داستان های مصور صوتی

24 مجموعه | 614 داستان انگلیسی

کریسمس مبارک، مامان و بابا

توضیح مختصر

قهرمان کوچولوی ما داره برای کریسمس آماده میشه!

  • سطح خیلی ساده

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

این داستان انگلیسی را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زبانشناس» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

راهنمای خواندن این داستان انگلیسی

نکته اول:

ابتدا می‌توانید یکی دو بار به‌صورت تفننی این داستان را به‌صورت صوتی یا تصویری ببینید. اما برای یادگیری زبان انگلیسی بایستی تکنیک‌های سایه و استراتژی‌های گفته‌شده در نوشته‌ی پنج استراتژی برای تقویت مکالمه را روی این داستان پیاده‌سازی نمایید.

نکته دوم:

اگر سطح این داستان مناسب شما نبود، میتوانید به بخش داستان کوتاه انگلیسی وبسایت زبانشناس مراجعه کرده و داستان دیگری انتخاب نمایید.

فایل ویدیویی

متن انگلیسی داستان انگلیسی

Merry Christmas, Mom and Dad

I wanted to make Christmas very special just for you, so I made a Christmas wreath.

I wanted to decorate some Christmas cookies just for you, but I couldn’t stop tasting them.I wanted to find a Christmas present just for you, but there were too many toys to look at.So I asked Santa to bring you a special present instead.

I wanted to wrap the baby’s present just for you, but the tape was too sticky.I picked out a Christmas tree just for you…but it was too big to take home.

I wanted to carry the Christmas balls just for you, but the box was upside down.So I got out the Christmas lights, but they were all tangled.I wanted to put the star on top of our tree all by myself…so Dad helped.

On Christmas Eve I tried to go right to sleep just for you, but I was too excited.I didn’t want to make you get up too early on Christmas morning…so I brought my toys upstairs to show you.

Merry Christmas Mom and Dad.

ترجمه‌ی داستان انگلیسی

کریسمس مبارک، مامان و بابا

میخواستم کاری کنم که شما کریسمس خیلی خاصی داشته باشین، برای همین یه حلقه ی گل کریسمس درست کردم.

میخواستم چند تا شیرینی کریسمس رو به خاطر خود خودتون تزئین کنم، اما نتونستم جلوی خودم رو بگیرم که مزه شون نکنم. میخواستم یه هدیه ی کریسمس برای خود خودتون پیدا کنم، اما اسباب بازی هایی که باید بینشون میگشتم بیش از حد زیاد بودن. برای همین به جاش از بابانوئل خواستم که یه هدیه ی مخصوص براتون بیاره.

میخواستم به خاطر شما هدیه ی بچه رو کادو کنم، اما نوار چسب خیلی چسبناک بود. یه درخت کریسمس برای خود خودتون انتخاب کردم… اما خیلی بزرگتر از اونی بود که بشه بردش خونه.

میخواستم گوی های کریسمس رو براتون بیارم، اما جعبه شون سر و ته بود. برای همین ریسه های کریسمس رو آوردم بیرون، اما همه شون توی هم گیر کرده بودن. میخواستم خودم تنهایی ستاره ی نوک درخت رو بذارم سرجاش… برای همین بابا کمکم کرد.

شب کریسمس سعی کردم به خاطر شما یه راست برم توی تخت خوابم، اما زیادی هیجان زده بودم. نمیخواستم کاری کنم که صبح کریسمس خیلی زود از خواب پاشین… برای همین اسباب بازی هام رو آوردم طبقه ی بالا که نشونتون بدم.

کریسمس مبارک، مامان و بابا