اگر میخواهید که مدتی در یک کشور انگلیسیزبان زندگی کنید، مکالمه انگلیسی در فروشگاه یکی از واجبترین مواردی است که باید یاد بگیرید. برای خرید مواد خوراکی، لباس یا سایر اقلام ضروری، لازم است که بتوانید با فروشنده صحبت و نیازهای خود را مطرح کنید. همچنین باید متوجه شوید که او چه جوابی میدهد یا از شما چه میپرسد.
برای اینکه بتوانید در یک فروشگاه به زبان انگلیسی مکالمه کنید، بهتر است که عبارات مفید و مورداستفاده در هر یک از شرایط زیر را بشناسید و بتوانید آنها را در موقعیت مناسب، به کار بگیرید:
روشهای پرداخت؛
قیمت محصولات؛
مشخصات محصولات؛
ساعت کاری فروشگاه؛
نحوۀ صحبت با مشتری و خوشآمدگویی (اگر فروشنده بودید)؛
و...
نمونۀ مکالمات و عبارات این مقاله، به شما کمک میکنند تا مکالمه انگلیسی در مورد خرید را یاد بگیرد. اگر دربارۀ هریک از کلمات یا اصطلاحات استفادهشده در این صفحه به کمک نیاز دارید، بهتر است که اپلیکیشن زبانشناس را نصب و از راهنماییها و آموزشهای آن استفاده کنید.
آداب، رویدادها و مکانهای مربوط به خرید
برای اینکه بتوانید یک مکالمه مفید و هوشمند درباره خرید داشته باشید، لازم است که درباره اصطلاحات مربوط به رسم و رسوم آن نیز بیشتر بدانید.
1) Black Friday:
هر سال بعد از Thanksgiving (روز شکرگزاری)، کریسمس بهصورت غیررسمی شروع میشود. جمعۀ بعد از شکرگزاری که به Black Friday (جمعۀ سیاه) معروف است، روزی است که مردم خرید کریسمس خود را شروع میکنند.
در این روز، تقریباً همۀ فروشگاهها (چه آنلاین و چه حضوری) فروش زیادی دارند و بسیاری از آنها، زودتر باز میکنند. Black Friday، روزی است که بیشتر محصولات بازار، تخفیف زیادی خوردهاند؛ این مسئله باعث میشود که مردم بتوانند با هزینۀ بسیار کم، برای دوستان و خانوادۀ خود هدیه بگیرند.
2) Outlet Mall:
بازارهای Outlet mall که معمولاً آن را به «حراجی» معنی میکنند، جایی (تقریباً) شبیه تاناکورای خودمان است. در این مراکز خرید که معمولاً بسیار بزرگ هستند و در فضای باز تأسیس شدهاند، قیمت همهچیز بسیار پایین است.
3) Yard Sale / Garage Sale:
بعضی وقتها هنگام رانندگی در جادهها، ممکن است تابلوهای بزرگی ببیند که روی آنها نوشته شده است: Garage Sale یا Yard Sale.
این اصطلاح، به معنای «حراج خانگی» است و زمانی بهکار میرود که مردم لباسهای قدیمی، اثاثیه و سایر اقلام خود را جلوی خانههایشان (در حیاط یا گاراژ خود) میفروشند. برای پیداکردن و خرید کالاهای دستدوم ارزان، میتوانید روی این مکانها حساب ویژهای باز کنید.
لغتنامه خرید به انگلیسی
جدول زیر، لیستی از کلماتی را نشان میدهد که ممکن است از آنها در یک مکالمه انگلیسی در مورد خرید استفاده کنیم:
کلمۀ انگلیسی | معنی فارسی | کلمۀ انگلیسی | معنی فارسی |
---|---|---|---|
Mall | مرکز خرید | Delicatessen | اغذیهفروشی |
Purchase | خرید | Drugstore | داروخانه |
Cashier | صندوقدار | For Sale | برای فروش (فروشی) |
Groceries | مواد غذایی | Shopkeeper | مغازهدار |
Antique Shop | عتیقهفروشی | Department Store | مرکز خرید |
Bakery | نانوایی یا شیرینیپزی | Flower Shop | گلفروشی |
Butchery | قصابی | Petshop | فروشگاه حیوانات خانگی |
Bank | بانک | Sports Shop | فروشگاه لوازم ورزشی |
Beauty salon | سالن زیبایی (آرایشگاه زنانه) | Supermarket | سوپرمارکت |
Bookshop | کتابفروشی | Shopping Basket | سبد خرید |
Shopping Trolley | سبد (خرید) چرخدار | Purse | کیفپول |
Money | پول | Bank Card | کارت بانکی |
Credit Card | کارت اعتباری | Receipt | رسید |
Change | پول خرد | Shopping Bag | کیف خرید |
پرسیدن ساعات کار فروشگاه به انگلیسی
اگر میخواهید که برای خرید و گشتوگذار خود در یک فروشگاه برنامهریزی کنید، میتوانید با این سؤالات از ساعات کار آن مطلع شوید:
معادل فارسی | عبارت انگلیسی |
---|---|
کِی باز هستید؟ | When are you open? |
کِی باز میکنید؟ | When do you open? |
چه ساعتی باز میکنید؟ | What time do you open? |
چه ساعتی میبندید؟ | What time do you close? |
تا کِی باز هستید؟ (معمولاً این سؤال را دربارۀ همان روز میپرسند) | How late are you open (today(? |
ساعت کاریتون چطوره؟ | What are your hours? |
آخر هفتهها هم باز هستید؟ | Are you open on weekends? |
شنبه باز هستید؟ (در اکثر کشورهای انگلیسیزبان، شنبهها تعطیل است.) | Are you open on Saturday? |
مکالمه انگلیسی در فروشگاه (برای فروشندهها)
هنگامی که مشتری وارد فروشگاه شما میشود، میتوانید مکالمه را با عبارات زیر شروع کنید:
معادل فارسی | عبارت انگلیسی |
---|---|
میتونم کمکتون کنم؟ | May I help you? |
Can I help you? | |
کمکی از من بر میاد؟ | Is there anything I can help you with? |
کسی منتظرتونه؟ (معمولاً در کافهها و رستورانها به کار میرود. | Is someone waiting on you? |
اگر میخواهید به مشتری خود کمک کنید یا به او بگویید که میتواند از شما کمک بگیرد، میتوانید از عبارات زیر استفاده کنید:
معادل فارسی | عبارت انگلیسی |
---|---|
اگه کمکی ازم برمیومد، بهم بگید. | If I can help you, just let me know |
اونور یک آینه هست. | There’s a mirror over there. |
رختکنها اون سمت هستند. | The changing rooms are over there. |
فقط اجازه دارید که 6 محصول به اتاق پرو ببرید. | Only six items allowed in the dressing rooms. |
اگه بهم نیاز داشتید، من همینجام. | If you need me, I’ll be right here. |
بعضی از سؤالاتی که شاید لازم باشد از مشتری خود بپرسید، شامل موارد زیر هستند:
معادل فارسی | عبارت انگلیسی |
---|---|
دنبال چیز خاصی میگردید؟ | Are you looking for something in particular? |
Are you looking for anything in particular? | |
چیزی مدنظرتونه؟ | Do you have anything in mind? |
چیز خاصی مدنظرتونه؟ | Do you have something specific in mind? |
چه سایزی نیاز دارید؟ | What size do you need? |
سایزتون رو میدونید؟ | Do you know what size you are? |
عبارات زیر نیز برای معرفی و ارائۀ محصولات فروشگاه به مشتری، کاربردی هستند:
معادل فارسی | عبارت انگلیسی |
---|---|
درست همونی که دنبالش میگردید رو دارم! | I’ve got just what you’re looking for. |
دقیقاً همونی رو دارم که بهش نیاز دارید! | I’ve got exactly what you need. |
دقیقاً سایز شما رو دارم. | I’ve got just your size. |
اگر میخواهید که بیشتر از اینها مشتریمدار باشید، میتوانید حین مکالمه انگلیسی در فروشگاه خود از عبارات زیر استفاده کنید:
معادل فارسی | عبارت انگلیسی |
---|---|
دیگه چیکار میتونم براتون بکنم؟ | What else can I do for you? |
چیز دیگهای هست که بتونم توجهتون رو بهش جلب کنم؟ | Is there anything else I can interest you in? |
چیز دیگهای هست که من بتونم براتون بیارم؟ | Is there anything else I can get for you? |
کمک دیگهای از من بر میاد؟ | Is there anything else I can help you with? |
چیزی احتیاج دارید که باهاش کنید؟ (برای خرید پوشاک کاربردی است) | Do you need anything to go with that? |
برای اعلام محدودیتهای فروشگاه، میتوانید از عبارات زیر استفاده کنید:
معادل فارسی | عبارت انگلیسی |
---|---|
باید سپرده بذارید. | Deposit required |
تعویض نداریم. | No exchange |
بازپرداخت نداریم. | No refunds |
مکالمه انگلیسی در فروشگاه (برای خریداران)
اگر فقط میخواهید که در فروشگاه گشت بزنید و قصد خرید ندارید، میتوانید از عبارات زیر در مکالمۀ خود با فروشنده استفاده کنید:
معادل فارسی | عبارت انگلیسی |
---|---|
فقط دارم چرخ میزنم. | I’m just browsing. |
مرسی، فقط دارم نگاه میکنم. | Thank you, I’m just looking. |
همینجوری نگاه میاندازم. | Just looking around. |
اگر نمیتوانید کالای موردعلاقۀ خود را پیدا کنید، این عبارات به کارتان خواهد آمد:
معادل فارسی | عبارت انگلیسی |
---|---|
نمیتونم تصمیمم رو بگیرم! | I just can’t make up my mind. |
مطمئن نیستم که از کدوم خوشم میاد. | I’m not sure which I like. |
شما کدوم رو ترجیح میدید؟ | Which do you prefer? |
اگر میخواهید که یک لباس را روی تن خود امتحان کنید، میتوانید با استفاده از این عبارات، فروشنده را در جریان قرار دهید:
معادل فارسی | عبارت انگلیسی |
---|---|
میخوام این رو امتحان کنم. | I’d like to try this on. |
I want to try this on. | |
میتونم اینها رو امتحان کنم؟ | Can I try these on? |
اتاق پرو کجاست؟ | Where is the fitting room? |
چندتا محصول میتونم با خودم توی رختکن ببرم؟ | How many items can I take in the dressing room? |
قیمت و پرداخت!
یکی از موقعیتهایی که حین مکالمه انگلیسی در مورد خرید، بهصورت مکرر با آن مواجه خواهید شد، موقعیت پرداخت هزینه و پرسیدن قیمت یک محصول است.
اگر فروشنده هستید:
برای پرسیدن نحوه پرداخت هزینۀ خرید از مشتری، میتوانید عبارات زیر را به کار ببرید:
عبارت انگلیسی | معادل فارسی |
---|---|
How would you like to pay for this? | چجوری هزینه رو پرداخت میکنید؟ |
How do you want to pay for this? | |
Will that be cash or credit? | نقدی پرداخت میکنید یا کارت میکشید؟ |
Do you have our store card?* | کارت فروشگاه ما رو دارید؟ |
Would you like to sign up for our store card? | دوست دارید که برای دریافت کارت فروشگاهمون ثبتنام کنید؟ |
It is 10% off | 10% تخفیف داره. |
Store Card * چیست؟
a credit card that can be used only in one store or chain of stores.
نوعی کارت اعتباری قابل شارژ است که میتوانید از آن فقط در یک مغازه یا فروشگاههای زنجیرهای استفاده کنید.
اگر خریدار هستید:
برای پرسیدن قیمت یک محصول به زبان انگلیسی یا موارد مرتبط، میتوانید از عبارات جدول زیر استفاده کنید:
معادل فارسی | عبارت انگلیسی |
---|---|
قیمتش چنده؟ | How much is it? |
How much does this cost? | |
قیمت اینها چنده؟ | How much are these? |
How much do they cost? | |
میتونم تخفیف بگیرم؟ | Can I get a discount? |
اگه 2تا بخرم، بهم تخفیف میدید؟ | Can you give me a discount if I buy two? |
قیمت بعد تخفیف چنده؟ | What is the price after the discount? |
کارت اعتباری قبول میکنید؟ (میتونم کارت بکشم؟) | Do you take credit? |
تخفیف به انگلیسی:
اگر روی ویترین فروشگاه نشانه 50% off ببینید، این یعنی که آن فروشگاه تخفیف 50 درصدی گذاشته و اجناس خود را نصف قیمت میفروشد.
10% off: در حال حاضر، قیمت 10% کمتر از قیمت اولیه است.
10$ off: هنگام خرید، 10 دلار کمتر از قیمت اصلی پرداخت خواهید کرد.
10% off sale price: تخفیف قیمت فروش باعث میشود که برای بعضی از کالاها، تخفیف اضافی دریافت کنید.
چانهزدن به انگلیسی (Bargaing):
در بسیاری از کشورهای انگلیسیزبان، میتوانید در بازارها و فروشگاهها برای تخفیفگرفتن چانه بزنید (این فرهنگ در آمریکا چندان خوب نیست و معمولاً نمیتوانید از تکنیک چانهزدن در جایی بهجز Yard Sale استفاده کنید).
To Bargain (verb) چانه زدن (فعل)
اگر بتوانید یک کالا را با قیمتی بسیار کمتر از حد معمول خریداری کنید، Bargain کردهاید. به مثال زیر دقت کنید:
You: “ This t-shirt costs four dollars. Will you sell it for two? ”
Seller: “How about three dollars?”
You: “sure.”
شما: قیمت این تیشرت چهار دلاره. دو دلار میفروشیش؟
فروشنده: سه دلار چطوره؟
شما: حتما.
وقتی به کسی بگویید که کالایی را با قیمت پایین خریداری کردهاید، ممکن است که او تعجب خود را با عبارت "What a bargain!" بیان کند که یعنی: عجب معاملهای!
Jackie: “ Is that a new phone? How much did it cost? ”
You: “ Only $70. It was originally $150. ”
Jackie: “ Wow! What a bargain! ”
جکی: گوشی جدیده؟ قیمتش چقدر شد؟
شما: فقط 70 دلار. در واقع 150 دلار بود.
جکی: شگفتا! عجب معاملهای!
دزدی خوب! (Steal):
Steal یعنی دزدی؛ یعنی to take something without paying for it. هنگامی که از این کلمه در مکالمه انگلیسی در مورد خرید استفاده میکنیم، دزدی میتواند چیز خوبی باشد! وقتی یک نفر میگوید که چیزی که خریده یک stealبوده، یعنی آنقدر آن را ارزان خریده که انگار دزدیده.
یک معامله عالی (A Good Deal):
مانند Bargain و Steal، اگر خرید شما Good Deal باشد، یعنی قیمت کمی برای آن پرداخت کردهاید. دقت کنید که از این اصطلاح برای توصیف قیمت یک کالا استفاده میکنیم؛ اما اگر میخواهید از آن برای توصیف خود کالا استفاده کنید، باید بگویید: “a good deal on [noun]"
: غلط “ My car was a good deal. ”
درست: “ I got a good deal on my car. ”
به مثال زیر توجه کنید:
You: “ How much did your sister pay for her new car? ” / خواهرت چقدر برای ماشین جدیدش چقدر پول داد؟
Jackie: “ She paid $5,000. ” / 5000 دلار
You: “ That ’ s a really good deal. ” / معاملۀ خیلی خوبیه.
آیا همهچیز گران است؟
خرید هر محصول از هر فروشگاهی یک good deal نیست! گاهی ممکن است که یک کالا، قیمت خیلی زیادی داشته باشد. در این مواقع، میتوانید از عبارات و کلمات زیر استفاده کنید:
Overpriced:
اگر یک بسته تخممرغ در مغازۀ اول 10 دلار و در مغازۀ دوم 20 دلار باشد، محصول مغازۀ دوم overpriced است؛ یعنی قیمت آن بیشازاندازه گران است.
The food at the new Italian restaurant is good but overpriced. / غذای رستوران ایتالیایی جدید خوب است اما قیمتش بالاست.
A rip off:
برای چند درجه گرانقیمتتر از overpriced(در حدی که از گرانبودن کالا عصبانی شوید)، از اصطلاح rip off استفاده میکنیم.
These t-shirts are a rip off. Who wants to pay $90 for a simple t-shirt? / این تیشرتها خیلی گرونن. کی واسۀ یه تیشرت ساده، 90 دلار پول میده؟****!
اگر شخصی شما را مجبور کند که برای خرید یک کالا بیشازاندازه هزینه کنید، میتوانید از rip off به عنوان یک فعل استفاه کنید (این اصطلاح تقریباً یعنی که یک شخص از شما کلاهبرداری کرده است).
You paid $50 for a pair of fake sunglasses? That shop ripped you off! / 50 دلار برای یک جفت عینکآفتابی تقلبی پول دادی؟ اون مغازه سرت کلاه گذاشته!
نکتۀ گرامری مهم!
اگر از اصطلاح "to rip off" به عنوان فعل استفاده میکنید، باید مفعول را بین rip و off قرار دهید؛ بنابراین:
He ripped her off.
They ripped you off.
Stingy:
البته همیشه کالاهای فروشگاهها گرانقیمت نیستند؛ بعضی از مواقع، این شما هستید که نمیخواهید برای خرید یک محصول هزینه کنید و کمی خسیس هستید. Stingy (خسیس)، نقطۀ مقابل Generous (دستودلباز) است. اما چگونه از Stingy در جمله استفاده میکنیم؟
Don ’ t be stingy. You should spend more than $5 on your mom ’ s birthday gift. / خسیس نباش! باید بیشتر از 5 دلار برای تولد مادرت خرج کنی!
یادگیری مکالمات انگلیسی با زبانشناس
برای داشتن یک مکالمه انگلیسی در فروشگاه، لازم است که واژگان و عبارات کاربردی موقعیتهای مختلف را بشناسید. برای یادگیری مکالمات انگلیسی روزمره، باید گوش دهید، بخوانید و تمرین کنید.
اپلیکیشن زبانشناس میتواند به شما برای رسیدن به هدفتان کمک کند. با محتوا و آموزشهای مرتبط این برنامه با مسائل روزمره، میتوانید که معنی کلمات و نحوۀ استفاده از آنها را یاد بگیرید. همچنین فلشکارتها و تمرینهای موجود در اپلیکیشن، به شما کمک میکند تا واژگان جدید را بهصورت مکرر مرور کنید و بهخاطر بسپارید.
سخن پایانی
برای اینکه بتوانید بهخوبی یک Native Speaker صحبت کنید، باید تمرین زیادی داشته باشید و مثالهای متنوعی ببینید. گوشدادن، نوشتن، خواندن و صحبتکردن، چهار عنصر اصلی یادگیری زبان انگلیسی هستند که با خواندن مقالات آموزشی و نصب اپلیکیشن زبانشناس، میتوانید در آنها حرفهای شوید.