داستان های مصور صوتی

24 مجموعه | 614 درس

سه بچه گربه ی کوچولو

توضیح مختصر

سه بچه گربه ی کوچولو، دستکش هاشون رو گم کردن و شروع کردن به گریه کردن.

  • سطح سخت

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

این درس را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زبانشناس» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

راهنمای خواندن این درس

نکته اول:

ابتدا می‌توانید یکی دو بار به‌صورت تفننی این داستان را به‌صورت صوتی یا تصویری ببینید. اما برای یادگیری زبان انگلیسی بایستی تکنیک‌های سایه و استراتژی‌های گفته‌شده در نوشته‌ی پنج استراتژی برای تقویت مکالمه را روی این داستان پیاده‌سازی نمایید.

نکته دوم:

اگر سطح این داستان مناسب شما نبود، میتوانید به بخش داستان کوتاه انگلیسی وبسایت زبانشناس مراجعه کرده و داستان دیگری انتخاب نمایید.

فایل ویدیویی

متن انگلیسی درس

The Three Little Kittens

Three little kittens, they lost their mittens, and they began to cry, “Oh, mother dear, we sadly fear our mittens we have lost!” “What! Lost your mittens, you naughty kittens! Then you shall have no pie.” “Meow, meow, meow, Meow, meow, meow, meow!” The three little kittens found their mittens, and they began to cry, “Oh! Mother dear, See here, see here. Our mittens we have found.” “What! Found your mittens, you good little kittens! Then you shall have some pie.” “Purr, purr, purr.” The three little kittens put on their mittens, and soon ate up the pie. “Oh! Mother dear, we greatly fear our mittens we have soiled.” “What! Soiled your mittens, you naughty kittens!” Then they began to sigh, “Meow, meow, meow!” The three little kittens, washed their mittens, and hung them out to dry. “Oh! Mother dear, look here, look here, our mittens we have washed.” “What! Washed your mittens, you darling kittens. But hush! I smell a rat close by.” “Yes, we smell a rat close by, Meow, meow, meow!”

ترجمه‌ی درس

سه بچه گربه ی کوچولو

سه بچه گربه ی کوچولو، دستکش هاشون رو گم کردن و با گریه گفتن: وای مادر عزیز، متأسفانه ما دستکش هامون رو گم کردیم. چی؟ دستکش هاتون رو گم کردین، بچه گربه های شیطون! پس بهتون پای نمیدم. میو میو میو میو میو میو!

سه بچه گربه ی کوچولو دستکش هاشون رو پیدا کردن و فریاد زدن: مادر عزیز، اینجا رو ببین، اینجا رو ببین. ما دستکش هامون رو پیدا کردیم. چی؟ دستکش هاتون رو پیدا کردین، آفرین بچه گربه های نازنین! پس میتونین پای بخورین. پر پر پر.

سه بچه گربه ی کوچولو دستکش هاشون رو دستشون کردن و خیلی زود تا آخر پای رو خوردن. وای! مادر عزیز، متأسفانه ما دستکش هامون رو کثیف کردیم. چی؟ دستکش هاتون رو کثیف کردین؟ ای بچه گربه های شیطون! بعد بچه گربه ها آه کشان گفتن: میو میو میو!

سه بچه گربه ی کوچولو، دستکش هاشون رو شستن و آویزون کردن تا خشک بشن. مادر عزیز، اینجا رو نگاه، اینجا رو نگاه، ما دستکش هامون رو شستیم. چی؟ دستکش هاتون رو شستین، آفرین بچه گربه های عزیز. اما هیس! این نزدیکی ها بوی موش به مشامم میرسه. بله، ما هم بوی موش به مشاممون میرسه، میو، میو، میو!