یه خانم پیر بود که مقداری برگ قورت داد

آموزش رایگان زبان انگلیسی > پکیج: داستان های مصور صوتی / مجموعه: یک پیرزنی بود🇺🇸 / داستان انگلیسی: یه خانم پیر بود که مقداری برگ قورت داد

داستان های مصور صوتی

24 مجموعه | 614 داستان انگلیسی

یه خانم پیر بود که مقداری برگ قورت داد

توضیح مختصر

یه خانم پیر بود که که مقداری برگ، یه پیرهن، یه کدو تنبل، یه میله، یه شلوار، یه طناب و مقداری یونجه قورت داد تا عطسه کنه و بگه پاییز مبارک.

  • سطح سخت

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

این داستان انگلیسی را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زبانشناس» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

راهنمای خواندن این داستان انگلیسی

نکته اول:

ابتدا می‌توانید یکی دو بار به‌صورت تفننی این داستان را به‌صورت صوتی یا تصویری ببینید. اما برای یادگیری زبان انگلیسی بایستی تکنیک‌های سایه و استراتژی‌های گفته‌شده در نوشته‌ی پنج استراتژی برای تقویت مکالمه را روی این داستان پیاده‌سازی نمایید.

نکته دوم:

اگر سطح این داستان مناسب شما نبود، میتوانید به بخش داستان کوتاه انگلیسی وبسایت زبانشناس مراجعه کرده و داستان دیگری انتخاب نمایید.

فایل ویدیویی

متن انگلیسی داستان انگلیسی

There was an old lady who swallowed some leaves!

There was an old lady who swallowed some leaves. I don’t know why she swallowed those leaves. perhaps she’ll sneeze!

There was an old lady who swallowed a shirt. it didn’t hurt to swallow that shirt. She swallowed the shirt to fill it with leaves. I don’t know why she swallowed the leaves. perhaps she will sneeze!

There was an old lady who swallowed a pumpkin. she wasn’t a bumpkin to swallow that pumpkin. she swallowed the pumpkin to wear the shirt. she swallowed the shirt to fill it with leaves. I don’t know why she swallowed the leaves. perhaps she will sneeze!

There was an old lady who swallowed a pole. she was on roll when she swallowed that pole. she swallowed the pole to prop up the pumpkin. she swallowed the pumpkin to wear the shirt. she swallowed the shirt to fill it with leaves. I don’t know why she swallowed the leaves. perhaps she will sneeze!

There was an old lady who swallowed some pants. she started to dance when she swallowed the pants. she swallowed the pants to cover the pole. she swallowed the pole to prop up the pumpkin. she swallowed the pumpkin to wear the shirt. she swallowed the shirt to fill it with leaves. I don’t know why she swallowed the leaves. perhaps she will sneeze!

There was an old lady who swallowed a rope. she didn’t mope when she swallowed the rope. she swallowed the rope to tie up the pants. she swallowed the pants to cover the pole. she swallowed the pole to prop up the pumpkin. she swallowed the pumpkin to wear the shirt. she swallowed the shirt to fill it with leaves. I don’t know why she swallowed the leaves. perhaps she will sneeze!

There was an old lady who swallowed some hay. she didn’t say why she swallowed that hay. but she did it with ease and then she started to sneeze.

Achoo!!!

Happy fall!

ترجمه‌ی داستان انگلیسی

یه خانم پیر بود که مقداری برگ قورت داد

یه خانم پیر بود که مقداری برگ قورت داد. نمی دونم چرا اون برگ ها رو قورت داد. شاید قراره عطسه کنه.

یه خانم پیر بود که یه پیرهن قورت داد. قورت دادنِ اون پیرهن درد نداشت. پیرهن رو قورت داد تا توش رو با برگ ها پر کنه. نمی دونم چرا اون برگ ها رو قورت داد. شاید قراره عطسه کنه!

یه خانم پیر بود که یه کدو تنبل قورت داد. اون نادان و کودن نبود که اون کدو تنبل رو قورت داد. کدو تنبل رو قورت داد تا پیرهن رو بپوشه. پیرهن رو قورت داد تا توش رو با برگ ها پر کنه. نمی دونم چرا اون برگ ها رو قورت داد. شاید قراره عطسه کنه!

یه خانم پیر بود که یه میله قورت داد. اون رو یه تنه درخت بود که میله رو قورت داد. اون میله رو قورت داد تا کدو تنبل رو نگه داره. کدو تنبل رو قورت داد تا پیرهن رو بپوشه. پیرهن رو قورت داد تا توش رو با برگ ها پر کنه. نمی دونم چرا اون برگ ها رو قورت داد. شاید قراره عطسه کنه!

یه خانم پیر بود که یه شلوار قورت داد. وقتی شلوار رو قورت داد شروع به رقص کرد. اون شلوار رو قورت داد تا میله رو بپوشونه. اون میله رو قورت داد تا کدو تنبل رو نگه داره. کدو تنبل رو قورت داد تا پیرهن رو بپوشه. پیرهن رو قورت داد تا توش رو با برگ ها پر کنه. نمی دونم چرا اون برگ ها رو قورت داد. شاید قراره عطسه کنه!

یه خانم پیر بود که یه طناب قورت داد. وقتی طناب رو قورت داد دلتنگ نشد. اون طناب رو قورت داد تا شلوار رو باهاش ببنده. اون شلوار رو قورت داد تا میله رو بپوشونه. اون میله رو قورت داد تا کدو تنبل رو نگه داره. کدو تنبل رو قورت داد تا پیرهن رو بپوشه. پیرهن رو قورت داد تا توش رو با برگ ها پر کنه. نمی دونم چرا اون برگ ها رو قورت داد. شاید قراره عطسه کنه!

یه خانم پیر بود که مقداری یونجه قورت داد. اون نگفت چرا اون یونجه رو قورت میده. ولی این کار رو با راحتی انجام داد و بعد شروع کرد به عطسه.

هاپچی!!!

پاییز مبارک!!!