the magnificent palaces, halls, and stairways that were decorated with elaborate reliefs and sculptures. The architecture and art of Persepolis reflect the glory and power of the Persian Empire, as well as its cultural diversity and tolerance.

اسکات: خب، من ویرانه‌های کاخ‌ها، تالارها و پله‌های باشکوه را دیدم که با تندیس‌ها و مجسمه‌های پیچیده تزیین شده بودند. معماری و هنر پرسپولیس بازتابی از شکوه و قدرت امپراتوری ایران، همچنین تنوع و مدارای فرهنگی آن است.

Justin: Can you give me some examples of the reliefs and sculptures?

جاستین: می‌توانید چند نمونه از نقش برجسته‌ها و مجسمه‌ها را به من توضیح بدهی؟

Scott: Sure. One of the most famous ones is the Gate of All Nations, which was the main entrance to the complex. It has two pairs of colossal bull-headed winged human figures that guard the gate. Above the gate, there is a trilingual inscription in Old Persian, Elamite and Babylonian, that says: "I am Xerxes, the great king, the king of kings, the king of the lands of many peoples, the king of this vast earth far and wide, son of King Darius, an Achaemenid."

اسکات: حتما. یکی از مشهورترین آن‌ها دروازه‌‌ی ملل است که ورودی اصلی به مجموعه بود. این دروازه دو جفت انسان بالدار با سر گاو عظیم‌الجثه دارد که دروازه را نگه می‌دارند. بالای دروازه، یک کتیبه‌‌ی سه‌زبانه به زبان‌های باستانی ایرانی، عیلامی و بابلی وجود دارد که می‌گوید: «من خشایارشا، شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه سرزمین‌های بسیاری از مردم، شاه این زمین گسترده تا دوردست، پسر داریوش شاه، هخامنشی هستم.»

Justin: That's impressive. What else did you see?

جاستین: قابل توجه است. دیگه چی دیدی؟

Scott: I also saw the Apadana, which was the largest and most splendid hall in Persepolis. It was used for receiving delegations and guests from different parts of the empire. The walls and columns of the Apadana are covered with reliefs that depict the scenes of the royal audience, the processions of the Persian nobles and the tribute bearers from various nations. The reliefs show the diversity and richness of the peoples and cultures under the Persian rule, such as the Medes, the Elamites, the Egyptians, the Indians, the Ethiopians, the Armenians, the Greeks, and many others.

اسکات: آپادانا را هم دیدم که بزرگ‌ترین و باشکوه‌ترین کاخ تخت جمشید بود. از آن برای پذیرایی از هیئت‌ها و مهمانان از نقاط مختلف امپراتوری استفاده می‌شد. دیوارها و ستون‌های آپادانا با نقش‌برجسته‌هایی پوشانده شده است که صحنه‌های تماشاگران سلطنتی، موکب‌های اشراف ایرانی و خراج‌آوران ملل مختلف را به تصویر می‌کشد. نقوش برجسته تنوع و غنای اقوام و فرهنگ‌های تحت فرمانروایی پارسیان، مانند مادها، عیلامیان، مصریان، هندی‌ها، اتیوپیایی‌ها، ارمنی‌ها، یونانی‌ها و بسیاری دیگر را نشان می‌دهد.

Justin: That's amazing. How did you feel when you saw those reliefs?

جاستین: شگفت‌انگیز است. وقتی آن نقش‌برجسته‌ها را دیدی چه احساسی داشتی؟

Scott: I felt awe and admiration for the ancient Persians and their achievements. I also felt curious and eager to learn more about their history and culture. I think Persepolis is a masterpiece of human civilization and a testament to the Persian legacy.

اسکات: من نسبت به ایرانیان باستان و دستاوردهای آن‌ها احساس هیبت و تحسین داشتم. همچنین کنجکاو و مشتاق به دانستن بیشتر در مورد تاریخ و فرهنگ آن‌ها بودم. به‌نظر من تخت جمشید شاهکار تمدن بشری و گواهی بر میراث ایرانی است.

Justin: I agree with you. Persepolis sounds like a wonderful place to visit. Thank you for sharing your experience with me, Scott.

جاستین: با تو موافقم. تخت جمشید مکانی فوق‌العاده برای بازدید به نظر می‌رسد. از تو برای به اشتراک گذاشتن تجربه‌‌ات متشکرم، اسکات.

Scott: You're welcome, Justin. I hope you can visit Persepolis someday, too.

اسکات: خواهش می‌کنم، جاستین. امیدوارم تو هم روزی به پرسپولیس سر بزنی.

Justin: Me too. Maybe we can go together next time.

جاستین: منم همین‌طور. شاید دفعه‌ی بعد با هم بریم.

Scott: That would be great. Let's keep in touch.

اسکات: عالی است. بیا در تماس باشیم.

Justin: Sure. Take care, Scott.

جاستین: حتما. مواظب خودت باش اسکات.

Scott: You too, Justin. Bye.

اسکات: تو هم جاستین. خداحافظ.

مکالمه‌ی انگلیسی در مورد تخت جمشید بین بنجامین و جک

بنجامین در حال خواندن کتاب تاریخ است چرا که به‌زودی باید یک امتحان بدهد. دوستش جک که او را می‌بیند با هم در مورد تاریخ و تحت جمشید صحبت می‌کنند و این مکالمه‌ی انگلیسی جذاب بین آن‌ها شکل می‌گیرد:

Benjamin: Hi Jack, how are you?

بنجامین: سلام جک، خوبی؟

Jack: I'm fine, thanks. How about you?

جک: من خوبم، ممنون. تو چطور؟

Benjamin: I'm good too. I'm just studying for my history exam.

بنجامین: من هم خوبم. دارم برای امتحان تاریخم درس می‌خوانم.

Jack: Oh, what are you studying?

جک: اوه، چه می‌خوانی؟

Benjamin: I'm learning about Persepolis, the ancient capital of the Persian Empire.

بنجامین: دارم در مورد تخت جمشید، پایتخت باستانی امپراتوری ایران، یاد می‌گیرم.

Jack: Persepolis? That sounds interesting. What do you know about it?

جک: تخت جمشید؟ به نظر جالب میاد. در موردش چی میدونی؟

Benjamin: Well, it was founded by Darius the Great in the 6th century BC, and it was a magnificent city with palaces, temples, and sculptures. It was the ceremonial center of the empire, where the kings received delegations and celebrated festivals.

بنجامین: خب، این شهر توسط داریوش بزرگ در قرن ششم پیش از میلاد بنیان‌گذاری شد و شهری باشکوه با کاخ‌ها، معابد و مجسمه‌ها بود. این شهر مرکز مراسم‌های امپراطوری بود که در آن پادشاهان نمایندگان را می‌پذیرفتند و جشن‌ها را برگزار می‌کردند.

Jack: Wow, that sounds impressive. Do you have any pictures of it?

جک: وای، تاثیرگذار به نظر می‌رسد. آیا عکسی از آن داری؟

Benjamin: Yes, I do. Here, look at this one. This is the Gate of All Nations, the main entrance to the city. You can see the huge statues of winged bulls and the inscriptions in different languages.

بنجامین: بله، دارم. اینجا، به این یکی نگاه کن. این دروازه‌ی ملل، ورودی اصلی شهر است. مجسمه‌های عظیم گاو نر بالدار و کتیبه‌هایی به زبان‌های مختلف را می‌بینی.

Jack: That's amazing. It reminds me of some other historical sites I've seen, like the Acropolis in Athens or the Colosseum in Rome.

جک: شگفت‌انگیز است. من را به یاد مکان‌های تاریخی دیگری می‌اندازد که دیده‌ام؛ مانند آکروپولیس در آتن یا کولوسئوم در رم.

Benjamin: Yeah, I can see the similarities. They are all examples of ancient civilizations and their architecture. But they also have some differences, right?

بنجامین: بله، من شباهت‌ها را می‌بینم. همه‌ی آن‌ها نمونه‌ای از تمدن‌های باستانی و معماری آن هستند. اما تفاوت‌هایی نیز دارند، درست است؟

Jack: Of course. For example, the Acropolis was a religious center, dedicated to the goddess Athena, while the Colosseum was an arena for gladiator fights and other spectacles. And Persepolis was more of a political and cultural center, where the Persian kings displayed their power and wealth.

جک: البته. به‌عنوان مثال، آکروپولیس یک مرکز مذهبی بود که به الهه‌ی آتنا اختصاص داده شده بود، درحالی‌که کولوسئوم میدانی برای مبارزات گلادیاتورها و سایر نمایش‌ها بود و تخت جمشید بیشتر یک مرکز سیاسی و فرهنگی بود که پادشاهان ایرانی در آن قدرت و ثروت خود را به نمایش می‌گذاشتند.

Benjamin: That's true. And another difference is that Persepolis was destroyed by Alexander the Great in 330 BC, while the Acropolis and the Colosseum survived for centuries. Only the ruins of Persepolis remain today, but they still show the glory of the Persian Empire.

بنجامین: درست است و تفاوت دیگر این است که تخت جمشید توسط اسکندر مقدونی در سال ۳۳۰ قبل از میلاد ویران شد، در حالی که آکروپولیس و کولوسئوم قرن‌ها باقی ماندند. امروزه تنها ویرانه‌های تخت جمشید باقی مانده است اما همچنان شکوه امپراتوری ایران را نشان می‌دهد.

Jack: That's sad. I wonder what Persepolis would look like if it was not burned down. It must have been a sight to behold.

جک: ناراحت‌کننده است. برایمسوال شده که اگر پرسپولیس نمی‌سوخت چه شکلی می‌شد. حتما دیدنی بوده است.

Benjamin: I agree. I would love to visit Persepolis someday and see it for myself. Maybe we can go there together after the pandemic is over.

بنجامین: موافقم. دوست دارم روزی به پرسپولیس بروم و خودم آن را ببینم. شاید بتوانیم پس از پایان همه‌گیری با هم به آن‌جا برویم.

Jack: That would be awesome. I'm sure we would learn a lot from seeing Persepolis and other historical sites in Iran.

جک: عالی است. مطمئنم از دیدن تخت جمشید و دیگر اماکن تاریخی ایران چیزهای زیادی یاد می‌گیریم.

Benjamin: Me too. Well, I have to go now. Thanks for talking to me, Jack. It was fun and informative.

بنجامین: منم همین‌طور. خب حالا باید بروم. ممنون که با من صحبت کردی، جک. سرگرم‌کننده و آموزنده بود.

Jack: No problem, Benjamin. Good luck with your exam. I hope you ace it.

جک: خواهش می‌کنم، بنجامین. در امتحانت موفق باشی. امیدوارم آن را عالی بگذرانی.

Benjamin: Thanks, Jack. Bye for now.

بنجامین: ممنون، جک. فعلا خداحافظ.

Jack: Bye, Benjamin. Take care.

جک: خداحافظ بنجامین. مراقب باش.

مکالمه‌ی انگلیسی در مورد تخت جمشید بین معلم و دانش‌آموزان

در این مکالمه معلم با دانش‌آموزان خود در مورد تاریخ ایران و بنای تاریخی تخت جمشید صحبت می‌کند. به این مکالمه‌ی انگلیسی جذاب، توجه کنید:

Teacher: Good morning, class. Today we are going to learn about Persepolis, the ancient capital of the Persian Empire. Do you know where Persepolis is located?

معلم: صبح بخیر بچه‌های کلاس. امروز قصد داریم با تخت جمشید، پایتخت باستانی امپراتوری ایران آشنا شویم. آیا می‌دانید تخت جمشید کجاست؟

Student A: Yes, teacher. It is in Iran, near the city of Shiraz.

دانش‌آموز الف: بله معلم. در ایران و نزدیک شهر شیراز است.

Teacher: That's right. Persepolis was built by the Achaemenid kings, who ruled over a vast territory from India to Egypt. They built magnificent palaces, temples, and monuments to show their power and glory.

معلم: درست است. تخت جمشید توسط پادشاهان هخامنشی که بر سرزمینی وسیع از هند تا مصر حکومت می‌کردند ساخته شد. آن‌ها برای نشان دادن قدرت و شکوه خود کاخ‌ها، معابد و بناهای باشکوهی ساختند.

Student B: Teacher, what does Persepolis mean?

دانش‌آموز ب: معلم، پرسپولیس یعنی چه؟

Teacher: Persepolis is a Greek name, meaning "the city of the Persians". The Persians called it Parsa, meaning "the city of the Pars". Pars was the name of the region where they lived.

معلم: پرسپولیس نامی یونانی به‌معنای شهر پارسیان است. ایرانیان آن را پارسا به معنای شهر پارس می‌نامیدند. پارس نام منطقه‌ای بود که در آن زندگی می‌کردند.

Student C: Teacher, when was Persepolis built?

دانش‌آموز ج: معلم، پرسپولیس کی ساخته شد؟

Teacher: Persepolis was started by Darius I, the third king of the Achaemenid dynasty, around 518 BC. He chose a site at the foot of a mountain called Kuh-e Rahmat, meaning "the mountain of mercy". He wanted to make Persepolis a ceremonial center, where he could receive tribute and honor from his subjects.

معلم: ساخت پرسپولیس توسط داریوش اول، سومین پادشاه دودمان هخامنشی، حدود ۵۱۸ سال قبل از میلاد شروع شد. او یک محل را در پای کوهی به‌نام کوه رحمت که به‌معنی «کوه مهربانی» است، انتخاب کرد و می‌خواست پرسپولیس را به یک مرکز تشریفاتی تبدیل کند که در آن میزبان ادای احترام و تجلیل از رعایا باشد.

Student D: Teacher, how long did it take to build Persepolis?

دانش‌آموز د: معلم ساختن پرسپولیس چقدر طول کشید؟

Teacher: It took about 120 years to complete Persepolis. Darius I and his successors, Xerxes I and Artaxerxes I, added more buildings and decorations to the complex. They employed thousands of workers, artisans, and engineers from different nations and cultures.

معلم: حدود ۱۲۰ سال طول کشید تا پرسپولیس تکمیل شود. داریوش اول و جانشینانش خشایارشا اول و اردشیر اول ساختمان‌ها و تزئینات بیشتری به مجموعه اضافه کردند. آ‌ن‌ها هزاران کارگر، صنعتگر و مهندس از ملل و فرهنگ‌های مختلف را به کار گرفتند.

Student E: Teacher, what happened to Persepolis?

دانش‌آموز ای: معلم، پرسپولیس چه شد؟

Teacher: Persepolis was destroyed by Alexander the Great, the Macedonian conqueror, in 330 BC. He invaded Iran and defeated the last Achaemenid king, Darius III. He then set fire to Persepolis, as a revenge for the Persian invasion of Greece in the past.

معلم: پرسپولیس توسط اسکندر مقدونی، در سال ۳۳۰ قبل از میلاد ویران شد. او به ایران حمله کرد و آخرین پادشاه هخامنشی داریوش سوم را شکست داد. سپس پرسپولیس را به آتش کشیدند تا انتقام حمله‌ی ایرانیان به یونان در گذشته باشد.

Student F: Teacher, what can we see in Persepolis today?

دانش‌آموز ف: معلم امروز در پرسپولیس چه می‌بینیم؟

Teacher: Persepolis is now a UNESCO World Heritage Site, and a major tourist attraction. We can see the ruins of the palaces, the gates, the columns, the reliefs, and the inscriptions. They tell us about the history, the culture, the art, and the religion of the ancient Persians.

معلم: پرسپولیس در حال حاضر میراث جهانی یونسکو و یکی از جاذبه‌های گردشگری مهم است. می‌توانیم خرابه‌های کاخ‌ها، دروازه‌ها، ستون‌ها، نقش‌برجسته‌ها و کتیبه‌ها را ببینیم. آن‌ها از تاریخ، فرهنگ، هنر و دین ایرانیان باستان برای ما می‌گویند.

Teacher: I hope you enjoyed this lesson. Now, I want you to work in pairs and make a dialogue about Persepolis. Use the information you learned today and ask each other questions. You have 15 minutes to prepare. Then, we will listen to your dialogues. Are you ready?

معلم: امیدوارم از این درس لذت برده باشید. حالا از شما می‌خواهم دوتایی کار کنید و در مورد پرسپولیس دیالوگ بسازید. از اطلاعاتی که امروز یاد گرفتید استفاده کنید و از یکدیگر سوال بپرسید. ۱۵ دقیقه فرصت دارید تا آماده شوید. سپس به دیالوگ‌های شما گوش خواهیم داد. آماده‌اید؟

Students: Yes, teacher!

دانش‌آموزان: بله معلم!

سخن پایانی

در این مقاله چند مکالمه‌ی انگلیسی در مورد تخت جمشید را با هم بررسی کردیم. با صحبت کردن در مورد موضوعات مختلف، می‌توانیم مکالمه‌ی روزمره‌ی انگلیسی خود را تقویت کنیم.