داستان انگلیسی معلم ناجی مدرسه
آموزش رایگان زبان انگلیسی > دوره: داستان های کوتاه / فصل: معلم ناجی مدرسه / درس: داستان انگلیسی معلم ناجی مدرسهسرفصل های مهم
داستان انگلیسی معلم ناجی مدرسه
توضیح مختصر
تیراندازی به جمع، در مدارس دولتی ایالات متحده، واقعیتی ترسناک است و گاه و بی گاه چند نفر از دانش آموزان، معلمان و والدین بخت برگشته باید با تیراندازی غم انگیز در مدرسه محلی خود مواجه شوند.
- سطح خیلی سخت
دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»
راهنمای خواندن این درس
نکته اول:
ابتدا میتوانید یکی دو بار بهصورت تفننی این داستان را بهصورت صوتی یا تصویری ببینید. اما برای یادگیری زبان انگلیسی بایستی تکنیکهای سایه و استراتژیهای گفتهشده در نوشتهی پنج استراتژی برای تقویت مکالمه را روی این داستان پیادهسازی نمایید.
نکته دوم:
اگر سطح این داستان مناسب شما نبود، میتوانید به بخش داستان کوتاه انگلیسی وبسایت زبانشناس مراجعه کرده و داستان دیگری انتخاب نمایید.
فایل صوتی
متن انگلیسی درس
Teacher Prevents Mass Shooting With A Hug
On an April morning in 1999, Columbine High School in Colorado became the scene of a terrible tragedy.
Eric Harris and Dylan Klebold laughed and hollered as they killed 13 people and wounded 20 others. Their innocent victims were their teachers and classmates. The teenage killers then turned their guns on themselves.
Some people blamed violent video games and music for their behavior. Others said bullying was the root cause. Others branded Harris a classic psychopath who manipulated his angry and insecure friend.
Some pointed the finger at America’s liberal gun laws. They said the Columbine massacre would have never happened if guns weren’t so freely available in the US.
America has more guns than any other country. It also has more public mass shootings.
Since 1973 not a year has passed without a fatality involving a gun on school grounds.
On a March morning in 2016, Pine Middle School in Nevada was also the scene of another school shooting.
At 9 am, a 14-year-old student fired three shots into a busy hall. The students ran, but two were shot.
The shooter, James Newman, was hell-bent on carrying out another Columbine. Yet he was stopped in his tracks. Not by a bullet. Not by a blow. Not by any last minute pangs of conscience. But by a hug.
Gym teacher, Jencie Fagan, walked through the doors of the cafeteria when she heard gunfire.
She saw the commotion and couldn’t believe what was happening. She knew Newman ‘pretty well’. They had enjoyed conversations together. She didn’t consider him an unhappy or problem student.
Fagan persuaded him to drop the weapon. She then hugged him until other teachers arrived.
Fagan explained, “… I hugged him, and I told him I wouldn’t leave him. I was just glad it was over, and no one was killed. And I was sad for him, because I know him….I knew at that point his life would never be the same again.” Newman told police he had researched the Columbine massacre on the internet. He said he carried out the shooting because he was tired of being called ‘stupid’ by people. He used his mother’s handgun during the shootings. Newman was put under house arrest and given 200 hours of community service.
If not for the brave actions of Jencie Fagan things could have been a lot worse for everyone.
Stricter gun laws would prevent a lot of school shootings in the US, but more kind words, hugs, and understanding would go a long way as well.
ترجمهی درس
معلم با یک بغل کردن ساده مانع تیراندازی جمعی می شود
صبح یکی از روزهای ماه آوریل سال 1999 دبیرستان کلمباین در کلرادو به صحنه یک فاجعه وحشتناک تبدیل شد.
اریک هریس و دیلان کلِبُلد هنگام کشتن 13 نفر و زخمی کردن 20 تن دیگر می خندیدند و از خوشحالی سر و صدا راه انداخته بودند. قربانیان بی گناه معلمان و همکلاسی های آنها بودند. قاتلان نوجوان پس از آن اسلحه را رو به خود گرفتند.
بعضی از مردم بازی های ویدئویی خشونت آمیز و موسیقی را عامل رفتار آنها دانسته و آنها را مورد سرزنش قرار دادند. برخی دیگر گفتند که قلدری عامل اصلی آن است. گروهی دیگر هریس را یک بیمار روانی دیرینه می دانند كه به دوست عصبانی و ناامید خود جهت داده بود.
برخی از آنها انگشت اتهام را به طرف قوانین اسلحه لیبرال آمریکا گرفتند. آنها گفتند اگر اسلحه در ایالات متحده به اندازه کافی در دسترس نبود، کشتار کلمباین هرگز اتفاق نمی افتاد.
آمریکا بیش از هر کشور دیگری اسلحه دارد. این کشور همچنین تیراندازی های جمعی بیشتری نیز دارد.
از سال 1973 به بعد هیچ سالی بدون مرگ و میر ناشی از اسلحه در زمینهای مدرسه نگذشته است.
صبح یکی از روزهای شنبه در سال 2016، مدرسه راهنمایی پاین در نوادا نیز صحنه تیراندازی دیگری در مدرسه بود.
یک دانش آموز 14 ساله در ساعت 9 صبح در یک سالن شلوغ سه گلوله شلیک کرد. دانش آموزان فرار کردند، اما دو نفر تیر خوردند.
تیرانداز، جیمز نیومن با بی فکری و لجاجت تلاش می کرد تا کلمباین دیگری بیافریند. با این حال او در آغاز راهش متوقف شد. نه با یک گلوله. نه با یک ضربه. نه به خاطر بیدار شدن وجدانش در لحظه ی آخر. بلکه با یک بغل کردن.
جنیس فِیگِن معلم ورزش وقتی صدای شلیک گلوله را شنید از در کافه تریا وارد شد.
او هیاهو را دید و نتوانست باور کند که چه اتفاقی در حال وقوع است. او نیومن را«خیلی خوب» می شناخت. آنها بارها با هم گفتگو کرده و از آن لذت برده بودند. او نیومن را دانش آموزی ناراضی یا مشکل ساز نمی دانست.
فِیگین او را متقاعد کرد که سلاح را بیاندازد. سپس او را محکم در آغوش گرفت تا معلمان دیگر از راه رسیدند.
فِیگِن توضیح داد: «… او را محکم بغل کردم و به او گفتم او را رها نخواهم کرد. خوشحالم که به خیر گذشت و هیچکس کشته نشد. من برای او غمگین بودم چون او را می شناختم … می دانستم از آن لحظه دیگر زندگی او مثل همیشه نخواهد بود.
نیومن به پلیس گفت که قتل عام كلمباین را در اینترنت جستجو كرده بود. او گفت که به این دلیل دست به این تیراندازی زد که از «احمق» خطاب شدن توسط مردم خسته شده بود. او برای تیراندازی از تفنگ دستی مادرش استفاده کرد. نیومن تحت بازداشت خانگی قرار گرفت و به 200 ساعت خدمات اجتماعی محکوم شد.
اگر اقدامات شجاعانه جنیس فیگن نبود، شاید همه چیز برای همه بسیار بدتر می شد.
قوانین سختگیرانه تر اسلحه می تواند از تیراندازی های مدرسه در ایالات متحده جلوگیری کند، اما سخنان مهرآمیزتر، در آغوش گرفتن و درک نیز می تواند بسیار موثر باشد.