داستان های مصور صوتی

24 مجموعه | 614 درس

قلدر نباش، بیلی

توضیح مختصر

یه داستان عبرت آموز برای بچه های تمام دنیا تا از خطرات بد رفتاری و حرف گوش نکردن آگاه بشن.

  • سطح خیلی سخت

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

این درس را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زبانشناس» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

راهنمای خواندن این درس

نکته اول:

ابتدا می‌توانید یکی دو بار به‌صورت تفننی این داستان را به‌صورت صوتی یا تصویری ببینید. اما برای یادگیری زبان انگلیسی بایستی تکنیک‌های سایه و استراتژی‌های گفته‌شده در نوشته‌ی پنج استراتژی برای تقویت مکالمه را روی این داستان پیاده‌سازی نمایید.

نکته دوم:

اگر سطح این داستان مناسب شما نبود، میتوانید به بخش داستان کوتاه انگلیسی وبسایت زبانشناس مراجعه کرده و داستان دیگری انتخاب نمایید.

فایل ویدیویی

متن انگلیسی درس

Don’t Be a Bully Billy

Meet Billy. Billy is a bully. Every day at school Billy punches, Billy snatches, Billy pulls and Billy scratches and everyone begs, “Don’t be a bully, Billy!” But Billy keeps on bullying.

Billy the bully kicked Kevin and kicked Kevin cried, “Don’t be a bully, Billy!” and rubbed his knee.

Billy the bully shook Shaun and shaken Shaun shouted, “Don’t be a b-b-bully, Billy!” and tried to stop sh-sh-shaking.

Billy the bully picked on Paula and picked-on Paula pleaded, “Don’t be a bully, Billy!” and wiped away her tears.

Billy the bully chased Charlie and chased Charlie panted, “Don’t be a bully, Billy!” and hid around the corner.

It’s Monday morning. Billy the bully is threatening Theo. Then on the way to class, he barges into Belinda. At lunchtime Billy the bully pushes Peter into his pudding …so threaten Theo, barged-into Belinda and pudding-plastered Peter plead, “Don’t be a bully, Billy!” but Billy keeps on bullying.

After school, Billy follows Bob, the new boy, on his way home. He’s all by himself. Billy snatches Bob’s ball and Bob says, “Don’t be a bully, Billy! Give it back, it’s mine!” “Make me!” says Billy the bully. “I don’t have to,” says Bob. “Meet my big brother.” Bob points up to the sky.

“Hi!” says Bob’s big brother. “You’re coming for a ride!” “Help!” hollers helpless Billy. But Billy’s bullied schoolmates simply shouts, “bye-bye, Billy!” and happily head for home.

ترجمه‌ی درس

قلدر نباش، بیلی

با بیلی آشنا بشین. بیلی یه قلدره. هر روز توی مدرسه، بیلی مشت میزنه، قاپ میزنه، می کشه و چنگ می ندازه و همه التماس کنان میگن: قلدر نباش، بیلی! اما بیلی به قلدری کردن ادامه میده.

بیلی قلدره به کوین لگد زد و کوین لگد خورده فریاد زد: قلدر نباش، بیلی! و زانوش رو مالید.

بیلی قلدره شاون رو لرزوند و شاون لرزیده فریاد زد: ق ق قلدر نباش، بیلی! و سعی کرد دست از لرزیده برداره.

بیلی قلدره پائولا رو اذیت کرد و پائولای اذیت شده التماس کنان گفت: قلدر نباش، بیلی! و اشک هاش رو پاک کرد.

بیلی قلدره چارلی رو دنبال کرد و چارلی دنبال شده نفس نفس زنان گفت: قلدر نباش، بیلی! و یه گوشه قایم شد.

صبح دوشنبه است. بیلی قلدره تئو رو تهدید می کنه. بعد سر راه کلاس به بلیندا تنه می زنه. موقع نهار بیلی پیتر رو هل میده توی پودینگش… پس تئوی تهدید شده و بلیندای تنه خورده و پیتر پوشیده شده از پودینگ التماس کنان میگن: قلدر نباش، بیلی! اما بیلی به قلدری کردن ادامه میده.

بعد از مدرسه، بیلی پسر تازه وارد کلاس، باب رو توی راه خونه دنبال می کنه. باب تک و تنهاست. بیلی توپ باب رو قاپ می زنه و باب میگه: قلدر نباش بیلی. پسش بده، اون توپ منه! بیلی قلدره میگه: وادارم کن! باب میگه: مجبور نیستم. با برادر بزرگم آشنا شو. باب به آسمون اشاره می کنه.

برادر بزرگ باب میگه: سلام! تو میای که یه دوری بزنیم! بیلی درمونده فریاد میزنه: کمک! اما هم مدرسه ای های بیلی که بیلی براشون قلدری کرده فقط داد میزنن: خداحافظ بیلی! و با خوشحالی میرن سمت خونه هاشون.