وقتی در یک محیط جدید قرار میگیرید، پیدا کردن مسیر به یک چالش تبدیل میشود اما اگر جهتهای جغرافیایی را بلد باشید، با کمک نقشه همیشه میتوانید راه درست را پیدا کنید. برای اینکه بتوانید نقشهها را بخوانید و در جاهایی مثل ایستگاههای وسایل حملونقل عمومی راه خود را به درستی پیدا کنید، لازم است که اسم جهتهای جغرافیایی و نحوهی پیدا کردن آنها را در محیط اطرافتان بلد باشید.
در این مطلب با نام جهتهای جغرافیایی در زبان انگلیسی آشنا میشوید. بعد از یادگیری جهت های جغرافیایی به انگلیسی باید بتوانید آنها را در جمله به کار ببرید و مکان دقیق جایی را مشخص کنید.
جهت های جغرافیایی به انگلیسی
جهت های جغرافیایی در دو دستهبندی اصلی قرار میگیرند، جهتهای اصلی و فرعی. جهتهای اصلی شامل چهار جهت شمال، جنوب، شرق و غرب است.
جنوب به انگلیسی
جهت جغرافیایی جنوب در نقشهها معمولا در پایین نقشه قرار دارد. معادل جنوب به انگلیسی کلمهی South است. گاهی اوقات آن را به شکل مخفف در نقشهها به صورت S مینویسند. در بریتانیا ممکن است به شکل Sth و در آمریکا ممکن است به شکل So ببینید.
The best beaches are in the south (of the island).
بهترین ساحلها در جنوب (جزیره) هستند.
We spent our holiday in the south of France.
ما تعطیلاتمان را در جنوب فرانسه گذراندیم.
این کلمه در انگلیسی غیر از جهت جغرافیایی جنوب به مفاهیم دیگری هم اشاره دارد که در ادامه میخوانید:
the South
اگر کلمهی South با حرف بزرگ نوشته شود و قبل از آن the بیاید منظور ایالتهای جنوبی ایالات متحدهی آمریکا است.
همچنین به کشورهای در حال توسعهای گفته میشود که بیشتر آنها در جنوب خط استوا قرار دارند.
اینکه کدام معنی از کلمه برداشت شود، به محتوای متن بستگی دارد.
گاهی کلمهی south در قالب صفت در جمله استفاده میشود. در این صورت باید آن را «جنوبی» ترجمه کنید.
South Africa
آفریقای جنوبی
south wind
باد جنوبی
ممکن است کلمهی South در قالب قید هم در جمله استفاده شود. در این صورت با توجه به معنای جمله باید آن را ترجمه کرد. برای ترجمه میتوانید از معادلهایی مثل «به سمت جنوب» استفاده کنید.
They journeyed south along the valley.
آنها در امتداد دره به سمت جنوب سفر کردند.
این کلمه را میتوانید با کلمههای زیر جایگزین کنید:
southward
southwards
southwardly
کلمهی south در جایگاه قید به معنای «پایینتر یا کمتر از یک عدد، یک قیمت یا یک مقدار» هم معنی میدهد.
Media spending last year was south of $1 million.
هزینههای رسانه ای در سال گذشته کمتر از یک میلیون دلار بود.
کلمهی south گاهی در جایگاه فعل هم قرار میگیرد. در این صورت یعنی «به سمت جنوب حرکت کردن» و «به جنوب تغییر مسیر دادن» است.
The wind southed a point or two.
باد یکی دو درجه به سمت جنوب تغییر جهت داد.
شمال به انگلیسی
جهت شمال را در نقشهها بالای نقشه میبینید و عقربهی قطبنما سمت شمال را نشان میدهد. اگر رو به شرق بایستید، دست چپ شما جهت شمال را نشان میدهد. معادل این جهت جغرافیای در انگلیسی کلمهی North است. این کلمه هم ممکن است در قالب اسم، فعل، صفت یا قید استفاده شود که در ادامه چند مثال از کاربرد آن میبینید.
A bitter wind blew from the north.
اگر این کلمه با حرف بزرگ نوشته شود ممکن است به شمال یک منطقهی خاص اشاره داشته باشد. مثلا شمال کشور.
He hired two lads from the North.
همچنین از کلمهی the North برای اشاره به کشورهایی که ثروت زیادی دارند، توسعهیافته هستند و توسعهی صنعتی را تجربه کردهاند و معمولا در قسمتهای شمالی زمین قرار دارند استفاده میکنند.
The summit was likely to be a failure due to the North's refusal to commit itself to safeguarding species diversity.
این کلمه اگر در جایگاه صفت باشد به صورت شمالی ترجمه میشود.
The north bank of the river.
در این صورت میتوان از کلمهی زیر هم به جای آن استفاده کرد:
Northern
northerly
northwardly
این کلمه در جایگاه قید به معنای «به سمت شمال» است.
غیر از این مورد، اگر این کلمه به عنوان قید استفاده شود گاهی معنی «بالاتر یا بیشتر از یک مقدار یا یک قیمت خاص» هم میدهد.
They expect to spend north of $6 million for this latest campaign.
آنها انتظار دارند برای این کمپین جدید بیشتر از ۶ میلیون دلار هزینه کنند.
شرق به انگلیسی
جهت جغرافیایی شرق در سمت راست نقشهها قرار دارد. در زبان انگلیسی معادل این کلمه East است.
A gale was blowing from the east.
باد شدیدی از شرق میوزید.
غیر از جهت شرق، به کشورهایی که در شرق اروپا قرار دارند مثلا چین، ژاپن و هند هم در انگلیسی the East میگویند. معادل این کلمه the Orient است.
The protection of trade routes to the East.
حفاظت از راههای تجاری به شرق.
این کلمه میتواند صفت هم باشد و در آن صورت «شرقی» ترجمه میشود.
The hospital's east wing.
سمت شرقی بیمارستان
بهجای آن میتوانید کلمهی eastern را هم استفاده کنید.
کلمهی east اگر جایگاه قید داشته باشد به معنی به سمت شرق است.
Traveling east, he met two men.
در سفر به شرق، با دو مرد آشنا شد.
غرب به انگلیسی
چهارمین جهت اصلی جغرافیایی جهت غرب است و معادل آن در انگلیسی West است. جهت غرب در سمت چپ نقشه قرار دارد.
It will become windy in the west.
در غرب باد خواهد وزید.
این کلمه در جایگاه اسم به معنای کشورهای غربی یعنی اروپا و آمریکای شمالی هم به کار برده میشود.
Aboriginal religion is closer to the Orient than the West.
دینهای بومی در شرق بیشتر از غرب است.
اگر این کلمه با حرف بزرگ شروع شود و قبل از آن the بیاید بهمعنای ایالتهای غربی آمریکا است.
اگر این کلمه در جایگاه صفت قرار بگیرد به صورت «غربی» ترجمه میشود. در این حالت از معادل western هم میتوانید برای آن استفاده کنید.
The west coast.
ساحل غربی
این کلمه در جایگاه قید به معنای «به سمت غرب» است. در این صورت میتوانید کلمههایی مثل westward را جایگزین آن کنید.
He faced west and watched the sunset.
به طرف غرب برگشت و غروب را تماشا کرد.
از کلمهی west در عبارتهای اصطلاحی هم استفاده میشود. عبارت go west به معنای «کشته شدن»، «گم شدن» و «با فاجعه روبهرو شدن» و «به فنا رفتن» است.
£200 million went west in an unprecedented gambling spree.
دویست میلیون پوند در یک قمار بیسابقه به فنا رفت.
همان طور که خواندید، جهت های جغرافیایی به انگلیسی را میتوانید در جایگاه اسم، فعل، صفت و قید استفاده کنید. در جایگاه اسم، جهت جغرافیایی را نشان میدهند، در جایگاه صفت، نشانگر موقعیت یک مکان هستند و در جایگاه قید، جهت را نشان میدهند.
جهت های فرعی جغرافیایی به انگلیسی
غیر از چهار جهت اصلی، چهار جهت فرعی یا ترکیبی هم داریم. در واقع این جهتها بین چهار جهت اصلی قرار میگیرند و به شرح زیر هستند:
Northwest
شمال غربی که بین شمال و غرب قرار دارد.
Northeast
شمال شرقی که بین شمال و شرق قرار دارد.
Southwest
جنوب غربی که بین غرب و جنوب قرار دارد.
Southeast
جنوب شرقی که بین شرق و جنوب قرار دارد.
صحبت کردن در مورد جهت های جغرافیایی به انگلیسی
چند الگو و جملهی ثابت برای صحبت کردن در مورد جهت های جغرافیایی به انگلیسی وجود دارد. از این ساختارها میتوانید برای نشان دادن موقعیت یک مکان یا فرد و... استفاده کنید.
[place] is [direction word] of [another place].
(نام مکان) + فعل is + (کلمهی جهت جغرافیایی) + of + (نام یک مکان دیگر).
[Oregon] is [south] of [Washington].
اورگان در جنوب واشنگتن است.
از این ساختار زمانی استفاده کنید که بخواهید جهت جغرافیایی یک مکان را نسبت به یک مکان دیگر معرفی کنید.
[town/city] is in the [direction word] part of [country].
(نام شهر) + is in the + (نام جهت جغرافیایی) + part of + (نام کشور).
[San Diego] is in the [western] part of [the United States].
سن دیگو در بخش غربی ایالات متحده آمریکا است.
از این ساختار زمانی استفاده کنید که بخواهید موقعیت جغرافیایی یک شهر یا مکان را نسبت به کل کشور نشان دهید.
[country] is to the [direction word] of [another country].
(نام کشور) + is to the + (نام جهت جغرافیایی) + of + (نام یک کشور دیگر).
[The United States] is to the [south] of [Canada].
آمریکا در جنوب کانادا قرار دارد.
از این ساختار برای نشان دادن جهت جغرافیایی کشورها نسبت به یکدیگر استفاده کنید.
[specific place] is to the [direction word] of [another place].
(نام یک مکان خاص) + is to the + (نام جهت جغرافیایی) + of + (نام یک مکان دیگر).
The [San Diego Zoo] is to the [north] of [San Diego].
باغوحش سن دیگو در شمال سن دیگو قرار دارد.
از این ساختار برای نشان دادن موقعیت جغرافیایی یک مکان کوچکتر نسبت به یک مکان بزرگ تر استفاده کنید.
از عبارت زیر هم میتوانید استفاده کنید:
The [San Diego Zoo] is in [northern] [San Diego].
باغ وحش سن دیگو در شمال سن دیگو است.
ساخت صفت از جهت های جغرافیایی به انگلیسی
کلمههایی که به عنوان جهتهای جغرافیایی یاد گرفتید میتوانند بهعنوان صفت هم استفاده شوند ولی با اضافه کردن یک پسوند هم میتوانید از این کلمهها صفت بسازید. پسوند -ern با اضافه کردن به جهت جغرافیایی، از آن صفت میسازد. نمونههایی از این صفتها را میتوانید در مثالهای زیر ببینید:
Northern hemisphere
نیمکره شمالی
Eastern heritage
میراث شرقی
Southwestern food
غذای مناطق جنوب غربی
در جملههای زیر میتوانید شکلهای مختلف استفاده از جهت های جغرافیایی به انگلیسی را در قالب جملهها ببینید:
Penguins live in the south.
پنگوئنها در جنوب زندگی میکنند.
The wind is coming from the east.
باد از سمت شرق میآید.
He lives in the south-east of England.
او در جنوب شرقی انگلستان زندگی میکند.
The storm will reach the north-west coast tomorrow.
طوفان فردا به سواحل شمال غربی خواهد رسید.
Polar bears live at the North Pole.
خرسهای قطبی در قطب شمال زندگی میکنند.
تفاوت in the south و to the south و south
ممکن است برایتان سوال شده باشد که این سه ساختار مختلف برای نشان دادن جهت جغرافیایی، چه تفاوتی با هم دارند. برای درک بهتر این تفاوت، به عکس زیر دقت کنید:
از عبارت to the south برای نشان دادن جهت یک شهر نسبت به یک شهر دیگر استفاده شده است.
از عبارت in the south برای نشان دادن جهت جغرافیایی یک مکان خاص مثلا منزل یک فرد، در یک مکان بزرگتر مثل شهر استفاده شده است.
از عبارت south هم برای نشان دادن محل زندگی یک فرد در یک شهر و جهت آن نسبت به یک شهر بزرگتر استفاده شده است.
با بررسی مثالهای زیر میتوانید تفاوت این سه ساختار را بهتر متوجه شوید.
Paris is in the north of France.
پاریس در مناطق شمالی فرانسه قرار دارد.
Sweden is north of France.
سوئد در شمال فرانسه است.
Belgium is to the north of France.
بلژیک در شمال فرانسه قرار دارد.
Europe is west of Russia.
Europe is to the west of Russia.
اروپا در غرب روسیه قرار دارد.
جمعبندی
دانستن جهت های جغرافیایی به انگلیسی ضروری است. وقتی بتوانید جهتهای جغرافیایی را بخوانید و روی نقشه پیدا کنید، دیگر هیچجا گم نمیشوید. برای نشان دادن موقعیت جغرافیایی یک مکان هم غیر از جهتهای جغرافیایی از ساختارهای ثابتی در زبان انگلیسی استفاده میشود که بالاتر به آن اشاره کردیم.
از این جهتهای جغرافیایی برای مسیریابی و در مکالمههایی که مربوط به اماکن خاصی باشد میتوانید استفاده کنید؛ مثلا مکالمه در مورد جاذبههای گردشگری که در مطلب زیر میتوانید بخوانید.
مکالمه انگلیسی درباره جاهای دیدنی با ترجمه فارسی
برای اینکه دامنهی لغات شما گسترش پیدا کند و در تمام زمینهها، کلمهها و جملههای رایج را یاد بگیرید، باید کتابهای زیادی بخوانید و کلمات پرتکرار را به خاطر بسپارید. اگر این کار برای شما سخت است، با اپلیکیشن زبانشناس میتوانید کار را برای خودتان سادهتر کنید.
در اپلیکیشن زبانشناس هر منبعی که برای یادگیری واژگان و سایر مهارتهای زبان نیاز دارید، گنجانده شده است. این اپلیکیشن حتی یک سیستم لایتنر برای درست کردن فلشکارت دیجیتال از کلمههای جدید و به خاطر سپردن آن ها دارد. در این اپلیکیشن روند یادگیری شما ثبت میشود و همین ثبت شدن روند، انگیزهای برای شما است تا کار کردن با اپلیکیشن را رها نکنید و در مدت کوتاهی متوجه پیشرفت قابلتوجه خود در هر چهار مهارت اصلی زبان باشید.