داستان های مصور صوتی

24 مجموعه | 614 درس

جنگ گلوله برفی

توضیح مختصر

روز برفی. اون بیرون، یه جایی جنگ گلوله برفیه. همه برای خودشون قلعه می سازن، مهمات آماده می کنن و به همدیگه حمله می کنن.

  • سطح متوسط

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

این درس را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زبانشناس» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

راهنمای خواندن این درس

نکته اول:

ابتدا می‌توانید یکی دو بار به‌صورت تفننی این داستان را به‌صورت صوتی یا تصویری ببینید. اما برای یادگیری زبان انگلیسی بایستی تکنیک‌های سایه و استراتژی‌های گفته‌شده در نوشته‌ی پنج استراتژی برای تقویت مکالمه را روی این داستان پیاده‌سازی نمایید.

نکته دوم:

اگر سطح این داستان مناسب شما نبود، میتوانید به بخش داستان کوتاه انگلیسی وبسایت زبانشناس مراجعه کرده و داستان دیگری انتخاب نمایید.

فایل ویدیویی

متن انگلیسی درس

Snowball fight!

Snow day! School is closed!

Snow is white, half my height! Somewhere. Out there. Snowball fight!

Snowball, snowball, snowball fight!

Long johns. Moon boots. Wooly hats. And hand me down snow suit.

No time for breakfast, already late. Pretend I don’t hear when mom yells, “wait!”

Fort is ready. Munition stored.

Way too quiet. Getting bored. Spied around but didn’t see … Fifteen snowballs coming at me. Attack!

Snowball, snowball, snowball fight! Snowball, snowball, snowball fight!

Out of ammo, trapped in fort, enemy approaching, need support.

Sneak attack. Plan revealed. Use your toboggan as a shield.

Snowball, snowball, snowball fight! Snowball, snowball, snowball fight!

Run back home, in retreat. Snow down my back, soaking wet feet.

Pj’s. cocoa. Fireside truce.

One last snowball, future use.

ترجمه‌ی درس

جنگ گلوله برفی

روز برفی! مدرسه تعطیله!

برف سفیده. تا نصف قد منه! یه جایی، اون بیرون. جنگ گلوله برفی!

گلوله برفی، گلوله برفی، جنگ گلوله برفی!

زیر شلواری. چکمه های مخصوص برف. کاپشن. کلاه پشمی.

وقت برای صبحانه خوردن نیست. به حد کافی دیر شده. وقتی مامان داد میکشه ، وانمود می کنم نشنیدم. “صبر کن!”

قلعه آماده است. مهمات ذخیره شدن.

راه خیلی آرومه. داره حوصله ام سر میره. اطراف رو یواشکی نگاه کردم ولی ندیدم …

پونزده تا گلوله برفی رو که داشت میومد طرفم. حمله!

گلوله برفی، گلوله برفی، جنگ گلوله برفی! گلوله برفی، گلوله برفی، جنگ گلوله برفی!

مهماتم تموم شدن، تو قلعه گیر افتادم، دشمن داره نزدیک میشه، نیاز به حمایت دارم.

حمله ی مخفی. نقشه لو رفت. سورتمه ات رو به عنوان سپر استفاده کن.

گلوله برفی، گلوله برفی، جنگ گلوله برفی! گلوله برفی، گلوله برفی، جنگ گلوله برفی!

بدو سمت خونه، عقب نشینی کن. برف ها رو از پشتم پاک کن. پاهام خیس آبن.

پیژامه، کاکائو، آتش بسِ کنار شومینه.

آخرین گلوله برفی، برای استفاده ی آینده.