دربارهی این مجموعه:
سری کتاب های خرس های برنستین نوشته ی استن و جن برنستین
این مجموعه شامل 21 داستان انگلیسی زیر است:
تقریباً تموم چیزهایی که خرس های کوچولو و بچه ها باید درباره اش بدونن توی این کتاب اومده، البته تقریباً!
خونه ی خرس های برن استاین از بیرون و داخل خیلی مرتب و تمیزه. تنها جای نامرتب خونه، اتاق بچه هاست.
وقتی بابا متوجه می شود که عسل شاه توتش گم شده است، خرس های کارآگاه اعلام می کنند که آماده پیدا کردن دزد هستند ، البته با کمک بابا خرس.
خانوادهی خرسهای برناستین، با هم به آکواریوم رفتن. اونجا انواع ماهیها رو دیدن. برادر خیلی دلش می خواست، نهنگها رو ببینه و خواهر میخواست، دلفینها رو ببینه. بعد نهار، بالاخره موفق شدن نمایش نهنگها و دلفینها رو ببین که خیلی خوب بود، و به مربی کمک کنن، و کلی خوش بگذرونن.
برادر و خواهر خرس همیشه درباره ی چیزهایی که ندارن شکایت می کنن و درباره ی چیزهایی که دوستاشون دارن حرف می زنن. مامان خرس از این وضعیت خسته شده. یک روزِ طوفانیه، و خونه ی خرس ها گرم و دنجه. مامان می گه، بهتره به جای غُر زدن، نعمت هایی که داریم رو بشماریم، مثل این خونه ی گرم، خانواده مون و ... بعد از طوفان برادر و خواهر متوجه می شن که کلی نعمت دارن که قدردانش باشن.
برادر و خواهر خرس ادب شون رو فراموش کردن. اونها در هر زمان و مکانی بی ادبی می کنن.
این داستان، راهی عالی برای آشنا کردن بچه ها با اتفاقاتی است که موقع مراجعه به دکتر برایشان پیش می آید. با مامان، بابا، برادر، و خواهر که قصد دارند برای انجام معاینه های عمومی مهمشان به مطب دکتر گریزلی بروند، همراه شوید.
تابستون تموم شده و وقت مدرسه هاست. برادر هیجان زده است و می خواد مدرسه ها هر چه زودتر باز بشن. ولی خواهر کمی نگرانه، برای اینکه تازه می خواد بره مدرسه.
خواهر و برادر خرس رفتن به کتابخونه. اونها کتاب هاشون رو انتخاب کردن. کتاب برادر اسرارآمیزه. اون سعی می کنه کتاب رو برای خواهر بخونه، ولی خواهر می ترسه.
یه نفرین قرون وسطایی باعث میشه برادر خرسه و خواهر خرسه ماجرایی رو تجربه کنن که هیچوقت از ذهنشون پاک نشه!
برادر و خواهر در رابطه با برخورد با غریبه ها متفاوتن. برادر محتاط تر و مراقب تره. ولی خواهر با هر کسی که سر راهش باشه، حرف می زنه.
وقتی که مامان لیموناد تازه را بین بچه ها تقسیم می کند، ایده ای عالی به ذهن برادر و خواهر خرس می رسد. چرا یک دکه لیموناد فروشی راه نیاندازند و لیموناد را بین همه همسایه ها تقسیم نکنند؟ بدون شک همه می ایستند تا یک لیوان لیموناد برای سرحال شدن بخورند. و به این صورت، آن روز به اتفاقی شگفت انگیز تبدیل می شود.
خرس کوچولو با مامان و باباش، تو سرزمین خرس ها زندگی می کنه. بزرگ شدن تو سرزمین خرس ها، خیلی با حاله. خرس کوچولو یه تختِ گرم و نرم داره که دیگه براش کوچیک شده. خوابیدن تو تخت کوچیک باعث می شه، صبح ها با پا درد از خواب بیدار بشه. بنابراین، بابا یه دونه بزرگ ترش رو براش درست می کنه. خرس کوچولو، درباره ی تختِ قدیمیش سؤال می کنه، که قراره چی بشه! مامان می گه، نگران اون نباشه. اونها صاحب یه بچه ی جدید شدن، و بچه ی جدید قراره از تخت استفاده کنه.
برادر رفته تو برکه قورباغه شکار کنه. ولی به جاش یه گربه ی گِلی که سعی داره از لبه ی برکه بیاد بالا، پیدا می کنه. گربه رو تو کلاه قد بلند میاره خونه. مامان، گربه رو می شوره، خشک می کنه و شونه می زنه. اون یه گربه ی خوشگلِ خاکستریه. اونها اسمش رو گرسی می ذارن. ولی مشکل اینجاسن که اونها یه سگ هم دارن، و سگ ها و گربه ها با هم خوب کنار نمیان.
خواهر با پسرها بازی می کند و آنها این را دوست ندارند. آنها یک باشگاه پسرانه می سازند، و بعد خواهر یک باشگاه دخترانه می سازد. در آخر همه اجازه پیدا می کنند که به هر دو باشگاه بروند.
خونواده ی خرس ها آماده ان که اوقات آرامش بخشی رو کنار دریا سپری کنن، البته وقتی بابا خرسه یه نقشه ی گنج پیدا میکنه همه چی تغییر میکنه.
هالووینه. برادر و خواهر خیلی هیجان زده ان. برای اینکه اولین سالشونه که تنهایی می خوان برن قاشق زنی. یه نقشه برای رفتن به تمام خونه های محله درست کردن، به جز یه خونه.
با خرس های برنستین همراه شوید تا انواع کامیون ها را بشناسید.
کریسمسه. برادر و خواهر خیلی هیجان زده ان. اونها چند تا اسباب بازی جدید تو تبلیغات تلوزیون دیدن، و خواهر همه ی اونها رو می خواد. اونها لیست شون رو آماده می کنن تا بدن به خرس نوئل.
خانواده ی خرس ها برای دیدن عمو تکس میرن غرب و سفر هیجان انگیزی رو تجربه میکنن.
بچه ها عاشق ماهیگیری هستند ولی فقط ماهی کوچک می گیرند. بابا تصمیم گرفته که گرفتن ماهی بزرگ را به آنها یاد بدهد. به خانواده خرس ها در این ماجرای سرگرم کننده ماهیگیری ملحق شوید.