داستان های مصور صوتی

24 مجموعه | 614 درس

دوستم مالی و رفیقم چارلی

توضیح مختصر

این داستان دو سگ رو که بهترین دوستان صاحبانشون هستند رو توصیف می کنه.

  • سطح ساده

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

این درس را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زبانشناس» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

راهنمای خواندن این درس

نکته اول:

ابتدا می‌توانید یکی دو بار به‌صورت تفننی این داستان را به‌صورت صوتی یا تصویری ببینید. اما برای یادگیری زبان انگلیسی بایستی تکنیک‌های سایه و استراتژی‌های گفته‌شده در نوشته‌ی پنج استراتژی برای تقویت مکالمه را روی این داستان پیاده‌سازی نمایید.

نکته دوم:

اگر سطح این داستان مناسب شما نبود، میتوانید به بخش داستان کوتاه انگلیسی وبسایت زبانشناس مراجعه کرده و داستان دیگری انتخاب نمایید.

فایل ویدیویی

متن انگلیسی درس

My Mate Molly and My Chum Charlie

My mate Molly is short and sweet. She has great big ears and tiny feet. She follows me around wherever I go, to the attic up high and the cellar down low. Her hair is curly and sometimes it grows, right down her legs and over her toes. She wakes me at night when she’s wants to play. But I’m so tired that I have to say: “Go to sleep, little Molly. You silly thing, no playing, no laughing, please do not sing!” Her eyes are large and big and brown. She’s always kind; she deserves a crown. She’s black, she’s white, she’s fun and jolly. She’s furry and friendly. she’s my mate Molly.

My Chum Charlie is small and hairy. With a long white beard but not at all scary. He waits for me to come home from school. Wagging his tail, he looks really cool. He likes to walk and he loves to run. Jumping in puddles and having fun. He loves to bathe and have a wash. Splashing in the water… splish, splash, splosh! He always barks when someone knocks at the door. “Be quiet, Charlie what are you growling for?” He’s there to protect us, the boss of the street. Guarding and patrolling quick on his feet. He’s such a good boy, he loves my mum. He’s the best, the greatest, he’s Charlie my Chum!

ترجمه‌ی درس

دوستم مالی و رفیقم چارلی

دوستم مالی قد کوتاه و دوست داشتنیه. گوش هاش بزرگ و قشنگ و پاهاش فسقلی ان. هر جا که برم اون دنبالم میاد، چه بالا توی اتاق زیرشیروونی چه پایین توی انبار. موهاش فرفری ان و گاهی اوقات اونقدر بلند میشن که از روی پاهاش تا روی انگشت هاش میرسن. وقتی میخواد بازی کنه شب ها بیدارم میکنه. اما من اونقدر خسته ام که مجبورم بگم: بگیر بخواب، مالی کوچولو. ای دیوونه، از بازی و خنده خبری نیست، خواهش می کنم آواز نخون! چشم های مالی درشت و قهوه ای ان. اون همیشه مهربونه و استحقاقش رو داره که یه تاج بهش بدن. اون سیاه و سفید و بامزه و شاده. اون پشمالو و صمیمیه. بله، اون دوست من مالیه.

رفیقم چارلی کوچولو و پشمالوئه. اون یه ریش سفید بلند داره اما اصلاً ترسناک نیست. چارلی منتظر میمونه تا من از مدرسه برگردم. وقتی دمش رو تکون میده خیلی باحال میشه. اون دوست داره قدم بزنه و عاشق دویدنه و پریدن توی برکه ها و خوشگذرونیه. اون عاشق حموم کردن و دوش گرفتن و توی آب شلپ شولوپ کردنه. شلپ، شولوپ! همیشه وقتی کسی در میزنه چارلی واق واق می کنه. ساکت باش، چارلی، برای چی غرش می کنی؟ اون ارباب خیابونه و کارش محافظت از ماست. خیلی فرزه و نگهبانی میده و گشت میزنه. اون اونقدر پسر خوبیه که عاشق مامانمه. اون بهترین و بی نظیرترینه، بله، اون رفیق من چارلیه!