یک، دو، بند کفش هام رو ببند
آموزش رایگان زبان انگلیسی > پکیج: داستان های مصور صوتی / مجموعه: بسته ی دوم / درس: یک، دو، بند کفش هام رو ببندسرفصل های مهم
یک، دو، بند کفش هام رو ببند
توضیح مختصر
حیوون ها دارن برای مهمونی آماده میشن. جوجه کوچولوها، اینجا و اونجا قایم شدن. همه متظر غذان. آخر سر یه مهمونی بزرگه و جوجه ها از تو کیک می پرن بیرون. یه سورپرایز بزرگه!
- سطح خیلی ساده
دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»
راهنمای خواندن این درس
نکته اول:
ابتدا میتوانید یکی دو بار بهصورت تفننی این داستان را بهصورت صوتی یا تصویری ببینید. اما برای یادگیری زبان انگلیسی بایستی تکنیکهای سایه و استراتژیهای گفتهشده در نوشتهی پنج استراتژی برای تقویت مکالمه را روی این داستان پیادهسازی نمایید.
نکته دوم:
اگر سطح این داستان مناسب شما نبود، میتوانید به بخش داستان کوتاه انگلیسی وبسایت زبانشناس مراجعه کرده و داستان دیگری انتخاب نمایید.
فایل ویدیویی
متن انگلیسی درس
One, two, buckle my shoe
1, 2, buckle my shoe. “We are hiding on each page in this book. 4 naughty little chicks. take a look.”
3, 4, ran out of the door.
Oh dear! you can still see me. Better hide behind this tree.” 5, 6, do high kicks.
7, 8, jump over the gate.
9, 10, big fat hen. “A quick hug from mummy hen. Now let’s go and hide again.”
11, 12, dig and delve.
“is our food ready yet?” 13, 14, pigs a-snortin. “just a little bit longer, pet.”
15, 16, in the kitchen.
17, 18, All a-waiting … “we are so hungry!” “What will the food be?” “I hope the dessert is just for me!”
19, 20, it’s a party! So much fun, giggles, and glee. But where, or where, can those little chicks be?
Rabbit says, “close your eyes.” out pop the chicks. What a funny surprise!
Party, fun and food are a-plenty. Now Count the balloons, 1 to 20.
ترجمهی درس
یک، دو، بند کفش هام رو ببند
1، 2، بند کفش هام رو ببند. “ما تو هر صفحه از این کتاب، قایم شدیم. جوجه کوچولوهای شیطون- یه نگاه بنداز …”
3، 4 از در بدو بیرون.
“آه عزیزم، هنوزم می تونی منو ببینی. بهتره پشت این درخت قایم بشم.” 5، 6، بالاتر لگد بزن.
7، 8، از رو دروازه بپر.
9، 10 مرغ بزرگ و چاق. “یه بغلِ سریع از مامان مرغ. حالا بیا بریم دوباره قایم بشیم.”
11، 12، بِکَن و گود کن.
“غذامون آماده است؟” 13، 14، خوک ها خُرخُر می کنن. “فقط یه کم دیگه بیشتر، حیوون جون.”
15، 16، تو آشپزخونه.
17، 18، همه منتظرن … “ما خیلی گرسنه مونه!” “غذا چی می تونه باشه؟” “امیدوارم دسر اونی باشه که من دوست دارم!”
19، 20، یه مهمونیه! کلی خوش گذرونی و خنده و شادی. ولی این جوجه کوچولوها کجا، آه کجا، می-تونن باشن؟ خرگوش می گه: “چشماتون رو ببندین.” جوجه ها می پرن بیرون. چه سورپرایز باحالی!
پارتی باحاله و غذا هم یه عالمه. حالا بادکنک ها رو بشمار، از یک تا بیست!