شاید برای شما هم پیش آمده باشد که بخواهید زیبایی، خوشگلی یا خوشتیپی یک شخص را به انگلیسی توصیف کنید. اما باید در نظر داشته باشید که از کلمهی درستی برای بیان زیبایی یک زن یا مرد استفاده کنید وگرنه ممکن است که طبیعی به نظر نرسید.
حین حرف زدن به زبان انگلیسی باید بدانیم همانطور که در زبان فارسی برای توصیف پسران و مردان از واژهی خوشگل و زیبا استفاده نمیکنیم، در زبان انگلیسی هم یک سری صفات برای جنس مذکر کاربردی ندارند و استفاده از آنها باعث میشود شبیه به بومی زبانها به نظر نیاییم. در این مقاله به این موضوع میپردازیم که برخی از صفات انگلیسی صرفا برای خانمها و برخی صرفا برای آقایون هستند و به بررسی چند نمونه خواهیم پرداخت.
اگر حوصلهی خواندن متن را ندارید، توصیه میکنم ویدئوی زیر را مشاهده کنید.
کلمات انگلیسی برای توصیف زیبایی
اولین واژهای که به بررسی آن میپردازیم، واژهي beautiful است که در زبان انگلیسی کاربرد زیادی دارد و اکثر زبانآموزان (حتی در سطوح مبتدی) با آن آشنایی دارند. تبعا افراد زیادی در مکالمات خود از این کلمه به معنی زیبا به انگلیسی استفاده میکنند و متاسفانه در صورت ندانستن نکتهی زیر دچار اشتباه میشوند.
Beautiful
لغت Beautiful به معنی خوشگل و زیبا است اما باید دقت کرد که beautiful مختص خانمهاست و برای آقایان استفاده نمیشود. چون که لطافت این واژه بسیار بالاست و مشخصاً برای یک مرد استفاده از واژهی لطیفی مثل این درست نیست. با این وجود گاها در بین انگلیسی زبانها برای مذکر هم استفاده میشود و تعدادی از مردم معتقدند این واژه صرفا صفتی برای جنس مونث نیست و میتواند برای جنس مذکر هم استفاده شود. اما کاربردش برای مردان متداول نیست و به طور کلی و از لحاظ فرهنگی میتواند توهینآمیز هم طلقی بشود.
مثال:
She is so beautiful.
او خیلی زیباست.
Have I ever told you how beautiful you are?
تا حالا به تو گفتهام که چقدر زیبایی؟
When she was young, she was very beautiful.
او وقتی که جوان بود، خیلی زیبا بود.
You look even more beautiful than I remembered.
تو حتی از آنچه که به یاد داشتم هم زیبا تری.
Pretty
معنی کلمه Pretty هم دقیقا مانند مورد قبل دارای لطافت بسیار است و مشخصا اشاره به زیبایی و محبت خانمها دارد و عموما برای مردان کاربردی ندارد. معنای لغوی این کلمه در فارسی، قشنگ، زیبا یا خوشگل است. (دقت داشته باشید که در این مقاله معنی pretty در حالت صفت و یا adjective مورد بررسی قرار گرفته و درحالت قید معنی متفاوتی دارد که در این مقاله به آن پرداخته نمیشود.
مثال:
Mary is very pretty.
ماری خیلی زیباست.
He has a very pretty wife.
او همسر خیلی زیبایی دارد.
She’s a very charming and very pretty girl.
او دختر بسیار جذاب و زیباییست.
Gorgeous
واژه Gorgeous صفتیست که از لحاظ سطح در درجات بالایی قرار دارد و به معنی “زیبا” است. طبق تحقیقات انجام شده، میتوان این صفت را برای هر دو جنسیت به کار گرفت اما در صورت استفاده برای مردها، معنای کلمه Gorgeous کمی متفاوت است و به طور خاص به جذابیت جنسی اشاره دارد. پس بهتر است از این مورد برای جنس مذکر استفاده نشود. بخصوص برای افرادی که سن بالایی دارند.
مثال:
You look gorgeous in that dress!
شما در آن لباس خیلی زیبا بهنظر میرسید.
She was gorgeous in the moonlight.
او زیر نور ماه زیبا بود.
She looked gorgeous standing in the park, with the snow falling down on her hair and face.
او درحالیکه در پارک ایستاده بود و برفها روی موها و صورتش میریخت زیبا بهنظر میرسید.
Cute
واژه Cute میتواند معادلی برای کلمات «ناز، گوگولی، تو دلبرو، زیبا و جذاب» در زبان فارسی باشد. استفاده از این صفت برای خانمها کاملا آزاد و صحیح است. اما معمولا برای مردانی که سنی از آنها گذشته و یا پا به سن گذاشتهاند، استفاده نمیشود. به کار بردن این صفت برای پسر بچهها، پسران کمسنوسال و نوجوانها منعی ندارد.
مثال:
Ryan’s cute but he’s kind of young.
رایان زیباست (جذاب) اما تا حدودی کمسن و سال است.
His baby brother is really cute.
برادر کوچکش واقعا ناز است.
His sister is cute though not really beautiful.
خواهر او ناز است اما خیلی زیبا نیست.
What a cute baby she is!
او چه بچهی نازی است!
Handsome
این صفت تنها صفتیست که فقط برای جنس مذکر کاربرد دارد و کاملا هم جنبه و معنی مثبتی را پوشش میدهد. معنای لغوی آن در دیکشنری انگلیسی به فارسی «خوش سیما، خوشتیپ، زیبا، خوش صورت و هیکل» آورده شده است. درواقع به مردی گفته میشود که ابهت و جذابیت زیادی دارد، پس اصلا برای خانمها صفت مناسبی نیست مگر در شرایطی خاص.
مثال:
Her dream is to be whisked off her feet by a tall, handsome stranger.
آرزویش این است که غریبهای خوشتیپ و قدبلند جذبش شود.
He is not only handsome but rich too.
او نه تنها خوشتیپ (خوش چهره) است بلکه پولدار هم است.
good-looking
این واژه صفتی است که به طور معمول برای جنس مونث استفاده نمیشود. کاربردش برای جنس مذکر است و معنایی نسبتا خوب دارد. یعنی شخص چهره و فیزیک قابل قبول و خوبی دارد و میتوان گفت که خوشچهره و جذاب است. کلمهی nice-looking هم معنی یکسانی با good-looking دارد اما بهاندازهی good-looking رایج نیست و به نسبت کمتر استفاده میشود.
She looks so old and he is still a good–looking* man.*
او بسیار پیر بهنظر میرسد اما همچنان مرد خوشچهرهایست.
I think they’re very good-looking.
بنظرم آنها خیلی جذاب هستند.
You’re a nice looking woman.
شما خانم خوشچهرهای هستید.
He was a nice-looking guy.
او مرد خوشچهره و جذابی بود.
Stunning
واژه Stunning در فرهنگ لغت به معنی خیره کننده، بسیار زیبا و حتی نفسگیر آورده شده است. درواقع این کلمه صرفا به معنی “زیبا” نیست و از لحاظ درجهبندی چند درجه بالاتر است. یعنی آن شخص یا شی یا منظره توانایی ایجاد شگفتی یا بهت را دارد و زمانی که به یک انسان نسبت داده شود، به معنی بسیار زیبا و یا بهطور خیره کنندهای زیبا است. این واژه در زیان انگلیسی عموما برای جنس مونث استفاده میشود اما بنا بر موقعیت، شرایط و فرهنگِ عدهای خاص میتواند برای جنس مذکر هم استفاده شود.
She looked stunning.
او بسیار زیبا(خیره کننده) بنظر میرسید.
You look really stunning in that dress!
شما در آن لباس خیرهکننده بهنظر میرسید.
Attractive
واژهی آخری که به بررسی آن میپردازیم، Attractive است که مناسبترین معادل برای آن در زبان فارسی «جذاب یا گیرا» است. این واژه به فردی نسبت داده میشود که از لحاظ ظاهری یا رفتاری دارای جذابیت است و باعث ایجاد حس خوشایندی در طرف مقابل میشود. این کلمه کاملا برای هردو جنسیت کاربرد دارد و میتوانید آزادانه از آن استفاده کنید.
A smile makes every face more attractive.
لبخند هرچهرهای را گیراتر میکند.
An attractive woman greeted us at the door.
یک زن جذاب جلوی درب به استقبال ما آمد.
نکته خیلی مهم!
نکتهی تکمیلیای که لازم به ذکر است، مسئلهی کاربرد کلمات cute, beautiful, pretty, gorgeous, handsome و… در وصف چیزی غیر از انسان است. توجه داشته باشید اگر تاکنون این وجه از معنی کلمات را بررسی نکردیم، دلیل بر این نیست که این صفات لزوما و صرفا مختص به انسان هستند. در ادامه مروری کوتاه و مختصر بر دیگر معانی این کلمات خواهیم داشت.
مثال:
They made a handsome profit on their house.
آنها برای خانهی خود سود کلانی کسب کردند.
He inherited a handsome fortune.
او ثروت کلانی به ارث برد.
She had a cute apartment with a little garden.
او آپارتمان زیبایی داشت با یک باغچهی کوچک.
Don’t be cute with me, Vicki.
برای من زرنگبازی در نیار ویکی.
She was wearing a beautiful dress.
او پیراهنی زیبا به تن داشت.
You did a beautiful thing in helping those poor children.
شما با کمک به آن کودکان بی بضاعت کار زیبایی انجام دادید.
That’s a pretty hat you’re wearing.
کلاهی که روی سر شماست زیباست.
What a gorgeous color!
چه رنگ زیبایی!
The weather was so gorgeous.
هوا بسیار قشنگ (خوب) بود.
a stunning victory
پیروزیای مبهوتکننده
Humility, when combined with knowledge and power, is very attractive.
فروتنی زمانی که با دانش و قدرت آمیخته میشود بسیار جذاب است.
فن استاد برای بیان زیبایی به انگلیسی!
حالا به عنوان بحث پایانی این مقاله، بد نیست راه و رسم معرفی و یا توصیف خود را به شیوهای که متکبرانه بهنظر نیاید یاد بگیریم.
به این منظور میتوانیم از یک سری ساختارهای آماده استفاده کنیم تا هنگام حرف زدن متواضع و فروتن باشیم.
برای به کار بردن صفت در وصف خود میتوانیم از عبارت زیر استفاده کنیم:
I consider myself…
در این صورت مغرور و از خودراضی بهنظر نمیرسیم و به طرف مقابل حس بدی منتقل نمیشود. برای مثال من در مورد خودم مینویسم:
I consider myself a decent looking guy.
در نهایت، نکتهی قابل توجه این است که برای بهکاربردن این قبیل کلمات، قانون و قاعدهی مشخصی در زبان انگلیسی وجود ندارد و کاربرد داشتن یا نداشتنش برای جنسیتی خاص بیشتر بسته به فرهنگ کشور و مردم آن کشور است. پس بعضا، در مواردی خاص، خلاف آنچه در این مقاله گفته شده هم دیده میشود و مطالب این مقاله براساس نظر و باور «عموم مردم» نوشته شده است.
شما کدام صفات را میتوانید برای خود بهکار برید؟