داستان های مصور صوتی

24 مجموعه | 614 داستان انگلیسی

فقط به خاطر تو

توضیح مختصر

من می‌خواستم همه کارهایی که از من انتظار داری را بکنم، فقط به خاطر تو! اما همیشه یک جوری نمی‌شد.

  • سطح خیلی ساده

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

این داستان انگلیسی را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زبانشناس» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

راهنمای خواندن این داستان انگلیسی

نکته اول:

ابتدا می‌توانید یکی دو بار به‌صورت تفننی این داستان را به‌صورت صوتی یا تصویری ببینید. اما برای یادگیری زبان انگلیسی بایستی تکنیک‌های سایه و استراتژی‌های گفته‌شده در نوشته‌ی پنج استراتژی برای تقویت مکالمه را روی این داستان پیاده‌سازی نمایید.

نکته دوم:

اگر سطح این داستان مناسب شما نبود، میتوانید به بخش داستان کوتاه انگلیسی وبسایت زبانشناس مراجعه کرده و داستان دیگری انتخاب نمایید.

فایل ویدیویی

متن انگلیسی داستان انگلیسی

Just for you

This morning I wanted to make breakfast just for you. But the eggs were too slippery.

I wanted to wash the floor just for you, but the soap was too bubbly.

I wanted to put away the dishes just for you, but the floor was too wet.

I wanted to carry the groceries just for you, but the bag broke.

I ate my sandwich just for you, but not my crusts.

I wanted to take a nap just for you, but the bed was too bouncy.

I wanted to mow the lawn just for you, but I was too little.

I picked an apple just for you, but on the way home, I got hungry.

I wanted to set the table just for you, but the TV was too loud.

I wanted to not splash in my bath just for you, but there was a storm.

I wanted to do something very special, just for you! And I did it !

ترجمه‌ی داستان انگلیسی

فقط به خاطر تو

امروز صبح می‌خواستم صبحانه درست کنم، فقط بخاطر تو. اما تخم‌مرغ‌ها خیلی لیز بودند.

می‌خواستم زمین را فقط برای تو بشویم، اما صابون بیش از حد حباب می‌کرد.

می‌خواستم ظرف‌ها را فقط برای تو سر جایش بگذارم، ما زمین بیش از حد خیس بود.

می‌خواستم خرید‌ها را برایت حمل کنم، اما کیسه‌ پاره شد.

من ساندویچم را فقط بخاطر تو خوردم، اما قسمت‌های تردش را نه.

من می‌خواستم یک چرت بزنم، فقط به خاطر تو، اما تخت خیلی فنری بود.

می‌خواستم چمن‌های حیاط را بزنم، فقط به خاطر تو، اما بیش از حد کوچک بودم.

من فقط برای تو یک سیب چیدم، اما در راه خانه گرسنه شدم.

می‌خواستم میز را فقط برای تو بچینم، اما صدای تلویزیون خیلی بلند بود.

می‌خواستم در حمام آب را به اطراف نپاشم، فقط به خاطر تو، اما طوفان شد!

من می‌خواستم کاری خیلی خاص بکنم، فقط به خاطر تو! و این کار را کردم!