داستان های کوتاه

156 فصل | 312 درس

داستان انگلیسی زنی که 2500 بچه را نجات داد

توضیح مختصر

  • سطح خیلی سخت

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

این درس را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زبانشناس» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

راهنمای خواندن این درس

نکته اول:

ابتدا می‌توانید یکی دو بار به‌صورت تفننی این داستان را به‌صورت صوتی یا تصویری ببینید. اما برای یادگیری زبان انگلیسی بایستی تکنیک‌های سایه و استراتژی‌های گفته‌شده در نوشته‌ی پنج استراتژی برای تقویت مکالمه را روی این داستان پیاده‌سازی نمایید.

نکته دوم:

اگر سطح این داستان مناسب شما نبود، میتوانید به بخش داستان کوتاه انگلیسی وبسایت زبانشناس مراجعه کرده و داستان دیگری انتخاب نمایید.

فایل صوتی

دانلود فایل صوتی

متن انگلیسی درس

Woman Saves 2,500 Children

Irena Sendler smuggled children in boxes, suitcases and caskets, saving the lives of more than 2,500 Jewish children

During World War II, she watched in horror as the Nazis forced Jewish people to live in a ghetto in Warsaw, Poland where disease ran rampant.

Soon, it became clear that the Nazis intended to exterminate the Jews. That’s when Sendler took courageous action. To gain access to the ghetto, she pretended to be a nurse. She used a fake I.D. and told German soldiers she was there to deliver supplies and carefor the sick.

In 1942, she asked 10 close friends to help her save as many children as she could. What she was asking of her friends was punishable by death. Even so, her group grew to 25 people who were willing to risk life and limb for the cause.

They hid the children in boxes, suitcases, and even caskets before making their escape. To stop them from crying they gave them a sedative. If they did wake up and cry, Sendler had trained her dog to bark to distract the Nazis from their cries. The children were transported through secret passageways, basements and even through the sewage system.

After they escaped the ghetto, most of the children were given Roman Catholic names and taken into orphanages. Sendler recorded every single one of their real names and placed it in a glass jar which she buried in a friend’s garden. She hoped one day to reunite the children with their birth parents.

By 1943, the Nazis had begun to catch on to Sendler’s smuggling. She was captured and tortured but she refused to reveal a single name. Even after her legs and feet were broken she would not say who she was working with or which children she’d smuggled out.

She was sent to prison where she continued to rebel against the Nazis by poking holes in their underwear while she folded laundry.

Finally, after a brutal beating, Sendler’s luck changed. One of her guards had accepted a bribe for the release of Sendler. He addedher name to a list of executed people and then let her go.

She went into hiding but continued to work under the radar. She saved 500 more Polish-Jews, one of whom she later married.

When the war ended, Sendler unearthed the jar of names. She tried to reunite the children she’d rescued with their families, but itwas difficult because most of the families had perished. But thanks to Sendler, more than 2,500 children were saved, many of whom were adopted by other families.

ترجمه‌ی درس

زنی که جان 2500 کودک را نجات داد

ایرنا سندلر با قاچاق کردن بچه ها با جعبه، چمدان و تابوت جان بیش از 2500 کودک یهودی را نجات داد

در طول جنگ جهانی دوم او باوحشت نظاره گر این بود که نازی ها یهودیان را مجبور به زندگی در محله ای یهودی نشین در ورشو لهستان می کردند که بیماری در آن شایع بود.

خیلی زود مشخص شد که نازی ها قصد دارند یهودیان را منقرض کنند. آن زمان بود که سندلر دست به اقدامی شجاعانه زد. او برای وارد شدن به محله یهودی نشین وانمود کرد که یک پرستار است. او ازیک کارت شناسایی جعلی استفاده کرده

و به سربازان آلمانی می گفت برای تحویل لوازم و مراقبت ازبیماران انجاست

در سال 1942 او از ده نفر از دوستان نزدیکش خواست به او کمک کنند تا جایی که می تواند کودکان را نجات دهد

آنچه او از دوستانش خواسته بود مجازات مرگ را به همراه داشت. با این حال،تعداد افراد گروه او به 25 نفر رسید که حاضر بودند جان و سلامتی شان را برای این هدف به خطر اندازند.

آنها قبل از فراری دادن بچه ها،آنها را در جعبه،چمدان و حتی تابوت پنهان می کردند

برای آنکه جلوی گریه کردن بچه ها را بگیرند به آنها داروی آرام بخش می دادند.سندلر سگش را آموزش داده بود تا اگر بچه ها بیدار شده و گریه کردند پارس کرده و حواس نازی ها را از گریه بچه ها پرت کند. بچه ها از طریق گذرگاه های مخفی، زیرزمین و حتی ازطریق سیستم فاضلاب منتقل میشدند. بعد ازفرار از محله یودی نشین،روی اکثر بچه ها اسامی کاتولیک رومی گذاشته و آنها را به پرورشگاه می فرستادند. سندلر اسامی واقعی آنها را در جایی ثبت کرده و آن را در ظرفی شیشه ای که در باغ یک دوست دفن کرده بود؛گذاشت. او امیدوار بود یک روز بچه ها را به والدین واقعی شان برساند. تا سال 1943 نازی ها متوجه اقدامات سندلر شده بودند. اودستگیر و شکنجه شد اما از افشای حتی یک نام خودداری کرد. او حتی بعد از شکسته شدن پاهایش نگفت با چه کسانی کار می کرده یا کدام بچه ها را قاچاق کرده است. او را به زندان فرستادند در آنجا او درحالیکه لباس های شسته شده را تا می کرد با سوراخ کردن لباس های زیر نازی ها به عصیان علیه آنها ادامه داد. سرانجام بعد از ضرب و شتم وحشیانه، شانس به سندلر رو کرد. یکی از نگهبانان سندلر برای آزادی کردن او رشوه گرفته بود. او نام سندلر را به لیست افراد اعدام شده اضافه و سپس او را رها کرد

سندلر پنهان شد اما بدون جلب توجه کردن به کار خود ادامه داد. او جان بیش از پانصد یهودی لهستانی را نجات داد.سندلر بعدها با یکی از آنها ازدواج کرد. وقتی جنگ تمام شد سندلر شیشه اسامی را از دل خاک بیرون کشید.

او تلاش کرد بچه هایی را که نجات داده بود به خانواده هایشان برساند.اما کار آسانی نبود چرا که بسیاری از خانواده ها از بین رفته بودند.

امابه لطف سندلر بیش از ۲۵۰۰ کودک نجات یافتندکه خیلی از آنها توسط خانواده های دیگر به فرزندی پذیرفته شدند.