داستان های کوتاه

156 فصل | 312 درس

داستان انگلیسی بوسه ی نجات دهنده

توضیح مختصر

  • سطح سخت

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

این درس را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زبانشناس» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

راهنمای خواندن این درس

نکته اول:

ابتدا می‌توانید یکی دو بار به‌صورت تفننی این داستان را به‌صورت صوتی یا تصویری ببینید. اما برای یادگیری زبان انگلیسی بایستی تکنیک‌های سایه و استراتژی‌های گفته‌شده در نوشته‌ی پنج استراتژی برای تقویت مکالمه را روی این داستان پیاده‌سازی نمایید.

نکته دوم:

اگر سطح این داستان مناسب شما نبود، میتوانید به بخش داستان کوتاه انگلیسی وبسایت زبانشناس مراجعه کرده و داستان دیگری انتخاب نمایید.

فایل صوتی

دانلود فایل صوتی

متن انگلیسی درس

A Life-Saving First Kiss

When Max Montgomery met Andi Traynor for a first date, he had high hopes. They went surfing on a California beach early in the morning and had a great time.

Exhausted and happy, the couple left the ocean. Then, out of the blue, 56-year-old Max collapsed. He lay on the sand, silent and still.

Fortunately, Andi was a doctor, whose years of training kicked in. She immediately began to perform CPR.

It was the first time her lips had touched his. You could say it was their first kiss. It saved Max’s life.

Max came to in the ambulance. His first emotion was one of embarrassment. He said he felt ashamed he had ruined a perfect date.At the hospital, doctors diagnosed Max with a heart attack.

He got on the horn to tell Andi the news. He also wanted to apologize for ruining their day together. Andi broke down in tears when she heard his voice.

She said, “I was so relieved because I was so upset that I had met this amazing person and now he could be gone.”

Max went into surgery the next day. After his operation, he told Andi he’d understand if she didn’t want a second date.

Max explained, “Who wants to date someone who just had a heart attack?”

Andi said she did. She said the whole experience made her appreciate who Max really is.

A few weeks after surgery, the two had another date. They were strolling along the beach when Andi said, “You can kiss me for real now.”

Max did exactly that. He claimed at that moment his heart felt healed inside and out.

Some say finding true love is rare. In a world with seven billion people, what are the chances you’ll ever bump into your soulmate?

Former NASA roboticist, Randall Munroe, has studied the mathematical possibility of such a question. He believes the odds are stacked against us finding our soulmate.

If we assume our soulmate is of the opposite gender and within a few years of our age, we would still have to find them in a pool of 500 million potential soulmates. It’s like finding a needle in a haystack.

Perhaps Andi and Max would beg to differ. They might say that finding a soulmate defies numbers. As John Steinbeck once wrote,“If it is right, it happens… Nothing good gets away.”

ترجمه‌ی درس

بوسه نجات دهنده

وقتی مکس مونتگومری در اولین قرار با اندی ترینر ملاقات کرد، آرزوهای بزرگی داشت .آنها صبح زود برای موج سواری به ساحل کالیفرنیا رفتند و اوقات بسیار خوبی داشتند.

آنها خسته اما شاد اقیانوس را ترک کردند. سپس در کمال ناباوری، مکس پنجاه و شش ساله از هوش رفت. او ساکت و بی حرکت روی ماسه ها دراز کشید. خوشبختانه اندی پزشکی بود که سالها آموزش دیده بود. او بلافاصله عملیات احیا را شروع کرد.

این اولین بار که لب های اندی، لبهای اورا لمس می کرد. می توان گفت این اولین بوسه آنها بود. بوسه ای که جان مکس را نجات داد.

مکس در آمبولانس به هوش آمد. اولین احساس او، احساس خجالت بود. او گفت از اینکه یک قرار خوب را خراب کرده بود احساس خجالت می کرد.دربیمارستان پزشکان برای مکس حمله قلبی را تشخیص دادند.

او با اندی تماس گرفت تا به او اطلاع دهد. او همچنین می خواست بخاطر خراب شدن برنامه آن روزشان از او عذرخواهی کند. اندی به محض شنیدن صدای او شروع کرد به گریه کردن. او گفت خیالم راحت شد چون به شدت ناراحت بودم ازینکه با فردی فوق العاده ملاقات کرده بودم و حالا ممکن بود او رفته باشد.” روز بعد مکس به اتاق عمل رفت. بعد از عمل جراحی گفت که اگر اندی نخواهد برای بار دوم با او قرار بگذارد او درک خواهد کرد. مکس توضیح داد: چه کسی حاضر است با فردی که حمله قلبی داشته قرار بگذارد؟” و اندی جواب داد: من. او گفت که این تجربه باعث شد او بفهمد مکس واقعا چه کسی است؟ چند هفته بعد از عمل جراحی آن دو قرار دیگری گذاشتند. در حالیکه آنها در ساحل قدم می زدند اندی گفت که حالا می توانی واقعا مرا ببوسی.” مکس دقیقا همین کار را کرد. او ادعا کرد که در آن لحظه قلبش کامل درمان شد. بعضی ها می گویند عشق واقعی کم یاب است. در جهانی با هفت میلیارد جمعیت شانس شما برای روبروشدن با نیمه گمشده تان چقدر است؟ راندل مونرو، متخصص سابق علم رباتیک در ناسا، این سوال را از لحاظ احتمال ریاضی مورد بررسی قرار داده است. به اعتقاد او بعید است بتوانیم نیمه گمشده خود را پیدا کنیم. اگر نیمه گمشده خود را از جنس مخالف و در رده سنی خود در نظر بگیریم همچنان مجبور خواهیم بود که او را در استخری با ظرفیت 500 میلیون نفر پیدا کنیم . این یعنی پیدا کردن سوزن در انبارکاه.

شاید اندی ومکس با این نظر مخالف باشند. ممکن است آنها بگویند که پیدا کردن نیمه گمشده تابع قاعده ها نیست.

همان طورکه جان اشتاین بک نوشته است: اگر چیزی درست باشد اتفاق می افتد. هیچ خوبی از بین نمی رود.