وقت زردی
آموزش رایگان زبان انگلیسی > پکیج: داستان های مصور صوتی / مجموعه: بسته ی هشتم / درس: وقت زردیسرفصل های مهم
وقت زردی
توضیح مختصر
وقت زردیه. همه جا پر از رنگ های زرده. همه ی پرنده ها لونه هاشون رو ترک کردن و رفتن به جز کلاغ ها. کلاغ ها وقت زردی رو دوست دارن. بچه ها رو کپه های بزرگ زرد بازی می کنن و دسته های زرد رو جمع می کنن.
- سطح متوسط
دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»
راهنمای خواندن این درس
نکته اول:
ابتدا میتوانید یکی دو بار بهصورت تفننی این داستان را بهصورت صوتی یا تصویری ببینید. اما برای یادگیری زبان انگلیسی بایستی تکنیکهای سایه و استراتژیهای گفتهشده در نوشتهی پنج استراتژی برای تقویت مکالمه را روی این داستان پیادهسازی نمایید.
نکته دوم:
اگر سطح این داستان مناسب شما نبود، میتوانید به بخش داستان کوتاه انگلیسی وبسایت زبانشناس مراجعه کرده و داستان دیگری انتخاب نمایید.
فایل ویدیویی
متن انگلیسی درس
Yellow time
the squirrels are too busy to notice. and the geese have already gone.
other birds have left too, but not the crows. Crows love yellow time.
they fill still leafy trees with their voices announcing its coming to everyone.
just before yellow time, the air smells different. Like wet mud and dry grass with a sprinkle of sugar.
yellow Time comes before white time. every time.
everyone is ready. the trees can’t hold on forever.
The Sky blows gray with clouds, and then it begins … whoosh! Whoosh! Whoosh!
The wind blows yellow sideways, then up, then down.
everywhere fills with yellow. a Symphony of yellow.
children run in the yellow air. they let it catch their hair and cover taste sweaters, they jump and turn in yellow time.
it only comes once a year.
and when it is over, piles of yellow pool in gutters, decorate Sidewalks, blanket fences, steps, roofs, even an empty birdbath.
Black Crows fill bare branches and raise their voices in praise of yellow time.
squirrels, still busy, bundle final touches of yellow to their high, leafy nests, while children below gather bouquets of yellow … to press in thick books to remember …
what a lovely yellow time it was.
ترجمهی درس
وقت زردی
سنجاب ها سرشون خیلی شلوغه و متوجه نیستن. و غازها از قبل رفتن.
پرنده های دیگه هم رفتن. ولی کلاغ ها نه. کلاغ ها وقت زردی رو دوست دارن.
اونها درخت هایی که هنوز برگ دارن رو با صداهاشون که اعلام می کنن سراغ همه میاد، پر می کنن.
درست قبل از وقت زردی، هوا بوی متفاوتی میده. مثل گِل مرطوب و چمن خشک شده با یه چکه شکر.
وقت زردی قبل از وقت سفیدی میاد. هر بار.
همه آماده ان. درخت ها تا ابد نمی تونن دووم بیارن.
آسمون با ابرها به خاکستری موج می زنه، و بعد شروع می کنه … ووووش! ووووووش! وووووش!
باد، زردها رو اول به پهلو بعد به طرف بالا و بعد به طرف پایین فوت می کنه.
همه جا با زرد پوشیده شده. یه سمفونی از رنگ زرد.
بچه ها تو هوای زرد می دون. اونها می ذارن مو هاشون رو بگیره و سوشرت هاشون رو بپوشونه. اونها تو وقت زردی می پرن و می چرخن.
فقط یه بار در سال میاد.
و وقتی تموم میشه، کپه هایی از زرد توی جوی ها، پیاده روها، پرچین های پتویی، پله ها، پشت بوم ها، و حتی حوضچه های پرنده ی خالی رو تزئین می کنه.
کلاغ های سیاه، شاخه های خالی رو پر می کنن و صداهاشون رو برای ستایش وقت زردی بالا می برن.
سنجاب ها هنوز هم مشغولن، آخرین برگ های زرد رو برای لونه های برگی تو اون بالاها بسته بندی می کنن، در حالیکه بچه ها اون پایین دسته هایی از زرد رو جمع می کنن …
برای اینکه لای کتاب های ضخیم صافشون کنن تا به یاد داشته باشن …
چه وقتِ زردیِ دوست داشتنی ای بود.