یک حیوان خانگی برای پیت

آموزش رایگان زبان انگلیسی > پکیج: داستان های مصور صوتی / مجموعه: پیت گربه / داستان انگلیسی: یک حیوان خانگی برای پیت

داستان های مصور صوتی

24 مجموعه | 614 داستان انگلیسی

یک حیوان خانگی برای پیت

توضیح مختصر

پیت دوست داره یه حیوان خونگی داشته باشه، پس با مامانش میرن و براش یه ماهی قرمز می‌خرن. پیت فکر می‌کنه که با ماهی قرمز نمی‌تونه بازی یا شنا کنه. بعد به فکرش می‌رسه که از ماهی قرمزش یه نقاشی بکشه. همه نقاشی اونو از ماهی قرمز خیلی می‌پسندن و یه نقاشی برای خودشون می‌خوان.

  • سطح متوسط

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

این داستان انگلیسی را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زبانشناس» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

راهنمای خواندن این داستان انگلیسی

نکته اول:

ابتدا می‌توانید یکی دو بار به‌صورت تفننی این داستان را به‌صورت صوتی یا تصویری ببینید. اما برای یادگیری زبان انگلیسی بایستی تکنیک‌های سایه و استراتژی‌های گفته‌شده در نوشته‌ی پنج استراتژی برای تقویت مکالمه را روی این داستان پیاده‌سازی نمایید.

نکته دوم:

اگر سطح این داستان مناسب شما نبود، میتوانید به بخش داستان کوتاه انگلیسی وبسایت زبانشناس مراجعه کرده و داستان دیگری انتخاب نمایید.

فایل ویدیویی

متن انگلیسی داستان انگلیسی

a pet for Pete

Pete is going to the pet store.

He is going to get a pet.

Pete wants a bird, a hamster or lizard.

But then Pete sees a goldfish. “That’s what I want,” he tells his mom.

Pete’s mom gets fish food.

“I’m going to call you Goldie,” Pete says to his new pet.

“you are my first pet,” Pete tells Goldie on the way home.

Pete takes Goldie to his room. He feeds her fish food.

“Now what” asks Pete.

Ha can’t play with Goldie.

He can’t swim with her.

Pete knows what he can do!

Pete paints a picture of Goldie.

He paints four fins and an orange tail.

“What a pretty painting,” says Pete’s mom. “You can keep it,” says Pete.

“Cool painting” says Bob, “can you make one for me?”

“Sure,” says Pete.

Pete paints a picture for Bob.

“Wow” says Bob, “it looks just like Goldie.”

Bob shows Pete’s painting to his friend Tom.

Now Tom wants a painting, too.

Pete paints another picture of Goldie to take to school for show-and-tell.

“This is Goldie, my Pet fish,” Pete tells his class.

“Cute fish!”

“Cool colors!”

“Nice work!”

“I wish I had a picture of Goldie,” says benny.

“I’ll make you one,” says Pete.

Everyone in Pete’s class wants a painting of Goldie!

Pete’s grandma wants a painting, too.

Pete has a lot to do. He has to feed Goldie. He has to do homework.

Pete paints and paints.

He makes paintings for everyone on his list.

At last Pete’s done!

He worked hard!

There is no paint left.

Pete’s paintings are a big hit!

Pete is happy to be done.

But Pete is not done.

Now everyone in town wants a painting of Goldie!

Pete gets more paint.

“I don’t know what to do”, he says to his mom.

“I wish I could paint pictures for everyone. I just don’t have time.”

Pete’s mom has an idea.

She tells it to Pete.

“Great idea” says Pete.

Pete gets right to it.

This time he works outside and makes a huge painting.

Honk! Honk!

Beep! Beep!

Here comes Pete!

He has made one painting of Goldie for everyone in town to enjoy!

What a great day!

When Pete gets home, he tells the real Goldie all about it.

ترجمه‌ی داستان انگلیسی

یک حیوان خانگی برای پیت

پیت داره میره به فروشگاهی که توش حیوانات خانگی میفروشن.

اون داره میره که یه حیوان خونگی بگیره.

پیت یه پرنده، یه همستر یا یه مارمولک می‌خواد.

ولی بعد پیت یه ماهی قرمز می‌بینه. اون به مامانش میگه: این چیزیه که من می‌خوام.

مامان پیت برای ماهی غذا می‌خره.

پیت به حیوان خانگی تازه‌اش میگه: من می‌خوام تورو ماهی قرمز صدا کنم.

پیت به ماهی قرمز، تو راه خونه میگه: تو اولین حیوان خانگی من هستی.

پیت ماهی قرمز رو به اتاقش میبره. اون غذای مخصوص ماهی رو بهش میده.

بعد می‌پرسه: “حالا چی؟”

اون نمی‌تونه با ماهی قرمز بازی کنه.

نمی‌تونه باهاش شنا کنه.

پیت می‌دونه چیکار می‌تونه بکنه!

پیت نقاشی ماهی قرمز رو می‌کشه.

اون چهارتا باله و یه دم نارنجی می‌کشه.

مامان پیت میگه: “چه نقاشی قشنگی.” پیت می‌گه: “می‌تونی نگهش داری.

باب می‌گه: چه نقاشی باحالی، می‌تونی یکی هم برای من بکشی؟

پیت میگه: حتماً

پیت یه نقاشی برای باب می‌کشه.

باب می‌گه: “وای، چقدر شبیه ماهی قرمزه.”

باب نقاشی حیوان خانگی رو به دوستش تام نشون میده.

حالا تام هم یه نقاشی می‌خواد.

پیت یه نقاشی دیگه از ماهی قرمز می‌کشه، ببره مدرسه تا برای دوستاش در موردش حرف بزنه.

پیت برای هم‌کلاسی‌هاش توضیح می‌ده: این ماهی قرمزه، حیوان خونگی من.

چه ماهی نازی!

چه رنگ‌های باحالی!

چه نقاشی قشنگی!

بنی می‌گه: کاش منم یه نقاشی از ماهی قرمز داشتم.

پیت می‌گه: یکی برات می‌کشم.

همه‌ی همکلاسی‌های پیت یه نقاشی از ماهی قرمز می‌خوان.

مامان‌بزرگ پیت هم یه نقاشی می‌خواد.

کارای زیادی هست که پیت باید انجام بده. اون باید به ماهی قرمز غذا بده. اون باید تکالیفش رو انجام بده.

پیت نقاشی می‌کنه و نقاشی می‌کنه.

پیت برای همه‌ی کسایی که قول داده، نقاشی می‌کشه.

بالاخره پیت تموم می‌شه!

اون خیلی کار کرده.

دیگه هیچ رنگی براش نمونده.

نقاشی‌های پیت خیلی موفقیت‌آمیز بودن!

پیت از اینکه، این کار رو کرده خیلی خوشحاله.

ولی کار پیت تموم نشده.

حالا همه‌ی مردم شهر یه نقاشی از ماهی قرمز می‌خوان!

پیت رنگ‌های بیشتری می‌خره.

اون به مامانش میگه: نمی‌دونم باید چیکار کنم.

ای کاش می‌تونستم برای همه نقاشی کنم. ولی وقت ندارم.

مامان پیت یه فکری به ذهنش رسیده.

فکرش رو به پیت می‌گه.

پیت می‌گه: فکر خیلی خوبیه!

پیت یک راست میره سراغش.

این بار بیرون کار می‌کنه، و یه نقاشی خیلی بزرگ می‌کشه.

بوق! بوق!

بیپ! بیپ!

پیت داره میاد!

اون یه نقاشی بزرگ از ماهی قرمز، برای همه‌ی مردم شهر کشیده تا لذت ببرن!

چه روز خوبی!

وقتی پیت میرسه خونه، همه چی رو برای ماهی قرمز واقعی تعریف می‌کنه.