داستان های مصور صوتی

24 مجموعه | 614 درس

ترکیدن

توضیح مختصر

داستان لوی کوچولو، که از شدت دستشویی داره می‌ترکه و یه دستشویی پیدا نمی‌کنه که کارشو بکنه!

  • سطح خیلی ساده

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

این درس را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زبانشناس» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

راهنمای خواندن این درس

نکته اول:

ابتدا می‌توانید یکی دو بار به‌صورت تفننی این داستان را به‌صورت صوتی یا تصویری ببینید. اما برای یادگیری زبان انگلیسی بایستی تکنیک‌های سایه و استراتژی‌های گفته‌شده در نوشته‌ی پنج استراتژی برای تقویت مکالمه را روی این داستان پیاده‌سازی نمایید.

نکته دوم:

اگر سطح این داستان مناسب شما نبود، میتوانید به بخش داستان کوتاه انگلیسی وبسایت زبانشناس مراجعه کرده و داستان دیگری انتخاب نمایید.

فایل ویدیویی

متن انگلیسی درس

Busting

Lou was busting for the loo, but yakes! The loo had quite a queue. What on earth was lou to do?

“I need the loo” screamed poor old Lou. “We need it too” replied the queue. “I need it more” cried Lou. “I do!”

“Oh, That’s not true” replied the queue. “We know what you’re trying to do. You’re little plan, we all see through.so don’t you try to jump the queue.”

“But jeez, if you guys only knew how much I really need the loo, you’d let me through, you would it’s true! You really just don’t have a clue!”

But all the queue told Lou to “shooo!”. “Oh!” cried Lou, “What shall I do? I’ll have to find another loo.”

And so, with that, away Lou flew. But as he flew no other loo, did enter into poor Lou’s view. His panic grew, and Lou cried “Oooh!”

And then he knew, he knew it’s true, he’d have to do without a loo. To do his do, without a loo? Yes, that’s what Lou would have to do.

So Lou flew to some tall bamboo, “Hey, this will do, hooray! Woohoo!” but sadly Lou was in plain view, and caused a great big Hullabaloo.

So then he tried the city’s zoo, he hid behind a kangaroo. But when the kangaroo saw Lou, he busted out some roo kungfu. The roo kicked Lou, and off he flew.

“Oh, where?” cried desperate little Lou. “And empty shoe? An old canoe? Or in that bowl of healthy stew? I have to do my do, it’s due! In fact it’s overdue, ooh! … Ooooh!”

So Lou flew to a brand new loo, he cried out “Phew!!” he cried out “Wooo” he made it through, he did it’s true, and that’s when Lou screamed “Oh! Thank you!” and did a great big steaming wee!

ترجمه‌ی درس

ترکیدن

لو داشت از دستشویی می‌ترکید. اما ایش! دستشویی یه صف حسابی داشت. لو باید چیکار می‌کرد؟

لوی بیچاره داد زد: «من دستشویی دارم!» صف جواب داد «ما هم همینطور!» لو جیغ کشید «من بیشتر دارم! واقعا دارم!»

صف جواب داد: «راست نمی‍گی! ما میدونیم می‌خوای چیکار کنی. نقشه کوچولوت رو از قبل میدونیم. پس سعی نکن توی صف بزنی.»

«وای خدا، اگه میدونستید چقدر دستشویی دارم، میذاشتید برم جلو، باور کنید! روحتون هم خبر نداره!»

ولی همه صف به لو گفتن : «هیس!» لو جیغ کشید: «باید چیکار کنم؟ باید یه دستشویی دیگه پیدا کنم.»

پس با این حساب، لو دوید و دور شد. ولی هیچ دستشویی دیگه‌ای به چشم لوی بیچاره نمی‌خورد. نگرانیش زیاد شد و داد زد «اوه!»

و اونوقت بود که فهمید، که راهی نداره، و باید بدون دستشویی کارشو بکنه. کارشو بدون دستشویی بکنه؟ بله، این کاری بود که لو باید می‌کرد.

پس لو به سمت بامبوهای دراز دوید. « آخ جون! این مناسبه. هورا!» ولی متاسفانه لو توی دید بود، کارش و باعث سر و صدای زیادی شد!

بعدش باغ‌وحش شهر رو امتحان کرد، تا کارشو پشت یه کانگورو بکنه. اما وقتی که کانگورو لو رو دید، یه فن کونگفوی کانگورویی زد. کانگورو به لو لگد زد و اون رو پرتاب کرد.

لوی کوچولو با ناامیدی فریاد زد : «آه، کجا؟ توی یک کفش خالی؟ توی یک قایق کانو؟ یا توی یک کاسه خورشت آلو؟ وقتشه کارمو زودتر بکنم! راستش از وقتش گذشته … اوه!»

پس لو دوید به سمت یه دستشویی جدید، داد کشید «آخیش!» جیغ کشید «هاای»، خودشو رسوند، و اونوقت بود که لو فریاد زد «آه! متشکرم!» و یه دل سیر دسشویی کرد!