پاییز

نکته اول:

ابتدا می‌توانید یکی دو بار به‌صورت تفننی این داستان را به‌صورت صوتی یا تصویری ببینید. اما برای یادگیری زبان انگلیسی بایستی تکنیک‌های سایه و استراتژی‌های گفته‌شده در نوشته‌ی پنج استراتژی برای تقویت مکالمه را روی این داستان پیاده‌سازی نمایید.

نکته دوم:

اگر سطح این داستان مناسب شما نبود، میتوانید به بخش داستان کوتاه انگلیسی وبسایت زبانشناس مراجعه کرده و داستان دیگری انتخاب نمایید.

پاییز

من وقتی می فهمم پاییز شده که… صدای خش خش برگ ها رو از پشت پنجره ام میشنوم… که دعوتم میکنن که برم و بازی کنم.

خودم رو توی لباس پشمی گرم و نرمم می پیچم… و بلوط جمع می کنم و توی پارک برگ های پر سر و صدا رو با پا اینطرف و اونطرف می فرستم.

شاهتوت های آبدار رسیده ان و آماده ی چیدنن! آخ! مواظب باش! ببینین چطوری توی گل پا می کوبیم.

میتونیم توی بعدازظهرهای سرد پای گرم بپزیم… و با همه ی دوست هامون مهمونی بگیریم.

وقتشه که چرخ دستیم رو پر کنم از چیزهای خوشمزه… مثل سیب، گلابی و کدو حلوایی تا شکم گرسنه ام پر بشه.

میتونم با رنگ های قرمز و زرد و نارنجی نقاشی بکشم. چشم هام رو می بندم وچیزهای ارزشمندی رو توی خواب می بینم.