داستان های مصور صوتی

24 مجموعه | 614 درس

اولین قرصِ ماهِ بچه گربه

توضیح مختصر

اولین ماه کاملی بود که گربه کوچولو میدید، تو آسمون قرص ماه رو دید و فکر کرد که یه کاسه شیره. پس هر کاری کرد تا بهش برسه ولی موفق نشد. آخر سر که خسته و خیس و گرسنه برگشت خونه، دید یه کاسه شیر منتظرشه.

  • سطح متوسط

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

این درس را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زبانشناس» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

راهنمای خواندن این درس

نکته اول:

ابتدا می‌توانید یکی دو بار به‌صورت تفننی این داستان را به‌صورت صوتی یا تصویری ببینید. اما برای یادگیری زبان انگلیسی بایستی تکنیک‌های سایه و استراتژی‌های گفته‌شده در نوشته‌ی پنج استراتژی برای تقویت مکالمه را روی این داستان پیاده‌سازی نمایید.

نکته دوم:

اگر سطح این داستان مناسب شما نبود، میتوانید به بخش داستان کوتاه انگلیسی وبسایت زبانشناس مراجعه کرده و داستان دیگری انتخاب نمایید.

فایل ویدیویی

متن انگلیسی درس

Kitten’s first full moon

What a night! The moon is full. Kitten is hungry and inquisitive and brave and fast and persistent and unlucky … then lucky! What a night!

It was kitten’s first full moon. When she saw it, she thought, there is a little bowl of milk in the sky. And she wanted it.

So she closed her eyes and stretched her neck and opened her mouth and licked. But kitten only ended up with a bug on her tongue. Poor kitten!

Still, there was a little bowl of milk, just waiting.

So she pulled herself together and wiggled her bottom and sprang from the top step of the porch. But kitten only tumbled bumping her nose and banging her ear and pinching her tail.

Still, there was a little bowl of milk, just waiting.

So she chased it- down the sidewalk, through the garden, past the field, and by the pond. But kitten never seemed to get closer. Poor kitten!

Still, there was a little bowl of milk, just waiting.

So she ran to the tallest tree she could find, and she climbed and climbed and climbed to the very top. But kitten still couldn’t reach the bowl of milk, and now she was scared. Poor kitten! What could she do!

Then, in the pond, kitten saw another bowl of milk. And it was bigger. What a night!

So she raced down the tree and raced through the grass and raced to the edge of the pond. She leaped with all her might.

Poor kitten! She was wet and sad and tired and hungry.

So she went back home.

And there was a great big bowl of milk on the porch, just waiting for her.

Lucky kitten!

ترجمه‌ی درس

اولین قرصِ ماهِ بچه گربه

چه شبی! ماه کامله. بچه گربه گرسنه، کنجکاو، شجاع و سریع، پیگیر و بدشانسه … بعد خوش شانس! چه شبی!

اولین ماهِ کاملِ بچه گربه بود. وقتی دیدش، فکر کرد یه کاسه ی کوچیکِ شیر تو آسمونه. و اون کاسه رو می خواست.

پس، چشماش رو بست و گردنش رو دراز کرد و دهنش رو باز کرد و لیس زد. ولی تنها چیزی که نصیبِ گربه کوچولو شد یه حشره سرِ زبونش بود. بچه گربه ی بیچاره!

هنوزم یه کاسه ی کوچیک شیر منتظر بود!

پس خودش رو جمع و جور کرد و باسنش رو تکون داد و از روی پله ی بالای ایوان خیز برداشت و پرید. ولی بچه گربه افتاد و دماغش خورد زمین و گوشش کوبید زمین و دُمش له شد.

هنوزم یه کاسه ی کوچیک شیر منتظر بود!

پس، دوید دنبالش- از پیاده رو رفت پایین، از تویِ باغچه، از مزرعه رد شد، و از کنار برکه گذشت. ولی انگار بچه گربه اصلاً کمی هم نزدیکش نشد. گربه کوچولوی بیچاره!

هنوزم یه کاسه ی کوچیک شیر منتظر بود!

بعد دوید سمت بلندترین درختی که می تونست پیدا کنه، و بالا رفت و بالا رفت و بالا رفت تا بالاترین نقطه. ولی بچه گربه بازم نتونست دستش به کاسه شیر برسه، و حالا ترسیده بود هم. گربه کوچولوی بیچاره! چیکار می تونست بکنه؟ بعد، تو برکه بچه گربه یه کاسه شیرِ دیگه دید. و این بزرگ تر بود. چه شبی!

پس به سرعت از درخت اومد پایین و دوید سمت چمن ها، و دوید به طرف لبه ی برکه، و با تمام توانش پرید.

بچه گربه ی بیچاره! خیس، غمگین، خسته و گرسنه بود.

پس برگشت به خونه.

و رو ایوان یه کاسه ی بزرگ شیر بود،

که منتظر اون بود.

گربه کوچولوی خوش شانس!