داستان های مصور صوتی

24 مجموعه | 614 درس

گِرت کثیف

توضیح مختصر

گرت یه دختر کوچولوئه که دوست داره خاک بخوره. یه روز رفته بود بیرون تو خاک بازی کنه که بارون گرفت و خیسش کرد. بعد اون تو زمین ریشه کرد و جوونه زد. همه برای تماشاش اومدن. اون ناراحت شد و پژمرد. ولی مامان و باباش می دونستن چیکار کنن. اون ها سرشاخه هاش رو زدن و حاصلخیزش کردن.

  • سطح سخت

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

این درس را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زبانشناس» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

راهنمای خواندن این درس

نکته اول:

ابتدا می‌توانید یکی دو بار به‌صورت تفننی این داستان را به‌صورت صوتی یا تصویری ببینید. اما برای یادگیری زبان انگلیسی بایستی تکنیک‌های سایه و استراتژی‌های گفته‌شده در نوشته‌ی پنج استراتژی برای تقویت مکالمه را روی این داستان پیاده‌سازی نمایید.

نکته دوم:

اگر سطح این داستان مناسب شما نبود، میتوانید به بخش داستان کوتاه انگلیسی وبسایت زبانشناس مراجعه کرده و داستان دیگری انتخاب نمایید.

فایل ویدیویی

متن انگلیسی درس

Dirty Gert

Gert loved eating dirt. the worms all idolized her.

but how did she first get to be a soil internalizer? way back when Gert was just a squirt, the earth would tantalize her.

she rolled in it. she dug in it. she tasted it. didn’t even spit! It seemed to energize her.

mom and dad did not get mad. they simply supervised her. as years went by, they try and try but could not civilize her.

and then one day she went to play the no one was the wiser. a rainstorm hit, and quickly it completely moisturized her.

she made mud pies with dirt French Fries, her favorite appetizer.

she burbled and she gurgled and she sprouted and she shouted and her food reorganized her.

quite soon she found herself root bound. it happily surprised to. out came the sun, oh, wow! What fun! it photosynthesized her!

Ruby may came out to play but didn’t recognize her. the neighbors thought that someone ought to scrub and sanitize her.

her brother, Matt, decided that he needed to disguise her. her best friend, Dwight, thought that he might at least deodorize her.

the local news sent camera crews. they filmed and televised her. the lawyers called. they were appalled! No one had legalized her.

zoologists and botanists and doctors analyzed her. the Hollywood said, “Gert is good! we must immortalize her!” Soon all the ruckus, all the fuss, began to traumatize her. first came her wilt and then her tilt! Her Fame had jeopardized her!

But Mom and Dad, they are smart and true. they always knew just what to do.

They trimmed and fertilized her!

ترجمه‌ی درس

گِرت کثیف

گرت کوچولو عاشقِ خاک خوردن بود. کرم ها، همه می پرستیدنش.

ولی چطور شد که برای اولین بار انقدر با خاک اُخت شد؟ قدیما که گرت کوچولو بود و آب دهنش می-ریخت، زمین، دستش می نداخت.

اون روش غلت میزد و می کَندش. اون طعمش رو می چشید. حتی تُف هم نمی کرد! به نظر می رسید این کار بهش انرژی میده.

مامان و بابا عصبانی نمی شدن. اونها فقط نگاش می کردن و زیر نظر داشتنش. بعد از اینکه سالها سپری شدن، اونها سعی کردن و سعی کردن ولی نتونستن متمدنش کنن.

بعد یه روز اون رفت تا بازی کنه در حالیکه کسی با هوش تر نبود. یه طوفان بارونی زد و اون رو کامل و سریع خیسش کرد.

اون از گِل دسر درست کرد با سرخ کردنی های فرانسویِ خاکی، پیش غذای مورد علاقه اش.

اون هذیون گفت و جوشید و جوانه زد و داد زد و غذاش از نو سر و سامانش داد.

خیلی زود متوجه شد که تو زمین ریشه کرده و به خوشحالی سورپرایز شد. آفتاب در اومد، آه، وای! چه خوب! و فتوسنتزش کرد!

رابی اومد بیرون تا باهاش بازی کنه ولی نشناختش. همسایه ها فکر کردن که یکی باید کیسه بکشدش و به صورت کاملاً بهداشتی تمیزش کنه.

برادرش مت، تصمیم گرفت که بهتره قایمش کنه. بهترین دوستش دوآیت، فکر کرد باید حداقل خوشبوش کنه.

بخش خبر محلی، تیم فیلمبرداری فرستاد. اونها فیلمش رو گرفتن و تو تلوزیون نشونش دادن. وکیل ها تماس گرفتن. اونها وحشت زده شده بودن. کسی اون رو قانونی نکرده بود.

جانور شناسان و گیاه شناسان و دکترها بررسیش کردن. هالیوود گفت: “گرت خوبه! باید جاویدانش کنیم!”

به زودی همه ی سر و صدا و هیاهو روح و روانش رو خراب کرد. اول پژمرده شد و بعد کج شد و خمید. شهرتش باعث شد به خطر بیفته.

ولی مامان و بابا، اونها با هوش و حقیقین. اونها همیشه می دونستن چیکار باید بکنن.

اونها سر شاخه هاش رو زدن و بارورش کردن.