مهم ترین اصطلاحات فوتبال به انگلیسی که باید بدانید

با یادگیری واژگان و اصطلاحات انگلیسی که در این مقاله برایتان جمع کردیم، میتوانید با خیال راحت گزارش فوتبال به انگلیسی را ببینید!

52f6ddb76ca7068dcd09f50e68cffe4e.jpeg
رضا زکی زاده
۱۴۰۲ فروردین آپدیت شد 
رونالدو و مسی

تصور کنید که هم‌زمان منچستریونایتد با بارسلونا بازی دارد و از آن‌طرف هم پاریسن ژرمن با چلسی! کدام بازی را می‌خواهید تماشا کنید؟ اصلاً از مدل گزارش فارسی بازی خوشتان می‌آید یا ترجیح می‌دهید بازی را با گزارش خشن و البته جالب انگلیسی ببینید؟

اگر از دسته‌ی دوم فوتبال دوستان هستید و دیدن بازی با گزارش زنده انگلیسی را به هر چیزی ترجیح می‌دهید. با این مطلب زبان‌شناس و آشنایی با اصطلاحات فوتبال به انگلیسی همراه باشید.

اصطلاحات فوتبال به انگلیسی به چه درد می‌خورند؟

دیدن فوتبال، مخصوصا اگر پای یکی از تیم‌های انگلیسی وسط باشد، با گزارش انگلیسی دقیقا مثل این است که وسط اولترافورد بنشینید و بازی را از نزدیک ببینید. گذشته از کیفیت تصویر و صدای هم‌زمان، گزارشگران انگلیسی کلی اطلاعات به‌دردبخور تحویلتان می‌دهند، حواشی جالبی را مطرح می‌کنند و البته به خاطر دو گزارشگر بودن بازی‌ها، گاهی دیالوگ‌های جالبی هنگام گزارش ردوبدل می‌شود که بر جذابیت‌های بازی می‌افزاید. طبیعتا با شناخت اصطلاحات فوتبال به انگلیسی شما می‌توانید در این شور و هیجان سهیم شوید. پس این اصطلاحات زبان انگلیسی را که در ادامه مقاله برایتان آورده‌ایم را دست کم نگیرید.

رونالدو مقابل اینتر

از طرف دیگر همان‌طور که گفتیم گاهی پای بازی‌های هم‌زمان وسط است. و لازم است یک‌ چشممان به شبکه سه خودمان باشد و چشم دیگرمان به اینترنت و گزارش بازی به انگلیسی؛ چنین وقت‌ها قطعاً شناخت اصطلاحات فوتبال به انگلیسی می‌تواند از یک برزخ بزرگ نجاتتان بدهد. پست های بازیکنان فوتبال به انگلیسی

همان‌طور که می‌دانید هر تیم فوتبال از یک دروازه‌بان و ده بازیکن دیگر تشکیل‌ شده است. که با توجه به آرایش تیم، هرکدام در یک بخش دفاع، هافبک یا حمله قرار می‌گیرند. حال ببینیم یک گزارشگر فوتبال انگلیسی هرکدام از این نقش‌ها را چطور صدا می‌کند؟

Goalkeeper: دروازه‌بان

Defender: مدافع

Midfielder: هافبک

Forward/striker: مهاجم

Substitute: تعویض

Manager/ coach/head coach: مربی-سرمربی

Referee: داور

Linesman/referee’s assistant: کمک داور
اصطلاحات و واژگان زمین فوتبال به انگلیسی

حتما شما هم در گزارش‌ها زیاد شنیده‌اید که گزارشگر با شور و هیجان می‌گوید: حالا! رونالدو وارد محوطه جریمه یا نیمه دفاعی حریف و…می‌شود! خب این مناطق دقیقا کجا هستند و ترجمه انگلیسی‌شان چیست؟

Centre Circle: دایره‌ی مرکز زمین

Centre Spot: همان نقطه‌ی وسط دایره که بازیکن صاحب توپ باید با یک پاس بازی را شروع کند.

Halfway line: خط وسط زمین؛ هر تیم در یک‌طرف خط زمین مستقر می‌شود (در شروع بازی)

Penalty area: محدوده‌ی جلوی هر دروازه که به منطقه‌ی جریمه معروف است و خطا در آن باعث پنالتی یا ضربه مستقیم به دروازه می‌شود. به این منطقه danger zone هم می‌گویند.

اصطلاحات زمین فوتبال به انگلیسی

اصطلاحات زمین فوتبال به انگلیسی

Penalty Spot: نقطه‌ی پنالتی

Touchline: خط کنار زمین که در صورت خروج توپ از آن خط، توپ اصطلاحا اوت شده است و تیم مقابل باید توپ را به درون زمین پرتاب کند.

Corner: اگر نگاهی به زمین فوتبال کنید، چهارگوشه‌ی زمین یک ربع دایره وجود دارد که با پرچم هم علامت‌گذاری شده است؛ این منطقه، منطقه کرنر است و اگر بازیکن دفاع یک تیم توپ را از خط افقی بیرون بفرستد، تیم مقابل باید از منطقه کرنر، توپ را بزند.

Crossbar: تیر افقی دروازه

Goal post: تیر عمودی دروازه

Goal: دروازه

Net: تور دروازه

Corner flag: پرچم کرنر که در چهارگوشه‌ی زمین وجود دارد.

آشنایی با واژگان و اصطلاحات فوتبال به انگلیسی

هر بازی از مجموعه‌ای پاس‌ها، ضربات ایستگاهی، دریبل‌های دوطرفه، ضربه‌های قیچی و… تشکیل‌شده است. خب به این ضربه‌ها در انگلیسی چه می‌گویند؟

Adventage: آوانتاژ؛ اگر تیمی در حال حمله باشد و تیم مقابل روی یکی از بازیکنان خطا کند، داور آوانتاژ می‌دهد و به‌این‌ترتیب بازی جریان پیدا می‌کند تا موقعیت تیم به خاطر سوت بی‌جای داور خراب نشود.

Against the Run of Play: چلسی بی‌امان به دروازه‌ی تاتنهام حمله می‌‌کند، اما در یک تک‌موقعیت، این تاتنهام است که به گل می‌رسد! اینطور وقت‌ها گزارشگر می‌گوید که گلی خلاف جهت بازی به ثمر رسید.

تاتنهام و آرسنال

Air ball: توپی که سرگردان و به خاطر یک شوت یا پاس هوایی در هوا معلق است.

Anti-Football: همان ضد فوتبال خودمان است. وقتی تیمی که جلو است و وقت را تلف می‌کند، گزارش گر از این اصطلاح استفاده می‌کند.

Dive: این همان لحظه‌ای است که بازیکن تیم بدون هیچ برخوردی خودش را زمین می‌اندازد تا خطا بگیرد.

Attack: حمله

Direct attack: حمله مستقیم

Indirect attack: حمله‌ی غیرمستقیم

Attacking Plan: برنامه حمله‌ی یک تیم

Counterattack: ضد حمله

Dangerous Attackers: بازیکنانی که وارد محوطه جریمه می‌شوند و دیگر هر ضربه‌ای از طرفشان خطرناک است و بوی گل می‌دهد.

Back: دفاع یا بخش عقبی تیم را دفاع می‌گویند.

Back heel: ضربه پشت پا؛ وقتی بازیکنی با پشت پا به توپ ضربه می‌زند و توپ را به عقب می‌فرستد.

Back pass: پاس رو به عقب

Back side: ناحیه‌ی دفاعی زمین

To pass: پاس دادن

Banana Kick: ضربه کات دار یا موج‌دار

Bicycle Kick: ضربه‌ی قیچی یا برگردان؛ وقتی بازیکن مهاجم روی هوا بلند می‌شود و باروی پا به شکل برگردان توپ را وارد دروازه می‌کند.

Free kick: وقتی تیمی خطا می‌کند، داور به تیم مقابل ضربه آزاد می‌دهد.که به این ضربه free kick می‌گویند.

Kick off: ضربه‌ی شروع بازی بعد از سوت داور.

مسی پاریسن ژرمن

To kick: ضربه زدن با پا به توپ؛

Blind side run: به منطقه‌ای که از دید دفاع مقابل خارج است، blind side می‌گویند. وقتی بازیکن مهاجم تیم الف بدون توپ و در انتظار پاس به این منطقه می‌رود اصطلاحا می‌گویند: blind side run.

Boot: بله! می‌دانیم که boot به معنای کفش و چکمه است. اما اگر حین گزارش فوتبال به این کلمه به گوشتان خورد، بدانید که منظور گزارشگر همان شوت زدن است.

Own goal: از آن اصطلاحات فوتبال به انگلیسی که خدا نصیب هیچ بازیکنی نکند. این اصطلاح فوتبال به معنی گل به خودی است.

Breakaway: آن لحظه‌ای که بازیکن پا به توپ می‌شود و چند نفر را کنار میزند یا با یک استارت سریع با سرعت به سمت دروازه‌ی حریف می‌رود، اصطلاحا breakaway یا فرار نام دارد.

Block tackle: تکل

Carry: دریبل کردن

Clearance: وقتی تیم مقابل توپ را از منطقه خطر دور می‌کند یا آن را می‌گیرد.

Chip: زدن به زیر توپ؛ وقتی مهاجم با دروازه‌بان اصطلاحا تک به تک شده است یا باید یک مدافع را رد کند، با نوک پا ضربه‌ای به زیر توپ می‌زند و توپ با یک قوس تمیز به هوا می‌رود و پشت سر دفاع یا دروازه‌بان فرود می‌آید.

Chest Reception: دریافت توپ با قفسه‌ی سینه

Penalty shootout: این از همان اصطلاحات فوتبال به انگلیسی است که با شنیدنش ضربان قلبمان به هزار می‌رسد. وقتی در یک بازی حذفی دو تیم در وقت قانونی نتوانستند از پس یکدیگر بربیایند، کار به آن پنج ضربه پنالتی نهایی می‌کشد و از این اصطلاح برای گفتن این شرایط استفاده می‌شود.

To mark: وقتی دو بازیکن عین سایه حرکت می‌کنند و اصطلاحا تن‌به‌تن باهم جلو می‌روند، از عبارت to mark استفاده می‌شود.

To concede /a goal: گل خوردن

To score/a goal: گل زدن

To head: با سر ضربه زدن

To substitute: تعویض بازیکن به خاطر تغییر در تاکتیک تیم یا مصدومیت

To volley: ضربه زدن به توپ قبل از اینکه توپ به زمین بخورد.

Injury time: این اصطلاح فوتبال به انگلیسی درواقع همان وقت اضافه خودمان است.

کلام نهایی؛ آشنایی با اصطلاحات فوتبال به انگلیسی

در این مطلب زبان‌شناس به سراغ بررسی اصطلاحات فوتبال به انگلیسی رفتیم. اصطلاحاتی که با دانستنشان قطعاً می‌توانید فوتبال را با گزارش انگلیسی ببینید و به مدت 90 دقیقه از مشاهده فوتبال لذت ببرید.

دیدگاهتان را بنویسید

دیدگاه‌ها

Hasan

۳۰ خرداد ۱۴۰۱

سلام سرتوپ زدن چی میشه خب

reza arvish

۲۹ شهریور ۱۴۰۰

با سلام مطالب بسیار کاربردی و عالی بود. با تشکر

رضا زکی زاده

۳۰ شهریور ۱۴۰۰

خوشحالیم که پسندیدی رضا جان