پول و موضوعات مالی
آموزش رایگان زبان انگلیسی > دوره: ۱۰۲ اصطلاح رایج انگلیسی / درس: پول و موضوعات مالیسرفصل های مهم
پول و موضوعات مالی
توضیح مختصر
در این درس 13 اصطلاح رایج درباره پول و موضوعات مالی یاد می گیرید .
- سطح متوسط
دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»
فایل صوتی
متن انگلیسی درس
- A penny saved is a penny earned.
Advice saying that it’s good to save money. When money is saved, it is as good as money that is earned.
She runs her own business and does all the work herself because she believes that a penny saved is a penny earned.
When I travel, I prefer to stay at a hostel instead of an expensive hotel because I think that a penny saved is a penny earned.
John doesn’t make a lot of money, so he’s very cautious in using his money. He supposes that a penny saved is a penny earned.
- Beyond one’s means
To spend more money than you can afford.
The trip was just beyond our means.
The living expenses in big cities are beyond my means, so I’d rather live in the suburbs.
Can I see a cheaper one, please? This expensive fridge is just beyond my means.
- Someone’s bread and butter
Someone’s basic income, someone’s livelihood, a job or activity that helps you earn money for your living
His family’s bread and butter comes from his small business.
Tutoring is her bread and butter right now.
I am financially dependent on my parents but I am going to earn my bread and butter after I graduate.
- Cut one’s losses
To stop doing an activity that causes losses or damage, to withdraw from a bad situation before it gets worse.
They decided to stop the unprofitable project to cut their losses.
To cut our losses, we must be cautious in dealing with this financial issue.
A real finance manager must know how to cut our losses in case our business doesn’t work out.
- Down-and-out
(adj) having no money, no job and no home (n) a person who has no money, no job and no home
She left him when he was down-and-out.
That old man is a down-and-out, coming over twice a week to take the leftover food.
After the bankruptcy, he became a down-and-out.
- Dutch treat Go Dutch
Dutch treat: a situation or a meal in which each person pays for himself or herself Go Dutch: to pay one’s own share instead of for the whole meal
It was our first date and we had a Dutch treat dinner together.
Why don’t we go Dutch? Sharing is always good.
Let’s go Dutch today. I’ll pay for my order.
- Money talks.
Money is so powerful, it can get things done or help a person get his or her own way.
That she won the beauty pageant is understandable. Money talks.
Who doesn’t think that he will be promote His dad is a millionaire and money talks.
Don’t worry. I can handle this scandal. I’ll see Mr. George, the chief editor of the newspaper, as money talks.
- Bring home the bacon
To go out to work and earn money for the family, to succeed and achieve what you want.
In my family, my dad is the one who brings home the bacon while my mom stays at home and takes care of us.
Finally, I got a job after two years of unemployment. I can bring home the bacon now.
We work so hard on this YouTube series because we hope that it will bring home the bacon.
- At all costs
You use this to say that you’re determined to achieve what you want, no matter how hard or dangerous it is. Nothing or no one can prevent you from achieving your goal.
I’ll be the winner at all costs.
The director asked the finance staff to prevent the losses at all costs.
I’ll win her heart at all costs.
- Earn a living
To earn money to pay for food, housing, clothing, etc.
She’s financially independent. She can earn her own living.
I have to work very hard to earn my living.
Earning a living seems hard for single moms.
- Money doesn’t grow on trees. Be careful about spending money because it’s very hard to earn.
I wanted to have a new car but then I changed my mind because my old car was still in good condition. My mom always reminds me that money doesn’t grow on trees.
I can’t believe that you would spend your full salary on this silly tour. Money doesn’t grow on trees, you know!
Parents must teach their kids that money doesn’t grow on trees.
- Pour money down the drain
To waste money, to spend money incautiously.
This second-hand fridge isn’t working well. Buying it is just pouring money down the drain You’re pouring money down the drain. What a waste! We never use cookers in our home. We never cook.
Don’t pour money down the drain by buying that low-quality computer It’s going to break soon.
- Born with a silver spoon in your mouth
Be born into a very rich family, be rich from birth.
He was born with a silver spoon in his mouth, so he has never known what hard work is.
Those who were born with a silver spoon in their mouth need to learn how to use money economically.
Although she was born with a silver spoon in her mouth, she lives a very modest life.
ترجمهی درس
1- قطرهقطره جمع گردد وانگهی دریا شود، با پسانداز کمکم ثروتمند میشوی.
این عبارت توصیهای است در نکوداشت پسانداز. مفهوم کلی عبارت این است که پولی که پسانداز میکنی، به اندازة پولی که به دست میآوری ارزشمند است
او کسبوکارش را خودش به تنهایی اداره میکند از نظر او قطرهقطره جمع گردد وانگهی دریا شود
وقتی مسافرت میروم، ترجیح میدهم به مسافرخانه بروم و نه هتلهای گرانقیمت، به نظرم آدم با پسانداز کردن میتواند ثروتمند شود
جان درآمد زیادی ندارد و به همین خاطر پولش را با حساب و کتاب خرج میکند. او اعتقاد دارد که قطرهقطره جمع گردد وانگهی دریا شود
2- بیشتر از وُسع مالی کسی بودن، بالا بودن قیمت و هزینة چیزی یا جایی، از پس قیمت چیزی برنیامدن
این عبارت، وقتی استفاده میشود که قیمت یا هزینة چیزی بیش از پول و درآمد شخص باشد هزینة مسافرت خیلی بیشتر از وسع مالی ما بود
هزینة زندگی در شهرهای بزرگ خیلی بالاست و به همین خاطر ترجیح میدهم در حاشیة شهر زندگی کنم
یخچال ارزانتری ندارید؟ من از پس قیمت این یکی برنمیآیم.
3- وسیلة امرار معاش، روزگار گذراندن، نان خود را درآوردن
مهمترین منبع درآمد؛ کار و فعالیتی که از طریق آن درآمدی برای امرار معاش کسب میکنند او با درآمد کسب و کارش روزگار میگذرانند
او با تدریس خصوصی امرار معاش میکند
در حال حاضر، خانوادهام خرجم را میدهند، ولی وقتی درسم را تمام کردم خودم نان خودم را درمیآورم
4- از ضرر بیشتر جلوگیری کردن، جلو ضررهای بیشتر را گرفتن، توقف فعالیت بیسود یا زیانآور
این عبارت به معنی توقف فعالیتی است که مایة ضرر است؛ رها کردن شرایط بد پیش از این که بدنر شود
آنها با توقف پروژة بیسود و ثمری که روی آن کار میکردند، جلوی ضرر بیشتر را گرفتند برای پیشگیری از ضرر، باید بودجه را با احتیاط خرج کنیم
یک مدیر مالی خوب هر موقع متوجه بیثمری پروژهاش شد، آن را متوقف میکند
5- آدم مفلوک و بیچیز، آه در بساط نداشتن
این اصطلاح، در زبان انگلیسی هم نقش عبارت اسمی را دارد و هم وصفی و به معنی آدم بیپول، بیکار و بیخانمان است
همسرش وقتی فهمید که او آهی در بساط ندارد، ترکش کرد
پیرمرد مفلوک برای بردن پسماندههای غذا هفتهای دوبار اینجا میآید
او بعد از ورشکستگی، آه در بساط نداشت
6- دانگی حساب کردن پول غذا، سینما وغیره
دو اصطلاح Go Dutch و Dutch Treat موقعیتی را توصیف میکنند که در آن افراد به طور شراکتی هزینة چیزی را میپردازند.
چون بار اولی بود که باهم بیرون میرفتیم، پول شام را دانگی حساب کردیم
بهتر است هر کس دانگ خودش را بدهد. شراکتی حساب کردن همیشه بهتر است.
بیا امروز پول غذا را دانگی حساب کنیم. پول غذایم را خودم میدهم
7- پول حرف اول و آخر را میزند
این عبارت دربارة قدرت پول است و به این معنی است که با پول میتوان خیلی کارهای غیرممکن را ممکن کرد
برنده شدن او در مسابقات ملکة زیبایی متعجبم کرد. واقعاً پول حرف اول و آخر را میزند.
مطمئناً او ارتقای شغلی پیدا میکند، چون پدرش پولدار است و حرف اول و آخر را هم اینجا پول میزند. نگران این رسوایی نباش. خودم با سردبیر روزنامه(جرج)صحبت میکنم. میدانی که پول حرف اول و آخر را میزند
8- نان سر سفرة خانواده آوردن، پول درآوردن، نانآور بودن
این اصطلاح، به معنی کسب درآمد برای ادارة خانواده است همچنین، معنای موفق بودن از آن استنباط میشود
پدرم تنها نانآور خانواده است، ولی مادرم خانهداری میکند و مراقب ما بچههاست.
بالاخره بعد از دو سال بیکاری کار پیدا کردم. حالا میتوانم نان سر سفرة خانوادهام بیاورم
ما روی این مجموعه ویدئوهای یوتیوب حسابی کار میکنیم، چون میخواهیم با آنها کسب درآمد کنیم
9- به هر قیمتی، هر طور شده
این اصطلاح زمانی استفاده میشود که فرد میخواهد به هر قیمتی به هدفی دشوار یا پرخطر دست یابد. در این حالت، کسی یا چیزی نمیتواند مانع رسیدن فرد به هدفش شود
قول میدهم به هر قیمتی برنده شوم
مدیر شرکت از کارمندان خواست که هر طور شده جلوی ضرر را بگیرند
به هر قیمتی که شده دلش را به دست خواهم آورد
10- خرج خود را درآوردن، امرار معاش، پول درآوردن
از این اصطلاح برای اشاره به درآمد و پولی استفاده میشود که برای تهیة خوراک، پوشاک و مسکن ضروری است
او از لحاظ مالی مستقل است.
میتواند خرج خودش را دربیاورد
باید سخت کار کنم تا بتوانم درآمد داشته باشم
پول درآوردن برای مادران مجرد کار دشواری است
11- پول که علف خرس نیست، پول بدون زحمت به دست نیامده
این اصطلاح را زمانی به کار میبریم که میخواهیم به یک آدم ولخرج هشدار دهیم و به او گوشزد کنیم که پول به سختی پول درمیآید.
میخواستم یک ماشین نو بخرم، ولی وقتی دیدم ماشین قدیمیم هنوز هم خوب کار میکند، نظرم را عوض کردم. به قول مادرم پول که علف خرس نیست
باورم نمیشود که پولهایتان را صرف این تور مسافرتی مسخره میکنید. پول که علف خرس نیست!
والدین باید به بچههایشان یاد دهند که پول بدون زحمت به دست نیامده
12- پول را هدر دادن، پول خود را بیخودی حرام کردن
وقتی میخواهیم به کسی در مورد هدر دادن پول هشدار میدهیم، از این اصطلاح استفاده میکنیم
این یخچال دست دوم خوب کار نمیکند. خریدنش فقط پول حرام کردن است.
چقدر اصراف میکنید! استفاده از خوراکپز هدر دادن پول است. ما هرگز با خوراکپز غذا درست نمیکنیم پولت را با خریدن آن کامپیوتر بُنجل هدر نده، چون که زود خراب میشود.
13- بچهپولدار بودن، نازپرورده بودن
این اصطلاح را در مورد کسانی به کار میبرند که در خانوادة ثروتمند به دنیا آمدهاند و نازپروده هستند
او بچهپولدار است و معنی کار و زحمت را نمیفهمد
بچهپولدارها باید یاد بگیرند که چطور پولشان را از روی حساب و کتاب خرج کنند
با این که بچهپولدار و نازپروده است، زندگی سادهای دارد
توضیحات دیگر
برای کسب اطلاعات بیشتر در رابطه با این دوره به مقالهی اصطلاحات انگلیسی پرکاربرد مراجعه کنید.
همچنین، دیگر دورههای رایگان مکالمه زبان انگلیسی زبانشناس را از دست ندهید: