داستانی

4 | 58 درس

پدر و مادر من خیلی خاصن!

توضیح مختصر

  • سطح سخت

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

این درس را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زبانشناس» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

فایل ویدیویی

متن انگلیسی درس

Hi,

my name is Mason.

Things happen in families,

and that makes life beautiful.

For example,

every summer,

my father is super cautious

about the country’s electricity power.

Guys,

it’s 70 degrees,

and I’m gonna turn on the air conditioner

for about 10 seconds.

Take your seats and enjoy the moment.

It’s enough

It’s too cold now!

Oh no dad, come on! No.

He really cares.

Just like the government.

He also never turns on the air conditioner

in the car…

he cares that much…

Dad

It’s scorching.

Yes, son…

That is why I rolled the windows down.

He’s never going to turn on the air conditioner.

Maybe I have to trick him into doing it.

Dad?

Yes?

Did you know if the weather is hot,

and you don’t turn on the air conditioner

and you roll down the windows,

it causes depreciation and more gas usage?

Oh really?

Okay.

Now it’s better,

no depreciation and

less gas usage.

Thanks son.

Yeah.

My mom is super kind.

She’s so kind that if she gets angry,

she never takes it out on me.

Mason, Sweetie.

Can you bring a glass of water for me?

I feel parched.

oh, Yes, mom!

Pedar Sag! I asked you one thing,

and you ruined the whole kitchen…

See?

She never insults me.

By the way, today is international parent’s day.

Write something beautiful to your parents

in the comment section down below.

Don’t forget to like

and share this post with your friend.

Thank you so much for watching.

This is Mason

and bye bye!

ترجمه‌ی درس

سلام

من اسمم میسنه.

تو خونواده خیلی اتفاقا پیش میاد

و همین زندگی رو زیبا میکنه.

مثلا

هر تابستون

پدرم خیلی در مورد

برق کشور احتیاط میکنه.

بچه‌ها

دما ۷۰ درجه‌ست

و من میخوام کولر رو حدود ۱۰ ثانیه

روشن کنم.

سرجاتون بشینید و لذت ببرید.

کافیه

خیلی سرد شد الان!

وای نه بابا، بیخیال! نه

اون واقعا اهمیت میده.

دقیقا مثل دولت.

تازه هیچ‌وقت توی ماشین هم

کولرو روشن نمیکنه…

همینقدر زیاد اهمیت میده…

بابا

هوا خیلی گرمه.

آره، پسرم…

واسه همینه که شیشه‌ها رو دادم پایین.

اون هیچ‌وقت کولر رو روشن نمیکنه.

شاید باید گولش بزنم تا این کار رو بکنه.

بابا؟

بله؟

میدونستی اگه هوا گرم باشه

و تو کولرو روشن نکنی

و شیشه رو بدی پایین

این باعث استهلاک ماشین و مصرف بنزین بیشتر میشه؟

عه واقعا؟

خب.

حالا بهتره

دیگه خبری از استهلاک نیست و

مصرف بنزینم کمتره.

ممنون پسرم.

آره.

مامانم خیلی مهربونه.

انقدر مهربونه که اگه عصبانی بشه

هیچ وقت دق و دلیشو سر من خالی نمیکنه.

میسن، عزیزم

میتونی یه لیوان آب برام بیاری؟

خیلی تشنمه.

آره مامان.

پدر سگ! یه کار ازت خواستم

و گند زدی به کل آشپزخونه.

دیدید؟

هیچ‌وقت به من فحش نمیده.

راستی، امروز روز جهانی والدینه.

یه چیز قشنگ برای پدرو مادرت

پایین، تو قسمت‌ کامنت‌ها بنویس.

یادت نره لایک کنی

و این پست رو با دوستت به اشتراک بذاری.

خیلی ممنون که تماشا کردی.

من میسن هستم

و بای بای!