داستان های مصور صوتی

24 مجموعه | 614 داستان انگلیسی

کسایی که اهمیت می دن

توضیح مختصر

یه خرگوش خانوم پیر هست، که کسی رو نداره. به همین خاطر، حیاطِ خونه‌اش، شبیه خونه‌ی ارواح شده، و بچه‌ها از خونه می‌ترسن. یه روز همه تصمیم می‌گیرن تا برن و به خرگوش خانوم پیر کمک کنن تا حیاط خونه‌اش مرتب بشه، چون اونها کسایی هستن که اهمیت می‌دن...

  • سطح خیلی ساده

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

این داستان انگلیسی را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زبانشناس» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

راهنمای خواندن این داستان انگلیسی

نکته اول:

ابتدا می‌توانید یکی دو بار به‌صورت تفننی این داستان را به‌صورت صوتی یا تصویری ببینید. اما برای یادگیری زبان انگلیسی بایستی تکنیک‌های سایه و استراتژی‌های گفته‌شده در نوشته‌ی پنج استراتژی برای تقویت مکالمه را روی این داستان پیاده‌سازی نمایید.

نکته دوم:

اگر سطح این داستان مناسب شما نبود، میتوانید به بخش داستان کوتاه انگلیسی وبسایت زبانشناس مراجعه کرده و داستان دیگری انتخاب نمایید.

فایل ویدیویی

متن انگلیسی داستان انگلیسی

Just critters who care

I play ball at Tiger’s house. I hit the ball very hard. The ball flies next door.

Uh-oh! The ball is in the spooky yard. Maybe a monster lives there.

I am brave. I will get the ball. I run. I trip and fall.

A little old bunny hands me our ball. “thank you,” I say.

“Tiger, there is no monster there,” I say. I ask my dad why it looks so spooky at the old bunny’s house.

“Mrs. Bunny is not feeling well. She has no one to help her,” dad says. “we can help Mrs. Bunny. We are critters who care,” I say.

I call my friends. “what a great idea. We will help, too.” They say. I make a picture for t-shirts. Little sister helps. Dad gets them made.

We meet at my house. Everyone wears a t-short. Parents come too. We all walk to Mrs. Bunny’s house.

I knock on the door. Mrs. Bunny says: “hello,” “we are critters who care! May we help you with your yard?” I ask. “thank you,” says Mrs. Bunny.

We clip the bushes. We cut the grass. We pull up weeds. We trim the trees.

Dad fixes the porch step. Tiger’s dad fixes the shutter. I blow away old leaves.

The house and yard look great! Mrs. Bunny brings cookies and juice for all. I help carry them.

We say good-bye. “what should we do next?” I ask. Little sister says, “we can get toys for kids who don’t have any.”

Everyone says, “good idea!”

ترجمه‌ی داستان انگلیسی

کسایی که اهمیت می‌دن

من، تو خونه‌ی ببر، توپ بازی می‌کنم. توپ رو محکم میزنم. توپ، میره خونه همسایه.

ای وای! توپ، افتاده تو حیاط خونه‌ی ارواح. شاید، یه هیولا اونجا زندگی می‌کنه.

من شجاعم. من میرم که توپ رو بیارم. می‌دوم. پام، گیر می‌کنه و می‌افتم.

یه خرگوشِ پیرِ کوچولو، توپ رو میده دستم. می‌گم: “ممنونم.”

می‌گم: “ببر، هیچ هیولایی اونجا زندگی نمی‌کنه.” از بابام می‌پرسم که چرا خونه‌ی خرگوش پیر شبیه خونه‌ی ارواحه؟

بابا می‌گه: “خرگوش خانم، حالش زیاد خوب نیست. هیچ کسی رو هم نداره تا بهش کمک کنه.” می‌گم: “ما می‌تونیم به خرگوش خانم کمک کنیم. ما، کسایی هستیم که اهمیت می‌دیم.”

به دوستام زنگ می‌زنم. اونها می‌گن: “چه ایده‌ی خوبی. ما هم کمک می‌کنیم.” من برای تی‌شرت‌ها یه عکس طراحی کردم. خواهر کوچولوم کمک می‌کنه. بابا، میده تا درستشون کنن.

همگی، تو خونه‌ی ما قرار می‌ذاریم. همه، تی‌شرت تنشون می‌کنن. پدر و مادرها هم میان. همه، میریم به خونه‌ی خرگوش خانوم.

در میزنم. خرگوش خانوم می‌گه: “سلام.” “ما، کسایی هستیم که اهمیت می‌دیم!” می‌پرسم: “می‌تونیم کمکتون کنیم، حیاط‌تون رو تمیز و تعمیر کنید؟” خرگوش خانوم می‌گه: “ممنون میشم.”

ما، بوته‌ها رو حرص می‌کنیم. چمن‌ها رو کوتاه می‌کنیم. علف هرزها رو می‌کَنیم. درخت‌ها رو حرص می‌کنیم.

بابا، پله‌های حیاط رو تعمیر می‌کنه. بابای ببر، حفاظِ پنجره رو تعمیر می‌کنه. من برگ‌های ریخته رو جمع می‌کنم.

حیاط و خونه، عالی به نظر می‌رسه! خرگوش خانوم، برای همه‌ی ما شربت و شیرینی میاره. من کمکش می‌کنم تا اونها رو بیاره.

ما، خداحافظی می‌کنیم. می‌پرسم: “حالا باید چیکار کنیم؟” خواهر کوچولوم می‌گه: “می‌تونیم برای بچه‌هایی که اسباب‌بازی ندارن، اسباب‌بازی ببریم.”

همه می‌گن: “چه فکر خوبی!”