داستان های مصور صوتی

24 مجموعه | 614 داستان انگلیسی

کبوتر یک پاپی می خواهد!

توضیح مختصر

موضوع داستان درخواست کردن غیرمنطقی است که نتایج غیرمنتظره ای هم دارند.

  • سطح متوسط

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

این داستان انگلیسی را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زبانشناس» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

راهنمای خواندن این داستان انگلیسی

نکته اول:

ابتدا می‌توانید یکی دو بار به‌صورت تفننی این داستان را به‌صورت صوتی یا تصویری ببینید. اما برای یادگیری زبان انگلیسی بایستی تکنیک‌های سایه و استراتژی‌های گفته‌شده در نوشته‌ی پنج استراتژی برای تقویت مکالمه را روی این داستان پیاده‌سازی نمایید.

نکته دوم:

اگر سطح این داستان مناسب شما نبود، میتوانید به بخش داستان کوتاه انگلیسی وبسایت زبانشناس مراجعه کرده و داستان دیگری انتخاب نمایید.

فایل ویدیویی

متن انگلیسی داستان انگلیسی

The Pigeon wants a Puppy!

Oh, hello.

How are you?

I’m fine. Thanks for asking.

By the way, do you know what I want?

What I’ve wanted for ever…?

At least since last Tuesday…?

A PUPPY!

Puppy! Puppy! Puppy!

Oh, don’t worry. I’ll take care of it!

I promise I’ll water it once a month.

What?!

Everybody knows that puppies need plenty of sunshine and water!

Oh… I get it.

You don’t want me to be happy, do you?

You don’t want me to take a piggyback ride on my puppy!

Or play tennis with it!

You just don’t understand.

I’m a puppy lovin pigeon!

Aww…

…puppies.

I want a puppy! Right here! Right now!

Woof!

What’s that?

Woof! Woof!

Is it possible? Have my dreams come true?!

Woof?

AAAAAAAAGGHH!!!

Its huge!

The teeth! The hair! That wet nose! The slobber! The claws!

I mentioned the teeth, right?

Really? I had no idea!

I’ve changed my mind.

I want a walrus!

ترجمه‌ی داستان انگلیسی

کبوتر یک پاپی می خواهد!

اوه سلام.

حالت چطوره؟

من خوبم. ممنون از احوالپرسیت.

به هر حال ، تو میدونی من چی می خوام؟ برای همیشه چی می خواستم؟ حداقل از سه شنبه گذشته چی می خوام؟ یک توله سگ!

توله سگ! توله سگ! توله سگ!

او، نگران نباش. من از او مراقبت میکنم!

من قول میدم که ماهی یکبار به او آب بدم.

چی؟

همه می دانند که توله سگ ها به مقدار زیادی آفتاب و آب نیاز دارند!

اوه فهمیدم…

تو نمی خوای که من خوشحال باشم، می خوای؟ تو نمی خوای که من روی سگم بشینم و سواری بگیرم؟ یا با اون تنیس بازی کنم!

تو متوجه منظورم نشدی.

من یک کبوتر عاشق توله سگ هستم!

آه ه ه …

…توله سگها.

من همین حالا! همینجا! یک توله سگ می خوام.

هاپ!

چی بود؟

هاپ!هاپ!

ممکنه؟رویا من حقیقی شد؟!

هاپ!

آآآآآ ه ه ه ه !!!

بزرگه!

دندان! مو! اون دماغ مرطوب! آب دهان! پنجه!

من به دندان اشاره کردم، درسته؟ واقعا؟ نظری ندارم!

نظرم عوض شد.

من یک شیرماهی می خوام!