برای دروغ گفتن چه معادلی در زبان انگلیسی داریم؟ سوالی که ممکن است برای هر زبانآموزی در سطوح پیش از متوسط یا بالاتر پیش بیاید، چون که زبانآموزان حین حرف زدن و مکالمه کردن به زبان انگلیسی تلاش میکنند تا جایگزین و معادلهایی برای هر واژه یاد بگیرند تا با تکرار چندبارهی یک کلمه باعث خستگی مخاطب نشوند.
دروغ گفتن به انگلیسی
عبارت To lie به گوشمان بسیار آشناست و میدانیم که با معنی « دروغ گفتن یا خالی بستن» بهکار برده میشود. همانطور که گفته شد، عمل lie به معنی «انتقالِ ادعا یا حرفی که حقیقت ندارد به شخصی دیگر» است. واژهی lie هم در نقش فعل و هم در نقش اسم استفاده میشود. در مثالهای زیر کاربردهای مختلف این واژه در دو جایگاه فعل و اسم را بررسی میکنیم:
Why had he lied about his visit to London?
چرا او در مورد سفرش به لندن دروغ گفته بود؟ (lie در نقش فعل)
Both witnesses lied to the police about what happened.
هر دو شاهد در مورد آنچه اتفاق افتاده بود به پلیس دروغ گفتند. (lie در نقش فعل)
I told a lie when I said I liked her haircut.
وقتی که گفتم از مدلمویش خوشم میاید دروغ گفتم. (lie در نقش اسم همراه با فعل tell)
The story was nothing but lies.
آن داستان چیزی جز دروغ نبود. (lie در نقش اسم)
در ادامه مقاله جایگزینهای مختلف برای کلمه lie را یاد میگیریم و شیوه و جایگاه بهکار رفتنشان را بررسی میکنیم.
خالی بستن به انگلیسی
مورد دومی که در مقاله شرح داده میشود، اصطلاح عامیانه Capping است که بین مردم در حالت محاوره، علیالخصوص در فضای مجازی، کاربرد زیادی دارد.
برای مثال من اخیرا در لایوهای یوتوب بارها متوجهی استفادهی کاربران از ایموجی کلاه شدم و بعد از تحقیق و سرچ متوجه شدم این ایموجی نماد واژهی capping، به معنای خالی بستن یا عامیانهتر اگر بخواهم بگویم “قمپوز در کردن” است.
پس از حالا به بعد میتوانید برای انتقال مفهوم دروغ گفتن یا خالی بستن از این کلمه یا حتی اموجی کلاه در مکالمات خود استفاده کنید.
برای مثال اگر متوجه شدید طرف مقابل شما حقیقت را نمیگوید، حرفهایی که میشنوید دروغ است یا تظاهر به چیزی میکند که واقعیت ندارد، میتوانید با گفتن “No capping” به او بفهمانید که شما متوجه دروغش شدهاید و درواقع در فارسی به معنی «خالی نبند» است. در ادامه نمونههایی از روشهای بهکار گیری این عبارت در مکالمه است.
No capping
No cap
خالی نبند، دروغ نگو، قمپوز در نکن!
برای اطلاعات بیشتر درباره اصطلاح Capping میتوانید ویدئوی زیر را مشاهده کنید:
دروغ جزئی یا کوچک به انگلیسی
واژهی بعدی که در این مقاله از آن حرف میزنم fib است. این واژه هم به شکل فعل و هم به شکل اسم به کار برده میشود. Fib به معنی دروغ است اما عموما دروغی جزئی و ناچیز که باعث آسیب دیدن یا زیان وارد شدن به کسی نمیشود و در اصل میتوان گفت دروغیست که اهمیت خاصی ندارد.
I can tell he’s fibbing because he’s smiling!
من میتونم بگم که اون داره دروغ میگه چون داره لبخند میزنه!
Don’t believe him – he’s telling fibs again.
حرفش رو باور نکن، اون دوباره داره دروغ میگه.
در مثالهای بالا، همانطور که در توضیحات گفته شد، از کلمهی fib هم درحالت اسم و هم درحالت فعل استفاده شده است. نکتهی قابل توجه این است که در صورت به کار بردن fib به عنوان اسم، از فعل tell استفاده میشود. یعنی ساختار to tell fibs/ a fib کاربرد دارد.
دروغ شاخدار به انگلیسی
اصطلاح “To lie through one’s teeth” به معنی جسورانه دروغ گفتن بدون ذرهای پشیمانی است و معادل نسبی آن در زبان فارسی میتواند “دروغ شاخدار، بیشرمانه دروغ گفتن یا دروغ محض گفتن” باشد. این اصطلاح زمانی استفاده میشود که کسی که دروغ میگوید کاملا میداند چیزی که میگوید حقیقت ندارد اما در عین راحتی و بیشرمی مطرحش میکند.
If he says he wasn’t at the party, he is lying through his teeth because I saw him there talking to Jessica.
اگر او بگوید که در مهمانی حضور نداشت، حرفش دروغ محض است چون من آنجا او را در حال صحبت با جسیکا دیدم.
Stop lying through your teeth—we have evidence that you were here the night of the crime.
دست از دروغ گفتن بردار. ما مدرک داریم که شما شب ارتکاب جرم اینجا بودید.
مثل سگ دروغ گفتن به انگلیسی
اصطلاح “To lie like a rug” برای کسی استفاده میشود که مرتبا دروغ میگوید و به هیچوجه قابل اعتماد نیست. فقط دقت کنید که کاملا غیررسمی و محاورهای است و استفاده از آن در موقعیتهای رسمی اصلا توصیه نمیشود. معنای معادل آن در زبان فارسی :« مثل سگ دروغ گفتن» است.
He lies like a rug.
اون مثل سگ دروغ میگوید.
He says he didn’t take the money, but he’s lying like a rug.
او میگوید که آن پول را برداشته است اما مثل سگ دروغ میگوید.
پیچاندن به انگلیسی
کلمه “Prevaricate” مستقیما معنای “دروغ گفتن” را منتقل نمیکند و منظور طفره رفتن از گفتن واقعیت یا به عبارتی “پیچاندن” است.
He seemed to prevaricate when journalists asked pointed questions.
به نظر میرسید زمانی که خبرنگاران سوالات هدفدار (نیشدار) پرسیدند او از گفتن حقیقت طفره رفت.
تا اینجای کار ۵ عبارت یا اصطلاح برای دروغ گفتن یاد گرفتیم، بد نیست نگاه مختصری بر انواع دروغ داشته باشیم. در ادامه در مورد چهار نوع دروغ متداول توضیح میدهم که انگلیسیزبانها با رنگها آنها را دسته بندی کردهاند.
دروغ مصلحتی به انگلیسی
در زبان انگلیسی به دروغ مصلحتی یا مصلحتآمیز “white lie” گفته میشود، یعنی دروغی بی خطر و بسیار کوچک که اغلب اوقات به منظور ایجاد نشدن دلخوری، برای ناراحت نکردن کسی و برای مودب جلوه دادن خود گفته میشود. در مثال زیر این موضوع کاملا قابلدرک است.
I knew Jenny would be upset if she knew I didn’t want go to the movies with her tomorrow, so I just told her a white lie about having to take care of my elderly grandmother.
من میدانستم که اگر به جنی بگویم نمیخواهم با او به سینما بروم ناراحت میشود، پس به او دروغ مصلحتی گفتم که مجبورم از مادربزرگ پیرم مراقبت کنم.
To tell a black lie
در زبان انگلیسی اصطلاح “to tell a black lie” به معنی دروغیست از سر خودخواهی که با گفتنش طرف مقابل چیزی عایدش نمیشود و قصدمان از گفتن این نوع دروغ رهایی خودمان از دردسر و کم کردن ضرر به خودمان یا حتی نفع بردن است. برای مثال وقتی سرکار دیر میرسیم و به دروغ ترافیک را بهانه میکنیم.
I don t know how they can say that and then sleep at night, while they tell white lies or black lies and they don t even feel anything about it.
من نمیدانم آنها چطور میتوانند آن حرف را بزنند و شب سر به بالش بگذارند، درحالی که دروغ مصلحتی یا دروغ معمولی گفتهاند و هیچحسی در این مورد ندارد.
To tell a gray lie
این نوع دروغ به دروغی گفته میشود که هم خود شخص هم طرف مقابل به صورت اشتراکی نفع میبرند. برای مثال در موضوعی دروغ میگوییم تا طرف مقابل را از وضعیت سخت و دردسر نجات دهیم اما درواقع گفتن آن دروغ برای خودمان هم کمککننده بوده و باعث رهایی ماهم شده است.
To tell a red lie
این اصطلاح به طور خاص برای دروغهایی بهکار میرود که هدف و انگیزهی شخص «انتقام یا آسیب رساندن» به فرد مقابل باشد. در این نوع دروغ نهتنها طرف مقابل نفعی نمیبرد بلکه حتی ممکن است آسیب یا ضرر ببیند و علاوه بر به دردسر انداختن شخص مقابل خودش هم در دردسر بزرگی بیوفتد.
فن استاد برای دروغ گفتن در انگلیسی!
به عنوان نکتهی آخر این موضوع را مدنظر قرار دهید که اگر قصد دارید از صراحت کلام خود کم کنید و خیلی رک و راست از واژهی دروغ استفاده نکنید میتوانید از عبارت “to tell an untruth” استفاده کنید. برای مثال:
I think she is telling an untruth.
فکر میکنم چیزی که دارد میگوید حقیقت ندارد.
یا اگر قصد دارید مستقیما و مودبانه به طرف مقابل منتقل کنید که شما متوجه میشود او راست نمیگوید میتوانید از جملههای زیر استفاده کنید:
I find that very hard to believe.
باورش خیلی برام سخته.
I don’t see how that can be true.
نمیفهمم این چطور میتونه حقیقت داشته باشه.
به نظر شما کدام نوع دروغ بیشتر اطراف ما رواج دارد و دلیل و منشا این نوع دروغ چیست؟
دانلود اپلیکیشن زبانشناس
زبان انگلیسی را میتوانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زبانشناس» یاد بگیرید.