داستان انگلیسی یافتم! یافتم!
آموزش رایگان زبان انگلیسی > دوره: داستان های کوتاه / فصل: يافتم! يافتم! / درس: داستان انگلیسی یافتم! یافتم!سرفصل های مهم
داستان انگلیسی یافتم! یافتم!
توضیح مختصر
همهی ما احتمالاً با جملهی معروف "یافتم! یافتم!" ارشمیدس، دانشمند یونانی آشنایی داریم. ارشمیدس بهطور ناگهانی راهحل مسئلهای دشوار را به دست آورده بود و از فرط خوشحالی این جملات را به زبان میراند.
- سطح خیلی سخت
دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»
راهنمای خواندن این درس
نکته اول:
ابتدا میتوانید یکی دو بار بهصورت تفننی این داستان را بهصورت صوتی یا تصویری ببینید. اما برای یادگیری زبان انگلیسی بایستی تکنیکهای سایه و استراتژیهای گفتهشده در نوشتهی پنج استراتژی برای تقویت مکالمه را روی این داستان پیادهسازی نمایید.
نکته دوم:
اگر سطح این داستان مناسب شما نبود، میتوانید به بخش داستان کوتاه انگلیسی وبسایت زبانشناس مراجعه کرده و داستان دیگری انتخاب نمایید.
فایل صوتی
متن انگلیسی درس
The Eureka Moment
Sometimes our best ideas come when we least expect them. For Greek mathematician, Archimedes, this happened during a trip to the local baths. The king of Syracuse had put him in charge of finding out how to detect fraud in the manufacture of a golden crown. The king suspected his goldsmith was leaving out some of the gold and substituting it with silver. As Archimedes relaxed, he saw that the more his body sunk into the bath, the more the level of the water rose. He suddenly realized that the volume and purity of the crown could be measured using water displacement . Silver weighs less than gold, so if the crown wasn’t pure gold, but actually a mixture of silver and gold, it would displace more water. At that moment, he jumped out of the bath and ran home naked, crying “Eureka! Eureka!” meaning “I’ve found it! I’ve found it!” To this day, having a sudden flash of insight into a difficult problem is called a eureka moment.
The history of science and invention is chock full of eureka moments. Sir Issac Newton, while sitting under the shade of a tree, was suddenly struck in the head by a falling apple. In that moment Newton came up with the theory of gravity. Albert Einstein, after many months of trying to solve intense math problems, let his imagination wander . He saw a moving train being struck by two bolts of lightning at the same time, one at the front and one at the back. He then wondered if a person standing beside the track and a person on the train would see the strikes as simultaneous . In that instant , the theory of relativity was born.
While we may never have the kind of grand realizations that Newton and Einstein had, eureka moments happen to us all the time. Do you remember the last time you suddenly got the punchline of a joke, or remembered a person’s name that was on the tip of your tongue ? That’s a eureka moment.
Studies by neuroscientists show that the kind of insight contained in a eureka moment is actually the result of a much longer creative process. We first use our analytical minds to turn a problem over and over in search of a solution with no success. But when we finally relax, give up thinking, and turn our attention inward, the insight suddenly arrives. So the next time you are struggling with a difficult problem, maybe it is best to be patient, do something relaxing, and let the solution come to you. Either that, or go sit under an apple tree. Coconut trees are not recommended.
ترجمهی درس
لحظات اکتشاف ناگهانی چطور برای ما اتفاق میفتد؟
یافتم! یافتم!
بعضی وقتها، بهترین ایدهها و تفکراتمان، وقتی به ذهنمان خطور میکند که کمترین انتظارش را داریم. برای ریاضیدان معروف یونانی، ارشمیدس، این مورد وقتی برای نظافت به حمامی عمومی رفته بود، اتفاق افتاد. شاه سیراکوز وی را مسئول یافتن راهی برای تشخیص حقهبازی، در ساختوساز تاجهای طلای حکومتی قرار داده بود. پادشاه به زرگر خود مشکوک بود که مقداری از طلای تعیینشده را استفاده نمیکند و بجای آن از نقره در ساخت تاج طلا استفاده میکند. وقتی ارشمیدس در حال استراحت کردن در وان حمام بود، مشاهده کرد که هرچه بیشتر در آب فرو میرود، سطح آب بیشتر بالا میآید. یکدفعه متوجه شد که حجم و خلوص تاج، میتواند با استفاده از جابجایی آب موردبررسی قرار بگیرد. نقره وزن کمتری نسبت به طلا دارد. بنابراین اگر تاج از طلای خالص درست نشده باشد؛ و مخلوطی از نقره و طلا باشد، هنگام قرار دادن آن در یک ظرف آب، آب بیشتری را جابهجا میکند. وی در آن لحظه، از فرط خوشحالی، از وان حمام بیرون پرید و لخت و عریان به سمت خانهاش شتافت، درحالیکه فریاد میزد “Eureka! Eureka!” یعنی یافتم! یافتم!. از آن روز به بعد یافتن بینشی ناگهانی نسبت به یک مسئلهی دشوار را Eureka moment مینامند.
تاریخ علم و فناوری، بسیار پر از همچون لحظاتی از اکتشافهای ناگهانی است. اسحاق نیوتون، زیر سایهی درختی نشسته بود، که سیبی از آن درخت افتاد و به سر وی اصابت نمود. در آن لحظه، تئوری جاذبه به ذهن نیوتون خطور کرد. آلبرت انیشتین، پس از ماهها تلاش برای حل مسائل بسیار سخت ریاضی، اجازه داد که ذهنش استراحتی بکند و آزادانه چیزهای مختلف را تصور کند. وی در تخیلش یک قطار را مشاهده کرد که همزمان توسط دو رعدوبرق مورد اصابت قرار گرفت؛ یکی در جلوی قطار و یکی در عقب آن. وی سپس با خود فکر کرد که آیا فردی که داخل قطار نشسته است و فردی که بیرون قطار قرار دارد، وقوع این دو رعدوبرق را همزمان تشخیص میدهند؟ در آن لحظه، نظریه نسبیت انیشتین متولد شد.
باوجوداینکه شاید هیچگاه برای ما اکتشافهای بزرگی مثل نیوتون و انیشتین رخ ندهد، اما لحظات اکتشاف ناگهانی نیز همیشه برای ما اتفاق میفتد. آیا آخرین باری که یکدفعه نکتهی انحرافی یک جوک و لطیفه را گرفتهاید، یادتان نمیآید؟ آیا تابهحال یکدفعه اسم یک نفر را که نوک زبانتان بوده است را به یاد نیاوردهاید؟ اینها نیز، لحظاتی از اکتشاف ناگهانی هستند.
مطالعات انجامشده توسط دانشمندان علوم اعصاب نشان میدهد که بینش ناگهانی در این لحظهی خاص، در حقیقت محصول روندی طولانی و خلاقانه است. ما در ابتدا از ذهن تحلیلی خود استفاده میکنیم و برای رسیدن به راهحل یک مسئله، آن را مرتب بالا و پایین میکنیم و به نتیجهای نمیرسیم. اما وقتیکه بالاخره به ذهن خود استراحتی میدهیم و از فکر کردن منصرف میشویم، و توجه بیشتری به درون میکنیم، این بینش یکدفعه ظاهر میشود. بنابراین دفعهی بعدی که با مسئلهای سخت دستوپنجه نرم میکنی، شاید بهتر باشد که صبور باشی. کاری آرامشبخش انجام بده و اجازه بده که راهحل به سمت تو بیاید. یا این، یا برو و زیر درخت سیبی بنشین. درخت آناناس توصیه نمیشود!