در مقالههای قبلی به آموزش روزهای هفته به انگلیسی و ماه های سال به انگلیسی پرداختیم و اینبار به سراغ فصلها و اصطلاحات مربوطه رفتیم. با مطالعه این مقاله از زبانشناس، ضمن یادگرفتن فصلهای سال به انگلیسی، با اصطلاحات مهمِ فصلها در زبان انگلیسی آشنا خواهیم شد؛ پس تا انتهای این مطلب با ما همراه باشید.
فصل بهار به انگلیسی
تلفظ بریتیش | تلفظ آمریکایی | بهار به انگلیسی |
---|---|---|
/sprɪŋ/ | /ˈsprɪŋ/ | Spring |
فصل تابستان به انگلیسی
تلفظ بریتیش | تلفظ آمریکایی | تابستان به انگلیسی |
---|---|---|
/ˈ sʌmə / | /ˈ səmər / | Summer |
فصل پاییز به انگلیسی
در مورد فصلها به انگلیسی، دو کلمه به معنای فصل پاییز وجود دارد؛ با این تفاوت که معمولا انگلیسیزبانان بریتانیایی از autumn و انگلیسیزبانان آمریکایی fall استفاده میکنند.
نکته: در زبان انگلیسی کلمه fall اگر به صورت فعل به کار رود به معنای افتادن نیز هست.
تلفظ بریتیش | تلفظ آمریکایی | پاییز به انگلیسی |
---|---|---|
/ fɔːl / | / fɔːl / | fall |
/ˈ ɔːtəm / | /ˈ ɒtəm / | autumn |
فصل زمستان به انگلیسی
تلفظ بریتیش | تلفظ آمریکایی | زمستان به انگلیسی |
---|---|---|
/ˈ wɪntə / | /ˈ wɪntər / | winter |
اصطلاحات فصل بهار به انگلیسی
در میان فصلهای سال به انگلیسی، فصل بهار به عنوان انعکاسی از شکوفایی و انرژی طبیعت، یکی از الهامبخشترین فصلها، در بحث اصطلاحاتِ رایج انگلیسی است. در این بخش به مرور برخی از این اصطلاحات میپردازیم:
- A spring in someone’s step
زمانی که شخصی در حال قدم زدن است و شادی سراسر وجودش را فراگرفته، به کار بردن این اصطلاح سرخوشی بی وصف او را نشان میدهد.
Spring fever
«تب بهاری» یا Spring fever درواقع تغییرات مربوط به خلقوخو یا رفتار است که با شروع فصل گرما و فرارسیدن فصل بهار به وجود میآید و اغلب با احساس هیجان همراه است.
To be full of the joys of spring
این عبارت برای اشخاصی استفاده میشود که بسیار بانشاط و پرانرژی هستند.
مثال:
How are you so full of the joys of spring at 6am on a Monday morning!
چطور ساعت 6 صبحِ دوشنبه اینقدر شاد هستی!
spring chicken
مرغ بهاری ( spring chicken ) برای توصیف افرادی به کار میرود که مثل بهار جوان و پرانرژی هستند. اصطلاح No spring chicken به کسی گفته میشود که دیگر آنچنان جوان نیست و تواناییهایش رو به افول است.
مورد دومی هم که این اصطلاح به کار میرود برای زمانی است که شخص با وجود اینکه چندان جوان نیست اما هنوز هم تواناییهای بیشتری نسبت به همسن و سالانش دارد.
مثال:
Ryan’s no spring chicken but he can still run as fast as people half his age.
رایان جوجه بهاری نیست اما هنوز هم میتواند مثل افرادی که نصف سن او را دارند، بدود.
To spring something on someone
گاهی اوقات اخباری غیرمنتظره، بدون هیچ هشدار قبلی به اطلاع سایرین میرسد. استفاده از این اصطلاح این مفهوم را میرساند که بهتر بود از قبل هشداری در این خصوص داده میشود.
مثال:
A good leader keeps employees informed of decisions along the way and doesn’t just spring it on them suddenly’.
یک رهبر خوب، کارمندان را از تصمیماتِ طول مسیر آگاه میکند و این تصمیمات را ناگهانی بروز نمیدهد.
To spring out of something
اصطلاح بالا وقتی استفاده میشود که بخواهیم بگوییم چیزی یا کسی از جایی به سمت بیرون یا شخصی پریده است.
مثال:
A grasshopper sprang out at me when I was watering the plants.
زمانی که داشتم به گیاهان آب میدادم یک ملخ به سمت من پرید.
Spring cleaning
این اصطلاح به معنی تمیزکاری کامل یک مکان بوده و میتوان آن را چیزی شبیه به خانهتکانی دانست.
To spring to mind
وقتی ناگهان چیزی در افکار شما ظاهر شود یا بلافاصله به فکر چیزی یا کسی بیفتید از این اصطلاح استفاده میشود.
مثال:
Say the word ‘Paris’ and visions of the Eiffel Tower spring to mind.
با گفتن کلمه پاریس چشماندازی از برج ایفل به ذهن خطور میکند.
Spring into Action
این اصطلاح انگلیسی زمانی استفاده میشود که چیزی یا شخصی ساکت و آرام است و ناگهان فعال و پرانرژی وارد عمل میشود.
مثال:
The lifeguard sprang into action when he noticed the child drowning.
زمانی که نجاتغریق متوجه غرق شدن کودک شد، سریعا وارد عمل شد.
To spring to life
وقتی چیزی یا کسی به صورت ناگهانی فعال و پرانرژی میشود از این اصطلاح به معنای «جان تازه گرفتن» استفاده میشود.
مثال:
The town is quiet in the morning, but it suddenly springs to life around nine o’clock when the shops open.
شهر در هنگام صبح ساکت است اما در ساعت 9:00 با باز شدن مغازهها، ناگهان جان میگیرد.
اصطلاحات فصل تابستان به انگلیسی
Dog Days of Summer
این اصطلاح به گرمترین روزهای تابستان اطلاق میشود که معمولا در ماه جولای و آگوست رخ میدهند.
One swallow doesn’t make a summer
این اصطلاح بهطورکلی در مواقعی به کار میرود که بخواهیم بگوییم تنها با یک اتفاق خوب، نمیتوان انتظار تداوم روند مثبت را داشته باشیم. این اصطلاح هم که به نوعی با پرستوها عجین است؛ به موضوع مشابهی اشاره دارد که آمدن یک پرستو به این معنا نیست که تابستان فرا رسیده است.
در زبان فارسی نیز جمله «با یک گل بهار نمیشود» با همین مفهوم به کار میرود.
مثال:
A lot of things went right for us this year, but one swallow does not make a summer.
امسال خیلی چیزها به نفع ما پیش رفت، اما یک پرستو، تابستان نمیسازد.
Summer fling
پرتاب تابستانی (** Summer fling **) یک ارتباط عاشقانه یا رابطه کوتاهمدت است که قرار نیست برای همیشه بماند. عموما عمر این رابطه هم با تمام شدن فصل تابستان، پایان میگیرد.
مثال:
I can’t believe Tiffany is a teenager already! She had her first summer fling with a boy from summer camp but thankfully it wasn’t too serious. I’m not prepared for her growing up so fast!
من نمیتوانم باور کنم که تیفانی در حال حاضر یک نوجوان است! او اولین سفر تابستانی خود را با پسری از کمپ تابستانی انجام داد، اما خوشبختانه خیلی جدی نبود. من برای بزرگ شدن او به این سرعت آماده نیستم!
Soak Up Some Sun
این اصطلاح به معنای دراز کشیدن در مقابل خورشید و آفتاب گرفتن است.
مثال:
I have been soaking up the sunshine here in Malta.
من اینجا در مالتا، در حال آفتاب گرفتن هستم.
اصطلاحات فصل پاییز به انگلیسی
در اصطلاحات پاییزی، همه چیز چه به صورت مستقیم و چه به صورت غیرمستقیم مربوط به این فصل است؛ برداشت محصول، افتادن برگ از درختان و حیواناتی که برای خواب زمستانی آماده میشوند از جمله مهمترین مفاهیمی هستند که در اصطلاحات پاییزی به کار میروند.
Autumn years
سالهای پاییزی، در واقع به دورهای نزدیک به پایان زندگی شخص و پس از بازنشستگی او اشاره دارد.
مثال:
I plan to spend my autumn years cruising around the world.
من قصد دارم سالهای پاییزیِ خود را با گشتوگذار در سراسر جهان بگذرانم.
Turn into a pumpkin
این اصطلاح جالبِ پاییزی به یک افسانه محبوب پیوند خورده است. طبق این افسانه کدوتنبل به یک مربی زیبا تبدیل شده و در نیمهشب دوباره به کدو تغییر مییابد. میتوانید از این چرخش طنزآمیز کلمات زمانی استفاده کنید که باید به خانه بروید یا قبل از اینکه خیلی دیر شود بخوابید.
Wow, I’d better leave before I turn into a pumpkin.
وای، بهتر است قبل از تبدیل شدن به کدو تنبل بروم.
Fall guy
اصطلاح بالا برای توصیف شخصی که در شرایطی قربانی شده است به کار میرود.
The fall guy is blamed for something that has gone wrong but may not really be the guilty party.
مرد پاییزی به خاطر اشتباهی سرزنش میشود که ممکن است واقعاً مقصر نباشد.
Save for a rainy day
یک روز بارانیِ تاریک با آسمان ابری خاکستری، نمادی از زمانهای دشوار است. پسانداز برای یک روز بارانی، یعنی آماده شدن برای روزهای سخت یا کنار گذاشتن چیزی تا زمانی است که نیاز باشد.
Reap the harvest
ازآنجاییکه بسیاری از محصولات در پاییز برداشت میشوند، میتوانیم از عبارت** reap the harvest **برای اشاره به نتیجه دادن زحمات در موقعیتهای سخت استفاده کنیم.
I realize I have been working a lot recently, but I’m confident I will be able to reap the harvest in another year.
میدانم که اخیراً زیاد کار کردهام، اما مطمئن هستم که تا یک سال دیگر میتوانم محصول را درو کنم.
Turn over a new leaf
برگ در اینجا به صفحه یک کتاب اشاره دارد؛ وقتی یک صفحه را ورق میزنید، در حقیقت یک صفحه جدید و خالی برای شروع دوباره پیش روی شما قرار میگیرد. این اصطلاح نیز به معنای شروع مجدد یک کار جدید با روشی بهتر و متفاوتتر است.
مثال:
I have decided to turn over a new leaf. I am going to start doing all my homework and assignments to get the best possible grade I can.
تصمیم گرفتهام که برگ جدیدی را ورق بزنم. من قصد دارم تمام تکالیفم را انجام دهم تا بهترین نمره ممکن را بگیرم.
The apple never falls far from the tree
این اصطلاح زمانی استفاده میشود که شخصی ویژگیهایی مشابه با خویشاوندان یا والدینش داشته باشد یا درست مثل آنها رفتار میکند. عبارت « پسر کو ندارد نشان از پدر» را میتوان معادلِ مشابهی برای این اصطلاح دانست.
مثال:
Laura is planning to go to medical school next fall. She says she wants to be a surgeon like her father and grandfather. I guess the apple never falls far from the tree.
لورا در حال برنامهریزی برای رفتن به دانشکده پزشکی، در پاییز آینده است. او میگوید که میخواهد مانند پدر و پدربزرگش جراح شود. من حدس میزنم سیب هرگز از درخت دور نمیافتد.
To get wind of something
این مورد به فهمیدن یا شنیدن در مورد اطلاعاتی که قرار بود یک راز باشد، اشاره دارد.
I just had a job interview with a new company! I’m so excited. But please don’t tell anyone yet. I don’t want my boss to get wind of the fact that I’m looking for a new job.
من به تازگی با یک شرکت جدید مصاحبه کاری داشتم! من خیلی هیجانزدهام. لطفا هنوز به کسی نگو من نمیخواهم رئیسم متوجه شود که من به دنبال شغل جدیدی هستم.
Squirrel away
سنجابها پیش از خواب زمستانی، فصل پاییز را با جمعآوری آجیل و سایر مواد غذایی میگذرانند. از این اصطلاح برای انبار کردن چیزی برای استفاده در آینده استفاده میشود.
I’ve been squirreling away a little bit of money each month so that I can afford a vacation.
من هر ماه اندکی پول جمع کردهام تا بتوانم از پس هزینههای تعطیلات بربیایم.
As easy as falling off a log
این اصطلاح پاییزی کاری را توصیف میکند که انجام آن بسیار آسان است.
مثال:
I’ve finally passed my driving test. It was as easy as falling off a log.
بالاخره امتحان رانندگیام را قبول کردم. بهآسانی افتادن از چوب بود.
اصطلاحات فصل زمستان به انگلیسی
گاهی ممکن است در اصطلاحات مربوط به فصل زمستان بهطور مستقیم از کلمه** winter **استفاده نشود اما سرما، برف و یخ از کلماتی هستند بهنوعی به حال و هوای سرد زمستان اشاره دارند.
**Walking on thin ice
از این اصطلاح برای وصف یک شرایط خطرناک، مشابهِ موقعیت راه رفتن روی یک تکه یخِ نازک استفاده میشود.
To give someone the cold shoulder
گاهی اوقات پس از یک دعوای کوچک، به زمانی برای پیدا کردن آرامش نیاز دارید. در چنین اوقاتی معمولا سعی میکنید از شخصی که باعث ناراحتی شما شده تا مدتی دوری کنید؛ پس اصطلاح «دادن شانه سرد به کسی»، به مفهوم نادیده گرفتن در مواقع دلخوری است.
To run hot and cold
سرد و گرم دویدن برای توصیف افرادی استفاده میشود که نمیتوانند تصمیم خود را بگیرند و در مورد یک موقعیت بسیار بلاتکلیف هستند. همچنین برای توصیف افرادی دمدمیمزاج، که دائماً احساسات خود را نسبت به چیزی یا شخصی تغییر میدهند استفاده میشود.
Bundle up
این عبارت به این موضوع اشاره دارد که قبل از مواجهشدن با سرمای بیرون ، باید خود را در لباس گرم بپیچید و به اصطلاح بقچهپیچ کنید.
Cold hands, warm heart
این اصطلاح برای توصیف کسانی به کار میرود که ظاهری سرد و خشک ولی قلبی گرم و مهربان دارند به کار میرود.
Under the weather
این عبارت در مواقعی استفاده میشود که ناخوشاحوال هستید و بهنوعی علائم سرماخوردگی یا آنفولانزا دارید.
Break the ice
معادل چنین اصطلاحی در زبان فارسی نیز وجود دارد؛ معمولا در شروع آشنایی فضایی سرد و ناخوشایند بین طرفین وجود دارد که پس از کمی معاشرت، یخشان آب میشود و به صمیمیت میرسند. اصطلاح** Break the ice **نیز به معنای شکستن یخِ افراد در شروع رابطه است.
To leave (someone) out in the cold
بیرون گذاشتن کسی در سرما به معنای این است که شخصی را از گروه یا دایره روابطِ خود خارج میکنید.
Blanket of snow
پتوی برفی برای توصیف زمانی است که صبح از خواب بیدار میشوید و با صحنهای از زمین پوشیده از برف مواجه میشوید.
یادگیری زبان انگلیسی با اپلیکیشن زبانشناس
اپلیکیشن زبانشناس جایی است که یکبار برای همیشه میتوانید مباحثی مثل ماهها و فصلهای سال به انگلیسی را به صورت بلندمدت فرا بگیرید. در این اپلیکیشن آموزش مکالمه، واژگان با تکنیک فاصلهگذاری، نکات گرامری و تقویت مهارتهای زبان انگلیسی به صورت سریال، فیلم، داستان، موسیقی و... انجام میگیرد که از روشهای قدیمی و خستهکننده متمایز است. امکان پرسش و پاسخ، پیدا کردن پارتنر برای تقویت زبان انگلیسی در بخش تالار زبانشناس هم از امکانات بینظیر این اپلیکیشن محبوب آموزشی است.
سخن آخر
حالا که لغات و اصطلاحات مربوط به فصلهای انگلیسی را بررسی کردیم، پیشنهاد میکنیم بارها و بارها هریک را در مکالمههای روزمره خود به کار بگیرید تا به حافظه بلندمدت سپرده شوند. شما در مورد فصلهای سال چه اصطلاحات جالبی را میشناسید؟