انگلیسی با عارف

5 فصل | 85 درس

Tie معانی مختلف

توضیح مختصر

در این ویدئو میخوایم درمورد معنی tie صحبت کنیم.

  • سطح ساده

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

این درس را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زبانشناس» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

فایل ویدیویی

متن انگلیسی درس

Hey what’s up?

Today we’re going to define the word “tie”.

Number 1

Probably the first thing that pops into your mind

is the long narr..

narrow? narrow!

is the long narrow piece of cloth

with a knot around the neck.

Here’s an example:

James never wears a tie

He was born with the winter cap.

Here

the winter cap

So

If you saw James with a tie

that would be the end of the world.

So remember

tie is the thing that has nothing to do with James.

Tie is usually worn by men at wedding parties,

while they are having cucumber

and dancing with Bandary songs.

And auntie says

you look more handsome with that tie.

Mashallah you’ve became a grown man.

Knock on wood.

alright number 2

The second meaning is a possible result of a game

when two people or teams

get the same number of points.

Equal or level

like 0-0, 1-1 or 2-2 etc

The game ended with a tie

or we can say

the player heads into their own net

to tie the match.

That’s really unfortunate.

Look at him.

his team could win

But now the game is tied 1-1

He wishes he’d never existed.

He hates his life now.

I think he might kill himself.

Number 3

Tie as a verb means to fasten things together

using a piece of string.

Example:

as an adult

everybody knows how to tie their shoelace.

Alright,that’s it.

Tell us in the comments below

when did you learn to tie your shoes

In a complete sentence.

later

ترجمه‌ی درس

سلام چه خبرا؟

.‫امروز میخوایم درمورد معنی tie صحبت کنیم

شماره 1

احتمالا اولین چیزی که به ذهنتون میرسه

…یه چیز دراز باریـــ

!باریک؟باریک

یه تیکه پارچه‌ی دراز و باریک

با یه گره دور گردنه

:مثال میزنم

جیمز هیچ‌وقت کراوات نمینده

.با کلاه زمستونی به دنیا اومده

ایناهاش

کلاه زمستونی

پس

اگه دیدین جیمز کراوات بسته

.احتمالا آخر دنیاس

پس یادت باشه

.کراوات هیچ ربطی به جیمز نداره

معمولا مردها تو عروسی‌ها کراوات میبندن

درحالی که خیار میخورن

.و با آهنگای بندری میرقصن

و عمه‌ش میگه

خیلی با کراوات خوشتیپ تری

.ماشالا مردی شدی برای خودت

.بزنم به تخته

خب شماره 2

دومی به معنی نتیجه‌ی احتمالی یه بازی

بین دو نفر یا دوتا تیم

.وقتی که امتیازات برابری میگیرن،هست

مساوی یا هم‌رده

مثلا صفر صفر، یک یک یا دو دو و غیره

بازی مساوی تموم شد

یا میتونیم بگیم

بازیکن با گلی که با ضربه‌ی سر به دروازه‌ی خودشون زد

.بازی رو مساوی کرد

.خیلی بدشانسیه

.نگاش کنید

تیمش میتونست ببره

.ولی الان یک یک مساوی شد

.آرزو میکنه کاش کلا وجود نداشت

.از زندگیش متنفره الان

.فکر کنم ممکنه خودش رو بکشه

شماره 3

‫tie به عنوان فعل یعنی یه چیزی رو با استفاده از

.یه نخ به‌هم وصل کردن

:برای مثال

به عنوان یه بزرگسال

.همه بستن بند کفششون رو بلدن

.خیله‌خب،همین

تو کامنت‌ها

زمانی که بستن بند کفشت رو یاد گرفتی رو

.تو یه جمله‌ی کامل بهمون بگو

فعلا