داستان های مصور صوتی

24 مجموعه | 614 درس

بندباز

توضیح مختصر

در این داستان ماجرای بندبازی رو میخونیم که در جستجوی تماشاگرای جدید سیرک رو ترک میکنه.

  • سطح متوسط

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

این درس را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زبانشناس» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

راهنمای خواندن این درس

نکته اول:

ابتدا می‌توانید یکی دو بار به‌صورت تفننی این داستان را به‌صورت صوتی یا تصویری ببینید. اما برای یادگیری زبان انگلیسی بایستی تکنیک‌های سایه و استراتژی‌های گفته‌شده در نوشته‌ی پنج استراتژی برای تقویت مکالمه را روی این داستان پیاده‌سازی نمایید.

نکته دوم:

اگر سطح این داستان مناسب شما نبود، میتوانید به بخش داستان کوتاه انگلیسی وبسایت زبانشناس مراجعه کرده و داستان دیگری انتخاب نمایید.

فایل ویدیویی

متن انگلیسی درس

The Acrobat

The Acrobat worked in a circus. Nobody ever noticed him. They watched the astounding Adele. And Hercule the weightlifter. And Marguerite the Magnificent.

So the Acrobat decided he would leave. He came to a park. He was ready to be noticed. He juggled. Nobody noticed. He tumbled. Nobody noticed. He balanced. Nobody noticed. He cartwheeled. Nobody noticed. He squeezed. Nobody noticed.

It was no good! The Acrobat decided to feed the birds instead. More birds came. And people noticed. And more… and more… until… Clap clap-clap-clap!

Clap-clap-clap!

Thank you! Same time tomorrow!

ترجمه‌ی درس

بندباز

بندباز توی یه سیرک کار می کرد. هیچکس هیچوقت متوجه اون نمیشد. اونها ادل حیرت آور رو تماشا میکردن. و هرکول وزنه بردار رو. و مارگریت شگفت انگیز رو.

پس بندباز تصمیم گرفت که سیرک رو ترک کنه و به یه پارک رفت. آماده بود که مردم بهش توجه کنن. توپ ها رو توی هوا انداخت و گرفت. هیچکس متوجه نشد. کله معلق زد. هیچکس متوجه نشد. روی دست هاش ایستاد. هیچکس متوجه نشد. چرخ زد. هیچکس متوجه نشد. خودش رو چلوند. هیچکس متوجه نشد.

فایده ای نداشت! بندباز تصمیم گرفت به جاش به پرنده ها غذا بده. پرنده های بیشتری از راه رسیدن. و مردم متوجه شدن. و همینطور پرنده های بیشتری از راه رسیدن تا اینکه…

صدای دست زدن همه جا رو برداشت!

ممنون! فردا همین موقع می بینمتون!