پیت گربه کریسمس را نجات می دهد
آموزش رایگان زبان انگلیسی > پکیج: داستان های مصور صوتی / مجموعه: پیت گربه / داستان انگلیسی: پیت گربه کریسمس را نجات می دهدسرفصل های مهم
پیت گربه کریسمس را نجات می دهد
توضیح مختصر
وقتی که بابانوئل مریض می شود و ممکن است کریسمس لغو شود، پیت گربه برای نجات دادن کریسمس دست به کار می شود.
- سطح سخت
دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»
این داستان انگلیسی را میتوانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زبانشناس» بخوانید
راهنمای خواندن این داستان انگلیسی
نکته اول:
ابتدا میتوانید یکی دو بار بهصورت تفننی این داستان را بهصورت صوتی یا تصویری ببینید. اما برای یادگیری زبان انگلیسی بایستی تکنیکهای سایه و استراتژیهای گفتهشده در نوشتهی پنج استراتژی برای تقویت مکالمه را روی این داستان پیادهسازی نمایید.
نکته دوم:
اگر سطح این داستان مناسب شما نبود، میتوانید به بخش داستان کوتاه انگلیسی وبسایت زبانشناس مراجعه کرده و داستان دیگری انتخاب نمایید.
فایل ویدیویی
متن انگلیسی داستان انگلیسی
Pete the Cat Saves Christmas
It was the day before Christmas and Santa was ill. In the cold winter wind he had caught a bad chill.
Will Christmas be canceled? Will it come to that?
“Never,” Cried Santa. “Let’s call Pete the cat!”
Santa asked Pete to deliver the toys to all the good girls and to all the good boys.
“I’ll do it,” said Pete. “And although I am small, at Christmas we give, so I’ll give it my all.” Give it your all, give it your all. At Christmas we give, so give it your all.
Pete jumped in his minibus and started to roll.
“Road trip,” cried Pete. “First stop, the North Pole”
The reindeer were waiting to give Pete a tow, so he packed up the presents and told them to go.
Then the minibus flew, just like in a movie.
Pete the cat cried, “This is totally groovy.”
“I can do it,” said Pete, “and although I am small, at Christmas we give, so I’ll give it my all.” Give it your all, give it your all. At Christmas we give, so give it your all.
As the children were sleeping all snug in their beds, Pete and his reindeer appeared overhead.
Straight down the chimney Pete flew in a dash, then back in his minibus quick as a flash.
Each time he delivered a holiday gift, he crossed off a name written on Santa’s list.
Santa’s list was so big, and Pete felt so small. But at Christmas we give, so he gave it his all.
Give it your all, give it your all. At Christmas we give, so give it your all.
At the very last minute they reached the last house. Pete dashed in and out just as quiet as a mouse.
Then right at the break of the new Christmas Day, Pete and his reindeer were flying away.
Back at the North Pole, old Santa was waiting. The elves and the townsfolk were all celebrating.
Santa was dressed in his red coat and hat and cried, “HIP! HIP! HOORAY for our friend Pete the Cat.” “I did it,” said Pete. “And although I am small, in the spirit of Christmas I gave it my all!” Give it your all, give it your all. At Christmas we give, so give it your all.
ترجمهی داستان انگلیسی
پیت گربه کریسمس را نجات می دهد
روز قبل از کریسمس بود و بابانوئل مریض بود. به خاطر باد سرد زمستانی سرمای شدیدی خورده بود.
آیا کریسمس لغو می شود؟ آیا کار به آنجا خواهد رسید؟
بابانوئل فریاد زد “هرگز”. “باید با پیت گربه تماس بگیرم!”
بابانوئل از پیت خواست که اسباب بازی ها را به همه دخترهای خوب و به همه پسرهای خوب برساند.
پیت گفت “این کار را انجام می دهم”. “و با اینکه کوچک هستم، در کریسمس هدیه می دهیم، پس من تمام تلاشم را برایش می کنم.”
تمام تلاشت را برایش بکن، تمام تلاشت را برایش بکن. در کریسمس هدیه می دهیم، پس تمام تلاشت را برایش بکن.
پیت به داخل مینی بوسش پرید و شروع به حرکت کرد.
پیت فریاد زد “مسافرت طولانی”. “اولین ایستگاه قطب شمال است”
گوزن های شمالی منتظر بودند تا پیت را به دنبال خودشان بکشند، بنابراین او هدایا را در مینی بوس گذاشت و به آنها گفت که بروند.
بعد مثل یک فیلم سینمایی، مینی بوس پرواز کرد.
پیت گربه فریاد زد “این خیلی عالی است.”
پیت گفت “می توانم این کار را انجام بدهم”. “و با اینکه کوچک هستم، در کریسمس هدیه می دهیم، پس من تمام تلاشم را برایش می کنم.”
تمام تلاشت را برایش بکن، تمام تلاشت را برایش بکن. در کریسمس هدیه می دهیم، پس تمام تلاشت را برایش بکن.
هنگامی که بچه ها در تختخوابشان به راحتی خوابیده بودند، پیت و گوزن های شمالی او بالای سرشان ظاهر شدند.
پیت در یک چشم بر هم زدن به پایین دودکش پرواز کرد، و بعد با سرعت نور به مینی بوس خودش برگشت.
هر موقع که یک هدیه تعطیلات را تحویل می داد، یک اسم نوشته شده در لیست بابانوئل را خط می زد.
لیست بابا نوئل خیلی بلند بود، و پیت احساس کوچک بودن می کرد. ولی در کریسمس هدیه می دهیم، پس او تمام تلاشش را برایش کرد.
تمام تلاشت را برایش بکن، تمام تلاشت را برایش بکن. در کریسمس هدیه می دهیم، پس تمام تلاشت را برایش بکن.
در آخرین دقیقه به آخرین خانه رسیدند. پیت با سرعت و به بی صدایی یک موش به داخل و بیرون خانه رفت.
بعد درست در لحظه شروع روز کریسمس نو، پیت و گوزن های شمالی او در حال پرواز کردن بودند.
بابانوئل پیر در قطب شمال منتظر بود. گربه های کوتوله و مردم شهر در حال جشن گرفتن بودند.
بابانوئل پالتو و کلاه قرمزش را پوشیده بود و فریاد زد “هیپ!هیپ! هورا برای دوستمان پیت گربه.”
پیت گفت “من انجامش دادم”. و با اینکه کوچک هستم، در روح کریسمس تمام تلاشم را برایش کردم!”
تمام تلاشت را برایش بکن، تمام تلاشت را برایش بکن. در کریسمس هدیه می دهیم، پس تمام تلاشت را برایش بکن.