داستان های مصور صوتی

24 مجموعه | 614 درس

با پست آمد

توضیح مختصر

لیام خیلی دوست دارد که چیزی از طریق پست دریافت کند، بنابراین نامه ای به صندوق پستش می نویسد تا د عوض آن چیزی دریافت کند. صندوق پست برای لیام پیزهایی بیشتر از آنکه لیام انتظارش داشت را می فرستد. وقتیکه بسته های پستی زیاد می شود، لیام به این نتیجه میرسد که بهتر است آنها را با دیگران تقسیم کند.

  • سطح متوسط

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

این درس را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زبانشناس» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

راهنمای خواندن این درس

نکته اول:

ابتدا می‌توانید یکی دو بار به‌صورت تفننی این داستان را به‌صورت صوتی یا تصویری ببینید. اما برای یادگیری زبان انگلیسی بایستی تکنیک‌های سایه و استراتژی‌های گفته‌شده در نوشته‌ی پنج استراتژی برای تقویت مکالمه را روی این داستان پیاده‌سازی نمایید.

نکته دوم:

اگر سطح این داستان مناسب شما نبود، میتوانید به بخش داستان کوتاه انگلیسی وبسایت زبانشناس مراجعه کرده و داستان دیگری انتخاب نمایید.

فایل ویدیویی

متن انگلیسی درس

IT CAME IN THE MAIL

Liam Loved to get mail.

HOORAY!

Too bad he never got any.

BOOGERS.

He checked daily. Hourly. Every few seconds, but found . . . diddly-squat.

But then, on a day much like any other, an idea struck Liam. BONK! Ouch!

If he sent some mail, then maybe he’d get some in return. Gotta go write a letter! See ya, Jamel!

Uh . . . Okay . . .

Not sure who to send something to, Liam sent a letter to his mailbox.

Dear Mailbox: I would like to get something in the mail. Something BIG! PLEASE! Love, Liam

As soon as Liam put the letter in, the mailbox began to shake. It made all sorts of strange sounds. KRINK TOOT! WHIRR! WINK SQUIBBLE WIBBLE WHOOP!

When Liam looked inside, he was met by a blast of fire. A dragon had come in the mail! And it was for Liam.

Liam loved the dragon. But he couldn’t wait to see what he might get next!

Dear Mailbox: Thank you for the fire-breathing dragon. It is just what I always wanted. Can you send me more stuff? PLEASE! Love, Liam. P.S. You are the best mailbox ever!

AIR WHALE. Soon the mailbox was spitting out all sorts of things. Pickles! Pigs! A whale with wings! A trombone! A triceratops bone! Even a funny bone! KNOCK! KNOCK! Squibble wibble WHOOP!

Liam liked it all! He liked it all so much that he wanted even more. Whee! NOM NOM NOM Sigh I CRACKED MYSELF UP! HA HA HA

Dear Mailbox, you send the best mail. I would love it if you sent me a GAZILLION more things. Love. Liam

ZIP! CREAK. RATTLE. RUMBLE BUMBLE

Uh-oh

Oodles and oodles of mail flooded out of the mailbox.

Splash.

WAIT!

CRASH. Glug. TOOT TOOT YAR! YAR! TOO MUCH MAIL!

Je m’appelle wes cargo! GOT ANY GOOD JOKES?

I’M BONE DRY!

Oof.

What was Liam to do with it all?!

WHOA! AWESOME!

And then another idea struck Liam. He probably wasn’t the only kid who had ever wanted to get mail.

Where are you going now?!

Gotta write a letter!

Again?!

Dear Mailbox, Thank you for ALL the mail! But I think it’s maybe too much for just me. Can you help me send some of it to other kids? Love, Liam

With some help from the mailbox . . .

Ugh!

Toot!

I bet Amelia would love this thing!

For sutter

RATTLE RUMBLE

. . . Liam was soon mailing things

For SAM

BRILLIANT!

SWOOSH

To kids all over the place!

SHOOP SHOOP SHOOP SHOOP SHOOP

Liam found he rather liked sending stuff. He liked it so much that before long, almost everything was gone.

Hello!

That was okay with Liam. He could always ask the mailbox for more . . . .

WooHoo!

But maybe some other time.

FASTER!

SIZZLEFRITZ. Me! You!

From: LIAM

To: Mailbox

ترجمه‌ی درس

با پست آمد

لیام عاشق این بود که نامه بگیرد

هورا!

چقدر بد که هرگز نامه ای نگرفته بود.

چه بد.

او صندوق پست را هرروز، هرساعت، هر چند ثانیه چک می کرد ولی چیزی پیدا نمی کرد.

ولی بعد، در روزی مثل بقیه روزها، فکری به ذهن لیام رسید. بنک! اوچ!

اگر نامه ای می فرستاد، شاید نامه ای در عوضش می گرفت. باید بروم و نامه ای بنویسم! می بینمت، جمل!

اوه . . . خب …

به خاطر اینکه لیام مطمئن نبود برای چه کسی نامه بفرستد ، نامه ای به صندوق پست خودش فرستاد

صندوق پست عزیز، دوست دارم چیزی از طریق پست بگیرم. چیزی بزرگ!لطفاً! با محبت فراوان، لیام

همین که لیام نامه را داخل صندوق پست گذاشت، صندوق پست شروع به لرزیدن کرد. صندوق صداهای عجیب و غریبی می داد. کرینک. توت! ویرر! وینک. اسکوئیبل. ویبل. ووپ!

وقتی که لیام داخلش را نگاه کرد با انفجاری از آتش روبرو شد. یک اژدها با پست آمده بود! و برای لیام بود.

لیام عاشق اژدها بود. ولی نمی توانست صبر کند که ببیند چه چیز دیگری خواهد گرفت.

صندوق پست عزیز، ممنون بابت اژدهای آتشین نفس. این همان چیزی بود که همیشه می خواستم . می توانی چیزهای دیگری برایم بفرستی؟ لطفاً! با محبت فراوان، لیام. پی نوشت. تو بهترین صندوق پست هستی.

وال پرنده. پس از مدتی کوتاه صندوق پست همه جور چیزی را بیرون می داد. چند خیارشور! چند خوک! یک وال بالدار! یک ترامبون! یک استخوان تریسراتوپس! حتی یک استخوان بامزه! ناک! ناک! اسکوئیبل ویبل ووپ!

لیام همه آنها را دوست داشت! او به اندازه ای آنها را دوست داشت که حتی تعداد بیشتری از آنها را می خواست. وییی! نام نام نام آه. من ترک خوردم! ها ها ها

صندوق پست عزیز، بهترین بسته پستی را برایم فرستادی. خیلی دوست دارم که بی نهایت چیزهای بیشتر برایم بفرستی. با محبت فراوان. لیام

زیپ! غژ غژ! تق تق. رامبل بامبل

او -او

تعداد خیلی زیادی بسته پستی از صندوق پست بیرون ریختند.

شلپ شولوپ.

صبر کن!

کرش. قل. تووت تووت. یاررر! یار! چقدر بسته پستی!

زو مپل وز کاقگو! جوک بامزه داری؟

استخوانم خشک شده!

اووف.

لیام می خواست با این همه چیز چکار کند؟!

واوو! چقدر عالی!

و بعد ایده جدیدی به ذهن لیام رسید. احتمالاً او تنها بچه ای نبود که دوست داشت نامه ای گرفته باشد

الان کجا می روی؟!

باید یک نامه بنویسم!

دوباره؟!

صندوق پست عزیز، بابت همه بسته های پستی از تو ممنونم. ولی فکر می کنم برای من خیلی زیاد است. می توانی به من کمک کنی تا تعدادی از آتها را برای بچه های دیگر بفرستم؟ با محبت فراوان، لیام

با کمی کمک از صندوق پست . . .

آوخ!

تووت!

مطمئنم که آملیا عاشق این می شود!

برای ساتر

رتل رامبل

طولی نکشید که لیام در حال پست کردن چیزها بود

برای سام

چه عالی!

شرررر

برای بچه های همه جا!

شووپ شووپ شووپ شووپ شووپ

لیام فهمید که ارسال کردن چیزها را بیشتر دوست دارد. او آنقدر این کار را دوست داشت که طولی نکشید که تقریباً همه چیزها ارسال شده بود.

سلام!

لیام این کار را با علاقه انجام می داد. او همیشه می توانست از صندوق پست چیزهای بیشتری بخواهد . . .

وو هوو!

ولی شاید وقتی دیگر.

سریعتر!

سیزلفریتز. من! تو!

از: لیام

به: صندوق پست