درد و دل من با سیستم آموزشی
آموزش رایگان زبان انگلیسی > دوره: انگلیسی با کامبیز / فصل: کامبیز یه سری چیز میز یاد میده / درس: درد و دل من با سیستم آموزشیسرفصل های مهم
درد و دل من با سیستم آموزشی
توضیح مختصر
- سطح ساده
دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»
فایل ویدیویی
متن انگلیسی درس
Let me ask you a question
What springs to your mind
when you hear the word “education”?
What is education for you?
I know most of you may think about schools,
classes,
textbooks and so on.
They can in some ways
be called education
if you are into them.
But
WHAT IS REAL EDUCATION?
I know some parents
are watching this video…
How do you teach your children certain things?
Or generally speaking
how do you guys learn new things?
Let’s speak a little.
I was a total failure when I was in school.
The guy who everyone would expect
to fail at least some units.
Yeah,
that guy was me…
What was my problem?
Was I stupid or not talented?
I’m not sure
but I know one thing for certain…
everyone is talented…
every human being in the world
has some special talents.
You can’t force a fish to climb a tree
and judge it based on that.
So for me,
schools and colleges were the trees
that I as fish was trying to climb.
After years upon years of “Education”
what have I achieved?
Nothing…
just some pieces of fancy papers
called degree…
Yo
I get it…
I’m not here to disrespect anyone’s efforts
for going to colleges…
But I always asked myself a question.
What did I learn by taking these classes?
What were the super necessary skills for me
to learn from these classes?
Speaking in public?
Could I speak confidently in front of many people?
Being able to sell?
Could I sell a product to someone?
Not just selling but convincing someone
to trust my words…
like my future child.
Can I
convince my future child
to trust his daddy’s words?
Have I learned any of that?
Leadership?
could I lead my group
to fight for the same purpose
and have great teamwork?
Relationships?
could I find the right woman for myself?
Could I recognize
what is a healthy, happy,
functioning relationship for me?
Healthcare?
Could I take care of my body?
Survival skills?
If something horrible happened
could I take care of myself
and the people I care about?
And a thousand more beneficial skills
that I can put a question mark in front of…
the answer was pretty simple…
NO…No…No!
The only time I’ve felt the real education
was through independent studying.
I wanted to learn a new language…
I did it all by myself the way I wanted it.
By reading
and listening to something that I enjoyed.
I have improved my persuasion skills
by reading the books I’ve chosen
and found more appealing based on my purposes…
I learned about how to take care of my body
by taking courses related to this subject.
This is the real education.
You do it yourself.
You go for what you want.
Use the help of mentors
and applications like Zabanshenas to help you out.
But
at the end of the day,
you are the person who is responsible
for his own education.
Stay independent
and learn what you love to learn.
cheers!
By the way
today is the international education day.
Tell me
how do you educate yourself and others?
Write them for me!
Thank you!
ترجمهی درس
بذارین یه سوال بپرسم
وقتی کلمه ی “آموزش” رو میشنوید
چی میاد تو ذهنتون؟
“آموزش” برای شما چیه؟
میدونم بیشترتون ممکنه به مدارس
کلاسها
کتابهای آموزشی و غیره فکر کنید.
اینا میتونن از یه جهاتی
آموزش نامیده بشن
اگر که بهشون علاقهمند باشی.
اما
آموزش واقعی چیه؟
میدونم که یه سری از پدرمادرها
دارن این ویدئو رو میبینن.
شما چطور چیزهای بخصوص رو به بچههاتون یاد میدین؟
یا به طور کلی
شماها چطور چیزهای جدید یاد میگیرین؟
بیاین یکم حرف بزنیم.
من وقتی مدرسه میرفتم یه بازندهی تمام عیار بودم.
کسی که همه انتظار داشتن
که حداقل چندتا درس رو بیوفته.
آره
اون شخص من بودم.
مشکلم چی بود؟
خنگ یا بیاستعداد بودم؟
مطمئن نیستم
ولی یه چیز رو به یقین میدونم.
همه با استعدادن.
هر انسانی در دنیا
استعدادهای خاصی داره.
تو نمیتونی یه ماهی رو مجبور کنی از یه درخت بالا بره
و بر اون اساس قضاوتش کنی.
پس برای من
مدارس و دانشگاهها درختها بودن
که من به عنوان یه ماهی نمیتونستم ازشون بالا برم.
بعد از سالها و سالها تحصیل
چی بهدست آوردم؟
هیچی.
فقط چندتا تیکه کاغذ شیک و پیک
به نام مدرک.
هی
میفهمم.
من نیومدم که به تلاشهای کسی
برای دانشگاه رفتن بی احترامی کنم.
ولی همیشه از خودم یه سوال پرسیدم.
با گذروندن این کلاسها چی یاد گرفتم؟
مهارتهای خیلی مهمی که باید
از این کلاسها یاد میگرفتم چیا بودن؟
صحبت کردن جلوی عموم؟
میتونستم جلوی کلی آدم با اعتماد بنفس حرف بزنم؟
داشتن توانایی فروش؟
میتونستم یه محصول رو به کسی بفروشم؟
نه فقط فروختن بلکه متقاعد کردن کسی
تا به حرفام اعتماد کنه.
مثلا بچهم در آینده.
آیا میتونم
فرزند آیندهم رو قانع کنم
که به حرفای باباش اعتماد کنه؟
هیچکدوم از اینا رو یاد گرفتم؟
رهبری؟
میتونستم گروهم رو رهبری کنم
که برای یه هدف یکسان بجنگیم
و یه کار گروهی عالی داشته باشیم؟
روابط؟
میتونستم دختر مناسب خودم رو پیدا کنم؟
میتونستم تشخیص بدم
یه رابطهی سالم، شاد
کارآمد برای من چیه؟
مراقبت از سلامتی؟
میتونستم از بدنم مراقبت کنم؟
مهارتهای بقا؟
اگه یه اتفاق وحشتناک میوفتاد
میتونستم از خودم
و آدمایی که بهشون اهمیت میدم مراقبت کنم؟
و هزاران مهارت مفید دیگه
که میتونم جلوشون یه علامتسوال بذارم.
جوابش خیلی آسون بود.
نه نه نه!
تنها دفعهای که آموزش واقعی رو احساس کردم
از طریق مستقل درس خوندن بود.
من میخواستم یه زبان جدید یاد بگیرم.
همش رو خودم از همون راهی که میخواستم انجام دادم.
با خوندن
و گوش دادن به چیزایی که ازشون لذت میبردم.
مهارتهای متقاعدسازیم رو
با خوندن کتابهایی که خودم انتخابشون کردم
و با توجه به اهدافم برام جذابتر بودن، ارتقا دادم.
یاد گرفتم که چطور از بدنم مراقبت کنم
با گذروندن دورهای مربوط به این موضوع.
این آموزشِ واقعیه.
تو خودت انجامش میدی.
تو میری سمت چیزی میخوای.
از کمک مربیها
و اپلیکیشنهایی مثل زبانشناس استفاده کن.
اما
در انتهای روز
تو اون کسی هستی که برای
آموزش خودش مسئوله.
مستقل بمون
و چیزی که عاشقشی رو یاد بگیر.
خدانگهدار!
راستی
امروز روز جهانی آموزشه.
بهم بگو
تو چطور به خودت و دیگران آموزش میدی؟
برام بنویسشون!
متشکرم!