توماس ادیسون یکی از بزرگترین و تاثیرگذارترین انسانهای روی کرهی زمین بوده است و داستان انگلیسی درباره ادیسون بسیار برای مطالعهکنندگان جذاب است. ادیسون مخترع بزرگ لامپهای الکتریکی و خیلی از اختراعات دیگر، داستان زندگی جالبی دارد که در این داستان انگلیسی در مورد توماس ادیسون میتوانید او را بهتر بشناسید. پس حتما تا انتها همراه ما باشید. راستی در بخش داستان انگلیسی زبانشناس میتوانید داستانهای انگلیسی با موضوعات متنوع را مطالعه کنید.
History of Thomas Edison for Kids (تاریخچه توماس ادیسون برای کودکان)
Take a moment to cover your ears so you can’t hear anything. How does it feel to not be able to hear anything? It would be difficult to know what was going on and to be able to communicate with others, right?
چند لحظه وقت بگذارید و گوشهای خود را بپوشانید تا نتوانید چیزی بشنوید. چه حسی دارد که نمیتوانید چیزی بشنوید؟ دانستن این که چه اتفاقی در حال رخ دادن است و توانایی برقراری ارتباط با دیگران دشوار میشود، درست است؟
Tonight, we are going to talk about a very successful businessman and an inventor who on his twelfth birthday developed hearing problems and became completely deaf in one ear. Thomas Edison.
امشب قصد داریم در مورد تاجر و مخترعی بسیار موفق صحبت کنیم که در دوازدهمین سالگرد تولدش دچار مشکلات شنوایی شد و از یک گوش کاملا ناشنوا شد. توماس ادیسون.
Birth (تولد)
Thomas Alva Edison was born in 1847 in Milan, Ohio. But, in 1854, his family decided to move to Port Huron, Michigan where he was raised. Thomas was the seventh child and the youngest in his family. Edison was home-schooled by his mother. He attended public school but only for a short period.
توماس آلوا ادیسون در سال 1847 در میلان، اوهایو به دنیا آمد. اما، در سال 1854، خانواده او تصمیم گرفتند به پورت هورون، میشیگان نقل مکان کنند، جایی که او در آنجا بزرگ شد. توماس هفتمین فرزند و کوچکترین فرزند خانوادهاش بود. ادیسون توسط مادرش در خانه آموزش دید. او به مدرسه دولتی رفت اما فقط برای مدت کوتاهی.
For whatever reason, Thomas struggled in school, so his teachers thought he wasn’t smart enough, so his mother decided to teach him herself. She taught him how to read and write. Sometimes people who struggle in school don’t have problems, they just don’t do well in a normal school setting. This was the case with Edison and the genius Albert Einstein ran into the same problem.
به هر دلیلی، توماس در مدرسه مشکلاتی داشت، بنابراین معلمانش فکر کردند که او به اندازه کافی باهوش نیست، بنابراین مادرش تصمیم گرفت خودش به او آموزش دهد. خواندن و نوشتن را به او آموخت. گاهی اوقات افرادی که در مدرسه مشکل دارند، در واقع مشکلی ندارند، فقط در یک محیط عادی مانند مدرسه خوب عمل نمیکنند. این مورد در مورد ادیسون وجود داشت و آلبرت انیشتین نابغه هم با این مشکل مواجه شد.
After a while, Thomas developed a love for books. He read a lot of books and taught himself on his own. As a child, he was amazed at the technology and new inventions and started spending long hours working on experiments at home.
پس از مدتی، توماس به کتاب علاقهمند شد. او کتابهای زیادی میخواند و به خودش آموزش میداد. او در کودکی از فناوری و اختراعات جدید شگفتزده شد و شروع به گذراندن ساعتهای طولانی روی آزمایشات در خانه کرد.
He loved to tinker and try new things. He would try different ways to solve a problem until he figured it out. This is called “tinkering” and one way that inventors solve problems.
او عاشق سر هم بندی و امتحان کردن چیزهای جدید بود. او راه ای مختلفی را برای حل یک مشکل امتحان میکرد تا زمانی که آن را کشف کند. به این کار "سرهم کردن" میگویند و یکی از روشهایی است که مخترعان مشکلات و مسائل را حل میکنند.
When Thomas was 12 he became completely deaf in one ear and developed a hearing problem in the second “ear” too. But what was at first a handicap, ended up being helpful to Thomas. His hearing problem allowed him to concentrate on his work.
هنگامی که توماس 12 ساله بود از یک گوش کاملا ناشنوا شد و در گوش دوم نیز دچار مشکل شنوایی شد. اما چیزی که در ابتدا یک نقص بود، در نهایت برای توماس مفید به عمل آمد. مشکل شنوایی وی به او اجازه داد تا روی کار خود تمرکز کند.
Because he is not able to hear things properly, outside noise is not able to distract him from his work, and as a result, he went on to become one of the greatest inventors in history with 1,093 inventions!
چون قادر به شنیدن درست چیزها نیست، سر و صدای بیرون هم قادر نیست او را از تمرکز بر روی کارش منحرف کند و در نتیجه با ۱۰۹۳ اختراع به یکی از بزرگترین مخترعان تاریخ تبدیل شد!
When Thomas was young he decided to sell candy, newspapers, and vegetables on the trains running between Port Huron and Detroit. One day a young boy was on the train tracks. Thomas spotted him and pulled him off the tracks, saving the boy’s life. The train officials took notice and offered Thomas the job of the telegraph operator.
وقتی توماس جوان بود تصمیم گرفت در قطارهایی که بین پورت هورون و دیترویت حرکت میکردند، آب نبات، روزنامه و سبزیجات بفروشد. یک روز پسر جوانی روی ریل قطار بود. توماس او را دید و او را از مسیر خارج کرد و جان پسر را نجات داد. مقامات قطار متوجه شدند و به توماس پیشنهاد شغل تلگرافچی را دادند.
The telegraph is a device that was used to send messages at distance using a wire before the telephone was invented.
تلگراف وسیلهای است که قبل از اختراع تلفن برای ارسال پیام از راه دور با استفاده از سیم استفاده میشد.
Thomas was earning good money by the time he was 13, but most of the money went to buying equipment for his electric and chemical experiments. He had always been very hardworking.
توماس در سن 13 سالگی درآمد خوبی کسب میکرد، اما بیشتر پولش صرف خرید تجهیزات آزمایشهای الکتریکی و شیمیایی او شد. او همیشه بسیار سخت کوش بود.
He had also been selling newspapers on the street and at 19, decided to work for the newspaper Newswire. He asked to work at night so he could spend the daytime hours on his experiments and reading.
او همچنین در خیابان روزنامه میفروخت و در 19 سالگی تصمیم گرفت برای روزنامه نیوزوایر کار کند. او درخواست کرد که شب کار کند تا بتواند ساعات روز را صرف آزمایشات و مطالعه کند.
Thomas was so into his work he even did his experiments while working on the job. In one accident caused by sulphuric acid, he lost his job. Edison started his own company in October 1869.
توماس آنقدر به کارش علاقه داشت که حتی آزمایشهای خود را در حین کار روی شغل تلگرافچی بودن هم انجام میداد. در یک حادثه ناشی از اسید سولفوریک کار خود را از دست داد. ادیسون شرکت خود را در اکتبر 1869 راهاندازی کرد.
Inventions (اختراعات)
Next, let’s talk about some of his world-changing inventions.
در ادامه، اجازه دهید در مورد برخی از اختراعات متحولکننده جهان صحبت کنیم.
At the age of 22, Thomas invented an electric vote recorder, he also developed a multiplex telegraphic system, which could send two telegraph messages at the same time.
توماس در سن 22 سالگی یک ضبط کننده رای الکتریکی را اختراع کرد، او همچنین یک سیستم تلگراف چندگانه را توسعه داد که میتوانست همزمان دو پیام تلگراف را ارسال کند.
Thomas’s most famous invention came in the year 1879 when he built his first light bulb. It took a very long time to figure out how to build the lightbulb and he had many technicians working on the project.
معروفترین اختراع توماس در سال 1879 زمانی بود که او اولین لامپ خود را ساخت. مدت زمان زیادی طول کشید تا بفهمد چگونه لامپ بسازد و تکنسینهای زیادی هم روی این پروژه کار میکردند.
They tried hundreds of different materials until they found the best one for the lightbulb. This invention made him a very famous inventor across the world and even today many people know Edison for this invention alone.
آنها صدها ماده مختلف را امتحان کردند تا این که بهترین ماده را برای ساخت لامپ یافتند. این اختراع او را به یک مخترع بسیار مشهور در سراسر جهان تبدیل کرد و حتی امروزه بسیاری از مردم ادیسون را تنها با همین اختراع میشناسند.
Edison was granted a right (known as a patent) for the motion picture camera known as “Kinetograph”. This was one of the first devices for watching movies. With this motion camera, Edison also had a film studio that made around 1,200 films.
به ادیسون حق (معروف به حق ثبت اختراع) برای دوربین فیلمبرداری معروف به "سینماتوگراف" اعطا شد. این یکی از اولین وسایل برای تماشای فیلم بود. با این دوربین حرکتی، ادیسون یک استودیوی فیلمبرداری هم داشت که حدود 1200 فیلم ساخت.
Some of the film’s names were: Fred Ott’s Sneeze (1894), The Kiss (1896), The Great Train Robbery (1903), Alice’s Adventures in Wonderland (1910), and the first Frankenstein film in 1910.
برخی از اسامی این فیلمها عبارت بودند از: عطسه فرد اوت (1894)، بوسه (1896)، سرقت بزرگ قطار (1903)، ماجراهای آلیس در سرزمین عجایب (1910)، و اولین فیلم فرانکشتاین در سال 1910.
Edison won several medals like Matteucci Medal (1887)-It’s an Italian medal given to a person who is an expert in the field of physics and the Edward Longstreth Medal in 1899 for the encouragement of invention.
ادیسون چندین مدال مانند مدال ماتئوچی (1887) - یک مدال ایتالیایی است که به فردی متخصص در زمینه فیزیک اهدا میشود- و مدال ادوارد لانگسترث در سال 1899 برای تشویق اختراع وی دریافت میکند.
In 1890, he was chosen as a member of the famous Royal Swedish Academy of Sciences.
در سال 1890 به عنوان عضو آکادمی علوم سلطنتی سوئد انتخاب شد.
In the United States, there are buildings and bridges named after Edison, particularly, the town of Edison and Thomas Edison State University, both in New Jersey.
در ایالات متحده، ساختمانها و پلهایی به نام ادیسون وجود دارد، به ویژه، شهر ادیسون و دانشگاه ایالتی توماس ادیسون، که هر دو در نیوجرسی هستند.
There is a bridge in the state of New Jersey, Florida and Ohio named after Edison, all three are known as “the Edison Bridge”.
پلی در ایالت نیوجرسی، فلوریدا و اوهایو به نام ادیسون وجود دارد که هر سه به نام «پل ادیسون» شناخته میشوند.
Thomas Edison invented many things, but his work was not easy. On December 10, 1914, in the evening, a massive fire broke out in his laboratory at West Orange, New Jersey. Edison was called and quickly rushed to his lab.
توماس ادیسون چیزهای زیادی اختراع کرد، اما کار او آسان نبود. در 10 دسامبر 1914، در هنگام غروب، آتش سوزی گستردهای در آزمایشگاه او در وست اورنج، نیوجرسی رخ داد. ادیسون را صدا زدند و او سریع به آزمایشگاهش رفت.
The fire was so fierce that it burned more than half of the laboratory. It was very hard to put out.
آتش به حدی شدید بود که بیش از نیمی از آزمایشگاه را سوزاند. خاموش کردن آن کار خیلی دشواری بود.
Edison stood and watched his years of research work burn to ashes. Everyone was worried that Edison would not be able to recover from this shock.
ادیسون ایستاده بود و سالها کار تحقیقاتیاش را تماشا میکرد که تبدیل به خاکستر میشد. همه نگران بودند که ادیسون نتواند از این شوک خلاص شود.
But instead Edison peacefully walked over to his son and told him, “Go get your mother and all her friends. They’ll never see a fire like this again.”
اما در عوض ادیسون با آرامش به سمت پسرش رفت و به او گفت: «برو مادرت و همه دوستانش را بیاور. آنها دیگر هرگز آتشی مانند این را نخواهند دید.»
His son couldn’t believe it. Edison went on to say, “It’s all right. We’ve just got rid of a lot of rubbish”
پسرش باورش نمیشد. ادیسون ادامه داد: «همه چیز خوب است. ما فقط به تازگی از شر بسیاری از زبالهها خلاص شدهایم.»
“Although I am over 67 years old, I’ll start all over again tomorrow.”
«اگرچه من بیش از 67 سال سن دارم، اما فردا همه چیز را از نو شروع خواهم کرد.»
True to his word, the very next day Thomas Edison got to work rebuilding the lab.
درست همانطور که قول داده بود، روز بعد توماس ادیسون مشغول بازسازی آزمایشگاه شد.
To do incredible things, we need to be resilient enough to bear disaster and setbacks. Resilience means to get back up when we’ve had setbacks. We’ve got to love what we do in life.
برای انجام کارهای باورنکردنی، باید به اندازه کافی انعطاف پذیر باشیم تا بتوانیم فاجعه و شکست را تحمل کنیم. انعطافپذیری به این معناست که وقتی با شکست مواجه شدیم دوباره بلند شویم. ما باید کاری را که در زندگی انجام میدهیم دوست داشته باشیم.
We have to find happiness in every single thing that occurs. Because of Edison’s positive thinking, he was able to start working again even with setbacks and create so many useful inventions.
ما باید در هر اتفاقی که رخ میدهد، شادی را پیدا کنیم. به دلیل مثبت اندیشی ادیسون، او حتی با مشکلاتی که داشت دوباره شروع به کار کرد و اختراعات مفید زیادی خلق کرد.
Edison’s life teaches us that everyone has challenges, but if we don’t lose hope and remain confident enough, we can move mountains.
زندگی ادیسون به ما میآموزد که همه چالشهایی دارند، اما اگر امید خود را از دست ندهیم و به اندازه کافی اعتماد به نفس نداشته باشیم، میتوانیم کوهها را جابجا کنیم.
Remember Thomas Edison next time you have something difficult happen to you and you wonder if you can keep going.
دفعه بعد که اتفاق سختی برایتان افتاد و فکر کردید که آیا میتوانید ادامه بدهید یا نه، توماس ادیسون را به خاطر بیاورید.
اپلیکیشن زبانشناس
اگر میخواهید فقط با یک موبایل به تمام دورهها، ابزارها و نیازهای خود برای یادگیری قدم به قدم زبان انگلیسی دسترسی داشته باشید، همین حالا اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید. اپلیکیشن فارسی زبان آموزش زبان انگلیسی زبانشناس، با امکانات شگفتانگیز خود مسیر یادگیری را برایتان راحتتر از همیشه کرده است. دورههای آموزش زبان انگلیسی در سطوح مختلف، آموزش گرامر، لغات ضروری زبان انگلیسی، جعبه لایتنر زبانشناس، یادگیری زبان انگلیسی با موسیقی و فیلم و … فقط بخشی از امکانات ویژه بهترین اپلیکیشن فارسی زبان آموزش زبان انگلیسی زبانشناس است. همین حالا آن را دانلود و نصب کنید تا لذت یادگیری زبان انگلیسی در شما ایجاد شود.
سخن پایانی
این هم از داستان کوتاه انگلیسی درباره توماس ادیسون که امیدوارم از مطالعه آن لذت برده باشید. بله برای رسیدن به جایگاهی بزرگ، باید انرژی و تمرکز خود را برای آن بدهیم و از عوامل حواسپرتی در اطرافمان دوری کنیم. قطعا شما هم درسهای جالبی از زندگی توماس ادیسون گرفتهاید که میتوانید در زندگی خود از آنها بهره ببرید. راستی یادتان باشد در کنار مطالعه داستانهای انگلیسی حتما از جعبه لایتنر زبانشناس برای یادداشت کردن کلمات و اصطلاحات جدید انگلیسی استفاده کنید تا مهارت زبان انگلیسی خود را بهتر تقویت کنید. سپاس از همراهیتون 💙 پیشنهاد مطالعه مقاله بعدی: 10 داستان کوتاه انگلیسی درباره دانشمندان