سرفصل های مهم
دوستی
توضیح مختصر
در این درس اصطلاحات درباره دوستی یاد می گیرید .
- سطح متوسط
دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»
فایل صوتی
متن انگلیسی درس
- Lend your money. Lose your friend.
You shouldn’t lend your friend money because it may create issues. You’ll have to bother your friend to repay the loan, or your friend may never repay the loan. Both can make your friendship worse.
You shouldn’t have lent her money. Remember, “lend your money. Lose your friend.”
‘She’s dealing with some debts. I think I’ll lend her some money.’ ‘Lend your money. Lose your friend.’
Think carefully before you lend him money; “lend your money. Lose your friend.”
- A friend in need is a friend indeed.
A true friend is always willing to help, especially during troubles or difficult situations.
She stayed by me when I was depressed about my parents’ divorce, which made me believe that “a friend in need is a friend indeed.”
If Jack considered you to be his best friend, he wouldn’t have left you when you were in trouble. Remember, “a friend in need is a friend indeed.”
I always help if I can because I believe that “a friend in need is a friend indeed.”
- See eye to eye with someone
To have the same views about something, to completely agree with someone.
They’re such a perfect couple. They see eye to eye on most things.
I can’t bear being on the same team as him. I’ve never seen eye to eye with him.
If you don’t see eye to eye with her on most issues, just say goodbye because sooner or later you two will break up.
- Get on like a house on fire
To like each other a lot and become friends very quickly.
She looked very cold at first but when I talked to her, I realized she was very kind-hearted. After that, we got on like a house on fire.
The first time we talked, Annie and I got on like a house on fire.
I couldn’t imagine my ex-girlfriend and current girlfriend getting on like a house on fire.
- Know someone inside out
To know someone or something very well.
I know him inside out. I understand that he left for a reason.
‘Mom, I’m so bored. Why do I have to read that book again? I know it inside out.’
Make sure you know him inside out before you say ‘yes’ to his proposal.
- Speak the same language
To share the same viewpoints and attitudes toward something.
We speak the same language about almost everything.
I have to check with my teammates to make sure we speak the same language.
My partner and I speak the same language, so it’s quite easy for us to negotiate.
ترجمهی درس
1- پولت را قرض بده . دوستت را از دست بده.
نباید به دوست پول قرض داد این اصطلاح حالت یک توصیه دارد.
بر اساس این توصیه، نباید به دوستان پول قرض بدهیم چون در آینده مشکلآفرین خواهد شد، ممکن است که دوستتان را برای بازپرداخت تحت فشار قرار دهید و یا دوستتان حاضر به پرداخت پول نشود. در هر دو حالت، میانة شما شکراب خواهد شد.
نباید به او پول قرض میدادی. به قول معروف، پولت را قرض بده.
دوستت را از دست بده
الف- دوستم گرفتار بدهی است. شاید به او کمی قرض دادم
ب- پولت را قرض بده.
دوستت را از دست بده
قبل از پول قرض دادن حسابی فکر کن. از قدیم گفتهاند: نباید به دوست پول قرض داد
2- دوست آن باشد که گیرد دست دوست در پریشانحالی و درماندگی .
این اصطلاح به ما میگوید که دوست واقعی کسی است که مشتاق دستگیری از دوست گرفتارش باشد.
وقتی بابت طلاق والدینم افسرده شدم، او پشتیبانم بود، با این کارش به این حقیقت پی بردم که: دوست آن باشد که گیرد دست دوست در پریشانحالی و درماندگی
اگر جک دوست واقعی تو بود، وقتی که به دردسر افتادی به کمکت میآمد. به قول معروف: دوست آن باشد که گیرد دست دوست در پریشانحالی و درماندگی
من هر وقت بتوانم به دوستانم کمک میکنم، چون که از قدیم گفتهاند: دوست آن باشد که گیرد دست دوست در پریشانحالی و درماندگی
3- با کسی تفاهم داشتن، همنظر بودن، همرأی بودن
وقتی که یک شخص با کس دیگری کاملاً در یک زمینه موافق باشد، این اصطلاح را به کار میبریم
آنها زوج بینظیر و کاملی هستند. در مورد اغلب مسائل با هم تفاهم دارند
نمیتوانم با او در یک گروه کارکنم. تا به حال حتی در یک مورد هم با او همنظر نبودهام .
نمیتوانم تحمل کنم که شما دو نفر در اکثر مسائل تفاهم ندارید، بهتر است از او خداحافظی کنی، چون دیر یازود از هم جدا خواهید شد
4- زود گرم گرفتن، با کسی زود صمیمی شدن
این اصطلاح را زمانی به کار میبریم که دو نفر از همدیگر خوششان بیاید و خیلی زود با هم دوست شوند
اوایل خیلی رفتار سردی داشت، ولی وقتی با او همصحبت شدم متوجه شدم که قلب مهربانی دارد. بعد خیلی زود با هم صمیمی شدیم
من و آنی بار اولی که با هم صحبت کردیم، فوری گرم گرفتیم
حتی در تصوراتم هم نمیگنجید که دوستدختر سابق و دوستدختر جدیدم انقدر زود با هم گرم بگیرند
5- زیر و بم چیزی/کسی را دانستن، مثل کف دست شناختن
این اصطلاح را میتوانیم زمانی به کار ببریم که کسی شخص / چیز دیگری را خیلی خوب میشناسد
از زیر و بم او خبر دارم.
میدانم که برای ترک تو دلایل خودش را دارد
مامان، حوصلهام سر رفته. چرا مجبور میکنی که آن کتاب را دوباره بخوانم؟
من که همة آن را خواندهام و آن را مثل کف دستم میشناسم
قبل از جواب مثبت به خواستگاری او مطمئن شو که زیر و بم او را میشناسی
6- همدل و همزبان بودن، عقاید مشترک داشتن
وقتی فرد نظرات و دیدگاههای مشترکی دربارة کسی دارد، برای بیان آن از این اصطلاح استفاده میکنیم
تقریباَ در تمام زمینهها همدل و همزبان هستیم
باید با همتیمیهایم مشورت کنم تا مطمئن شوم کهآنها هم نظر مشترکی با من دارند
من و شریکم با همدیگر همدل و همزبان هستیم و به همین خاطر، راحت میتوانیم بحث کنیم
توضیحات دیگر
برای کسب اطلاعات بیشتر در رابطه با این دوره به مقالهی اصطلاحات انگلیسی پرکاربرد مراجعه کنید.
همچنین، دیگر دورههای رایگان مکالمه زبان انگلیسی زبانشناس را از دست ندهید: