داستان انگلیسی قهرمانان گمنام
آموزش رایگان زبان انگلیسی > دوره: داستان های کوتاه / فصل: قهرمانان گمنام – داستانی واقعی از قهرمانان چرنوبیل / درس: داستان انگلیسی قهرمانان گمنامسرفصل های مهم
داستان انگلیسی قهرمانان گمنام
توضیح مختصر
باوجوداینکه غریزهی انسانها میگوید که باید در هر شرایطی زنده بمانی؛ افرادی هستند که در طول زمان جان خود فدای محافظت از جان دیگران نمودهاند.
- سطح سخت
دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»
راهنمای خواندن این درس
نکته اول:
ابتدا میتوانید یکی دو بار بهصورت تفننی این داستان را بهصورت صوتی یا تصویری ببینید. اما برای یادگیری زبان انگلیسی بایستی تکنیکهای سایه و استراتژیهای گفتهشده در نوشتهی پنج استراتژی برای تقویت مکالمه را روی این داستان پیادهسازی نمایید.
نکته دوم:
اگر سطح این داستان مناسب شما نبود، میتوانید به بخش داستان کوتاه انگلیسی وبسایت زبانشناس مراجعه کرده و داستان دیگری انتخاب نمایید.
فایل صوتی
متن انگلیسی درس
Unsung Heroes
In 1986, three men volunteered to die in order to save hundreds of thousands of people, but most of us have never heard of these unsung heroes .
When a nuclear power plant in Chernobyl, Ukraine began releasing deadly radioactive material, workers didn’t know what to do. No one could figure out how to stop the disaster without killing themselves in the process. To make matters worse , the plant was in danger of exploding at any moment.
The only way to prevent the explosion was to enter the toxic radioactive water and release a valve . Robots were unable to function in the radioactive water, so it would have to be done by a human.
Three courageous men, knowing full well that this was a death mission, volunteered. Alexi Ananenko, Valeri Bezpoalov and Boris Baronov put on a brave face and their scuba gear. They then dove into the contaminated water and succeeded in releasing the valve. A nuclear meltdown was avoided and hundreds of thousands of people’s lives were saved in exchange for three lost.
Just a few days later, all three men died a difficult death from radiation poisoning. They were buried in lead coffins, which were soldered shut to prevent their bodies from leaking radiation into the soil. They became known as the “Chernobyl Suicide Squad.”
Even scientists are baffled by rare cases of people who ignore their survival instinct. Humans are hard-wired to survive, but heroes ignore the biological voice inside that yells “protect your own life!”
While we sometimes hear stories of parents who sacrifice themselves for the life of a child, this too could be seen as the human instinct to survive. Our children are part of us and through them our genes survive. In the case of Chernobyl, many people might have packed their family up in a car and sped away from the danger as fast as they could.
What makes people like Ananenko, Bezpoalov and Baronov different?
Andrew Carnegie spent his life studying heroes. Since 1904, his Hero Fund has recognized more than 80,000 people for acts of pure selfless heroism.
One interesting thing that Carnegie found was that heroes usually don’t see their actions as “heroic” at all.
“I’ll bet you won’t find a single example of a person who says, ‘Yes, I’m a hero,’” says Professor Earl Babbie.
Instead, heroes usually believe they did what anyone else would have done, risked their own life for the life of someone else.
ترجمهی درس
در حادثه ی چرنوبیل، سه نفر جانشان را فدای دیگران کردند.
قهرمانان گمنام
در سال 1986 ، سه مرد داوطلب شدند که بمیرند، تا جان صدها هزار نفر را نجات بدهند؛ اما اکثر ما، هیچگاه اسمی از این قهرمانان گمنام نشنیدهایم.
وقتیکه نیروگاهی هستهای در چرنوبیل اوکراین، شروع به رها کردن مواد رادیواکتیو کشنده کرد، کارگران نمیدانستند که چهکار کنند. هیچکسی نمیتوانست تصور کند که چگونه این فاجعه را متوقف کند، بدون اینکه خودش را در این فرایند به کشتن دهد. بدتر از آن این بود که نیروگاه در معرض خطر منفجرشدن در هرلحظهای بود.
تنها راه جلوگیری از انفجار این بود که وارد آب رادیواکتیو سمی شد و شیر آب را باز کرد. رباتها قادر نبودند که در محیط رادیواکتیو عمل کنند، برای همین، این کار بایستی توسط آدمها انجام میشد.
3 مرد شجاع، که بهخوبی میدانستند که این، یک مأموریت مرگبار است، داوطلب این کار شدند. الکسی آناننکو، والری بزپالوف، و بوریس بارونوف، چهرهی شجاع و مصممی به خود گرفتند و لباسهای غواصیشان را پوشیدند. سپس در آب آلوده به مواد رادیواکتیو شنا کردند و موفق شدند که شیر را باز کنند. با این کار، از بحرانی هستهای جلوگیری شد و جان صدها هزار نفر در ازای از دست رفتن جان سه نفر، نجات داده شد.
تنها چند روز بعد، هر سه نفر به مرگ بسیار دشواری به خاطر مسمومیت رادیواکتیو، جان خود را از دست دادند. آنها در تابوتهای سربی به خاک سپرده شدند تا از اینکه بدنشان تشعشعات رادیواکتیو به خاک نشت بدهد، جلوگیری به عمل آید. آنها زان پس بهعنوان “جوخهی خودکشی چرنوبیل” شناخته میشدند.
حتی دانشمندان نیز به خاطر موارد نادر از افرادی که غریزهی بقای خود را نادیده میگیرند، گیج و سردرگم شدهاند. غریزهی انسانها برای زنده ماندن طراحی شده است، اما قهرمانها، صدای بیولوژیکی درون بدن خود، که میگوید:”جان خودت را حفظ کن”، را نادیده میگیرند.
باوجوداینکه ما بعضی وقتها داستان پدران و مادرانی را میشنویم که خود را برای محافظت از فرزندان خود، قربانی میکنند، این موضوع به نحوی میتواند بهعنوان غریزهی انسانها برای زنده ماندن دیده شود. بچههای ما قسمتی از ما هستند و از طریق آنها است که ژنهای ما زنده میماند. اما در قضیهی چرنوبیل، خیلی از افراد میتوانستند خانوادهی خود را جمع کنند و بهسرعت هرچهتمامتر خود را از خطر دور کنند.
چه چیزی، افرادی مثل آناننکو، بزپالوف و بارونوف را از دیگران متمایز میکند؟
فردی به اسم آندرو کارنیگ، تمامی زندگی خود را به مطالعهی قهرمانان صرف کرد. از سال 1904، صندوق قهرمانان وی، بیش از 80 هزار نفر را به خاطر اعمال دلاورانهی توأم با ازخودگذشتگی، شناسایی کرده است.
مطلب جالبی که کارنیگ متوجه شد این بود که قهرمانها معمولاً هیچگاه رفتار خود را قهرمانانه نمیبینند.
پروفسور ارل بابی میگوید که : من شرط میبندم که حتی یک قهرمان واقعی را هم پیدا نمیکنید که بگوید “بله من قهرمانم”.
بهجای این، قهرمانها معتقدند که کاری انجام دادهاند که هرکس دیگری هم بود، آن کار را انجام میداد. یعنی زندگی خود را به خاطر دیگران به خطر میانداختند.