انسانی شریف یا یک دزد دریایی
آموزش رایگان زبان انگلیسی > دوره: داستان های کوتاه / فصل: انسانی شریف یا یک دزد دریایی / درس: انسانی شریف یا یک دزد دریاییسرفصل های مهم
انسانی شریف یا یک دزد دریایی
توضیح مختصر
فلیکس ون لاکنر یکی از افسران نیروی دریایی آلمان در جنگ جهانی دوم بود که به شیوه دزدان دریایی از فریب و پنهانکاری برای اسیر کردن سربازان دشمن در کشتیهای تجاری، و غرق کردن کشتیهایشان استفاده میکرد.
- سطح خیلی سخت
دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»
راهنمای خواندن این درس
نکته اول:
ابتدا میتوانید یکی دو بار بهصورت تفننی این داستان را بهصورت صوتی یا تصویری ببینید. اما برای یادگیری زبان انگلیسی بایستی تکنیکهای سایه و استراتژیهای گفتهشده در نوشتهی پنج استراتژی برای تقویت مکالمه را روی این داستان پیادهسازی نمایید.
نکته دوم:
اگر سطح این داستان مناسب شما نبود، میتوانید به بخش داستان کوتاه انگلیسی وبسایت زبانشناس مراجعه کرده و داستان دیگری انتخاب نمایید.
فایل صوتی
متن انگلیسی درس
Gentleman Or Pirate
Depending on whom you ask, Felix von Luckner was a noble, a gentleman, a pirate, and a hero. Born into a German military family, he dreamed of becoming a naval officer since he was a child, even though his father pushed him to follow in his footsteps and become a cavalry officer.
At the age of 13, after failing his tests in school, von Luckner ran away and joined a Russian commercial ship. He sailed to Australia where he became a jack-of-all-trades. Some of the odd jobs he took over the years included a fisherman, a lighthouse keeper, a boxer, a circus worker, a bartender, a railroad construction worker, and a guard in the Mexican army for President Diaz.
At the age of 20, von Luckner returned to Germany and fulfilled his dream to become a naval officer. By 1914, World War I had broken out and the German navy was no match for the powerful British and her allies. One way that the Germans tried to balance the scales was by attacking merchant ships carrying supplies for their enemies.
Von Luckner outfitted a large sailboat with hidden guns and engines, and disguised it as a harmless commercial sailboat carrying lumber. His plan was simple. They’d approach a merchant ship asking for the time, and when the merchant ship got close enough, they’d raise their German flags and fire three warning shots.
After boarding each merchant ship, they’d take everyone prisoner and then sink the ship. It was at this point that von Luckner got his reputation for being a gentleman pirate. He had outfitted his boat with 400 bunks for his prisoners and spacious rooms for the captured captains and officers. He even had special dining rooms outfitted with French and English magazines and books and a gramophone with the latest music.
After the war, he wrote, “War or no war, I still considered all sailors my pals and had my own ideas as to how our prisoners should be treated… I wanted them to feel as if they were my guests.”
Time after time von Luckner pulled the same trick sinking French, British and American ships, while treating his prisoners with unheard of hospitality. At one point when he had collected 262 prisoners, supplies were low, so he gave them a ship that would take them to freedom. Before doing so, he paid each of his prisoners their normal working wage for the time they had been imprisoned on his ship.
Over the course of 225 days, von Luckner sank 16 ships with only one accidental casualty. His days as a gentleman pirate ended when a tidal wave destroyed his ship and he ended up being captured.
ترجمهی درس
فلیکس ون لاکنر، افسر نیروی دریایی آلمان
انسانی شریف یا یک دزد دریایی
فلیکس ون لاکنر بسته به فردی که دربارهاش از او سوال میکنید میتواند یک نجیب زاده، انسانی شریف، یک دزد دریایی و یا یک قهرمان باشد. او که در یک خانواده نظامی آلمانی به دنیا آمده بود از کودکی علیرغم فشارهای پدرش که می خواست فلیکس نیز مانند خودش به سواره نظام بپیوندد، دوست داشت افسر نیروی دریایی شود.
ون لاکنر در 13 سالگی و پس از مردود شدن در امتحانات مدرسه از خانه گریخت و به یک کشتی تجاری ملحق شد. او به استرالیا سفر کرد و در آنجا دست به هر کاری زد. برخی از کارهای عجیبی که او طی سالها اقدام به انجامشان کرد عبارتند از ماهیگیری، نگهبانی فانوس دریایی، بوکسوری، کارگری در سیرک، گارسون، کارگری در ساخت راه آهن، و محافظت از جان رئیس جمهور مکزیک آقای دیاز.
وی در 20 سالگی به آلمان بازگشت و به رویای خود که تبدیل شدن به افسری در نیروی دریایی بود تحقق بخشید. در سال 1914 جنگ جهانی اول در گرفت و نیروی دریایی آلمان تاب مقاومت در برابر نیروی دریایی قدرتمند انگلستان و متحدانش را نداشت. یکی از روشهایی که آلمان برای جبران این عدم برابری انجام داد، حمله به کشتیهای تجاریای بود که به دشمنانشان تدارکات میرساندند.
ون لاکنر کشتی بادبانی بزرگی را به اسلحه و موتورهای مخفی تجهیز کرد و آن را به عنوان کشتی بادبانی تجاری بی خطری که الوار حمل میکرد جا زد. نقشه ی او ساده بود. آنها قرار بود به کشتی های تجاری نزدیک شوند و از آنها ساعت بپرسند، و وقتی کشتی تجاری به حد کافی نزدیک می شد آنها پرچمهای آلمان را بر میافراشتند و سه بار به نشانه هشدار شلیک میکردند.
پس از تصرف کشتی تجاری، آنها تمامی کارکنان را اسیر و کشتی را غرق میکردند. اینجا بود که ون لاکنر شهرتش به عنوان دزد دریاییِ با شرافت را به دست آورد. او قایق خود را با 400 تختخواب برای اسیران خود و اتاق های بزرگی برای کاپیتان و افسران اسیر مجهز کرده بود . او حتی اتاقهای ناهار خوری ویژهای را به مجلات و کتابهایی به زبان انگلیسی و فرانسه، و گرامافونی با جدیدترین آهنگها مجهز کرده بود.
او پس از جنگ نوشت «جنگ باشد یا نباشد، من هنوز هم تمامی ملوانان را رفیق خود میدانم و درباره نحوه برخورد با زندانیها هم نظرات خاص خودم را داشتم… میخواستم احساس کنند که مهمان من هستند.»
ون لاکنر بارها و بارها از همین حقه برای غرق کردن کشتیهای فرانسوی، انگلیسی و آمریکایی استفاده کرد در حالیکه مهمان نوازی بی نظیری با اسیرانش میکرد. یکبار زمانی که 262 نفر را اسیر کرده بود و آذوقه کم بود، به آنها یک کشتی داد و آزادشان کرد. او پیش از انجام این کار به هر کدام از زندانیانش در ازای مدت زمانی که در کشتی او زندانی بودند دستمزد متداولی که هر کدام دریافت میکردند پرداخت نمود.
ون لاکنر در مدت 225 روز، 16 کشتی را غرق کرد که فقط یک سانحه ناخواسته روی داد. روزهایی که او دزد دریایی باشرافتی بود زمانی به پایان رسید که موجی حاصل از جزر و مد کشتیاش را نابود کرد و سرانجام دستگیر شد.