داستان های مصور صوتی

24 مجموعه | 614 درس

دوستم مگی

توضیح مختصر

مگی و پاولا دوستن. مگی دوست خیلی خوبیه. ولی پاولو به حرف بقیه گوش میده و برای مدتی با مگی بازی نمی کنه. ولی بعد متوجه میشه که اشتباه کرده و مگی بهترینه.

  • سطح متوسط

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

این درس را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زبانشناس» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

راهنمای خواندن این درس

نکته اول:

ابتدا می‌توانید یکی دو بار به‌صورت تفننی این داستان را به‌صورت صوتی یا تصویری ببینید. اما برای یادگیری زبان انگلیسی بایستی تکنیک‌های سایه و استراتژی‌های گفته‌شده در نوشته‌ی پنج استراتژی برای تقویت مکالمه را روی این داستان پیاده‌سازی نمایید.

نکته دوم:

اگر سطح این داستان مناسب شما نبود، میتوانید به بخش داستان کوتاه انگلیسی وبسایت زبانشناس مراجعه کرده و داستان دیگری انتخاب نمایید.

فایل ویدیویی

متن انگلیسی درس

my friend Maggie

This is my friend Maggie.

We’ve been friends forever. she’s great at splashing in mud puddles.

she helps me reach the reddest Apples. she even lifts me up when I can’t see.

Maggie is the best!

Only … veronica doesn’t think so. Veronica thinks Maggie’s too big. and now that she mentions it …

Maggie is kind of clumsy.

she stinks at hide and seek. and her clothes are a little snuggish.

I know I should stick up for Maggie … but I play with Veronica instead. and I pretend I don’t see Maggie (even though she’s impossible to miss.) but then veronica decides that my teeth stick out too far and starts calling me Bucky. and do you know who comes charging in to stand up for me?

Maggie! Can you believe it?

Yup. this is my friend Maggie!

Did I mention she’s the best?

I’ll be her friend forever.

ترجمه‌ی درس

دوستم مگی

این دوستم مگیه.

ما همیشه با هم دوست بودیم. اون تو گِل پاشیدن تو گودال های گِلی حرف نداره.

اون بهم کمک می کنه دستم به قرمزترین سیب ها برسه. حتی وقت هایی که نمی تونم ببینم، بلندم می کنه.

مگی بهترینه!

فقط … ورونیکا اینطور فکر نمی کنه. ورونیکا فکر می کنه، مگی خیلی بزرگه. و حالا که اون به این نقطه اشاره کرد …

مگی یه جورایی زمخته.

اون تو قایم موشک گند میزنه. و لباس هاش کمی تنگه.

می دونم باید با مگی بمونم و ازش طرفداری کنم … ولی به جاش با ورونیکا بازی می کنم.

و وانمود می کنم که مگی رو نمی بینم.

(هر چند که غیر ممکنه نبینیش.)

ولی بعد ورونیکا به این نتیجه رسید که دندون من خیلی بیرون زده و شروع کرد من رو نَرِه صدا کردن. و می دونید کی برای طرافداری و حمایت از من اومد؟ مگی! باورت میشه؟

آره. این دوست من مگیه!

قبلاً گفتم که اون بهترینه؟

برای همیشه دوستش می مونم.