انگلیسی با فائزه

4 فصل | 85 درس

دورهمی بعد از واکسیناسیون!

توضیح مختصر

  • سطح خیلی ساده

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

این درس را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زبانشناس» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

فایل ویدیویی

متن انگلیسی درس

oh

hey Amanda

Sara, oh my God

sorry, I haven’t spoken in a while,

just texted.

it’s okay

it’s okay.

We’ve all been there.

Okay

what do you think about the hat though?

Is this what people wear in restaurants nowadays?

ummm…

you know…

I don’t think so

yeah

so…

How have you been?

Just stayed home.

Never left the house.

You?

yeah, me too

interesting…

is it?

is it really?

no.

why don’t we start our dinner?

huh?

good choice!

Oh I actually

missed eating in public.

So tired of take-outs.

Okay

Did you just send me a picture of your meal?

I completely forgot you are sitting next to me

I’m sorry

again,

we’ve all been there.

Okay, we got so much to catch up on!

Hey

Let me tell you something

that will blow your mind.

oh yeah?

Okay, tell me about it

I read this book…

and.

and?

it was so… interesting.

Is that it?

yeah, that’s it

I read a book and it was interesting.

well

I never left the house, what do you expect?

okay…

you know what?

I think I’m not ready for this.

you do?

ugh

It is too soon to go out

I don’t know how to do that yet

yeah

you know what?

I have an idea.

It was such an amazing idea

I know

this is much better, right?

yeah, much better.

ترجمه‌ی درس

اوه

سلام آماندا

سارا، وای خدای من

ببخشید، خیلی وقته حرف نزدم

فقط تکست دادم.

اشکال نداره

اشکال نداره.

ما همه تو این شرایط بودیم.

اوکی

نظرت راجع به کلاه چیه؟

مردم این روزا تو رستوران کلاه سرشون میکنن؟

امم.

میدونی.

فکر نکنم

آره

خب.

اوضاع و احوالت چطورا بوده؟

فقط خونه موندم.

هیچ‌وقت از خونه بیرون نرفتم.

تو چی؟

آره، منم همینطوری

جالبه.

هست؟

واقعا هست؟

نه.

چرا شروع نمیکنیم به خوردن شاممون؟

ها؟

انتخاب خوبیه!

اوه، راستش

دلم واسه غذاخوردن تو مکان عمومی تنگ شده بود.

از غذای بیرون‌بر خیلی خسته شدم.

خب

الان عکس غذات رو برام فرستادی؟

کاملا یادم رفته بود تو کنارم نشستی

ببخشید

دوباره

همه‌مون این شرایط رو تجربه کردیم.

خب، خیلی چیزا داریم که درموردش باهم حرف بزنیم!

هی

بذار یه چیزی بهت بگم

که باعث میشه مخت سوت بکشه.

عه واقعا؟

خب، بگو ببینم

یه کتابی خوندم.

و.

و؟

خیلیی جالب بود.

همین؟

آره، همین

یه کتاب خوندم و جالب بود.

خب

هیچ‌وقت از خونه بیرون نرفتم، چه انتظاری داری؟

خب.

میدونی چیه؟

حس میکنم برای این کار آماده نیستم.

توهم؟

اه

واسه بیرون رفتن خیلی زوده

هنوز نمیدونم چطور باید اینکارو انجام بدم

آره

میدونی چی؟

یه ایده‌ای دارم.

عجب ایده‌ی عالی‌ای بود

میدونم

اینطوری خیلی بهتره، مگه نه؟

آره، خیلی بهتره.